طلبی از انقلاب و مردم نداریم/ خاتمی باید جبران کند/ بعضی از نمایندگان مجلس روزانه فراکسیون عوض می کنند

در گفت‌و‌گو با محمدرضا باهنر پرده از ناگفته های زیادی در خصوص رئیس مجلس شورای اسلامی، محمد رضا خاتمی و عرصه سیاسی ایران برداشته شده که توجه به آنها خالی از لطف نیست.

به گزارش سرویس سیاسی ایسکانیوز؛ عرصه سیاسی ایران پر از سیاست‌مدارانی است که با خود کوله باری از خاطره و تجربه به همراه دارند. تجربیاتی که به این آسانی‌ها هم به دست نیامده بلکه حاصل سال‌ها تلاش در سمت‌های مختلف کشور است.

نکته جالب آن است؛ اینگونه افراد و چهره ها که حالا در بازنشستگی به سر می برند همواره با خود حرفهای ناگفته ای دارند که شنیدن‌شان جذابیت خاصی دارد. گاه در بین این صحبت‌ها رازهایی فاش می شود که می تواند کلید فهم بسیاری از تحولات صحنه سیاسی آینده ایران باشد.

اما بعضی مواقع هم ناگفته های تلخی بیان می شود که پرده از وقایعی تلخی بر می‌دارد. این بار به گفت و گو با مردی پرداختیم که بیش از ده سال نایب رئیس مجلس شورای اسلامی بوده است.

او متولد استانی است که در آن ارگ بم قرار دارد. روزگاری در بحبوحه انقلاب از فعالان عرصه قیام مردم علیه رژیم پهلوی بوده و بعد از انقلاب در ادوار متعدد مجلس حضور داشته است. او حالا هم در کسوت مشاور رئیس مجلس شورای اسلامی و هم عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام کار خود را ادامه می دهد.

این بار به گفت و گو با محمدرضا باهنر نشستیم. کسی که در لابه لای صحبت‌هایش پرده از ناگفته های زیادی بر می‌دارد. در ادامه شما را به این گفت‌و‌گو دعوت می‌کنیم.

-فکر کنم اگر شما خودتان را معرفی کنید بهتر از این باشد که من شما را معرفی کنم.

من سال 1331 در محله ای در کرمان به دنیا آمدم. دیپلمم را 1350 گرفتم و وارد دانشگاه علم و صنعت شدم، قبل از انقلاب هم لیسانسم را در رشته معماری گرفتم. قبل پیروزی انقلاب فعال بودم. در جریان انقلاب هم از سن بیست و دو یا بیست وسه سالگی فعالیت داشتم و در دانشگاه هم به زندان رفتم تا انقلاب به پیروزی رسید. از آنجایی که من در کرمان فعال بودم در تاسیس بسیاری از نهادهای انقلاب در این استان مثل جهاد سازندگی، بنیاد مسکن، سازمان زمین شهری و ... فعال بودیم. آخرین سمت من در کرمان معاونت سیاسی استاندار بود و بعد آن از دوره دوم وارد مجلس شدم.

دوره دوم نماینده مردم بافت کرمان بودم. ادوار سوم، چهارم و پنجم مجلس از طرف مردم تهران انتخاب شدم. در دوره ششم رای نیاوردم. دوره هفتم از کرمان به مجلس رفتم؛ اما در دوره‌های هشتم و نهم از تهران به مجلس راه یافتم.

دوره دهم داوطلبانه ثبت نام نکردم و با توجه به تجربیات قبلی که داشتم دلیلش را محرمانه نگه داشتم. ولی عملا زندگی خودم را بعد از انقلاب در مجلس گذراندم. یعنی اگر کسی از من بپرسد شما در انقلاب چه کردید من می‌گویم مجلس، مجلس و مجلس.

چیزی غیر از این ندارم. الان دوره سوم است که عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام هستم. بزرگ‌ترین افتخارم این است که رهبر معظم انقلاب به من حکم دادند تا در مجمع به عنوان شخص حقیقی حضور داشته باشم. وقتم در هفته دو روز در جلسات مجمع و کمیسون های مربوط می گذرد. بقیه کارم هم در جامعه مهندسین انجام می دهم.

بالاتر از این جبهه پیروان خط امام و رهبری است که من آنجا خدمت‌گذار هستم و ریاستش را بر عهده دارم.

بالاتر از این هم جریان اصول گرایی است که معمولا جلساتی داریم و فعالیت می کنیم. بقیه وقتمان را هم سعی می کنیم از تجربیات سی و چند ساله خودمان و دیگر دوستان در مسائل فرهنگی، سیاسی و... پیشنهاداتی که به ذهنمان می رسد مدون می کنیم و خدمت مسئولان می فرستیم. حتی بعضا با سران قوا نامه‌نگاری می کنیم.

پیشنهاداتی هم که به ذهنمان می رسد محضر رهبر معظم انقلاب ارائه می‌کنیم.

-دولت شعارش شفافیت است و مردم هم چشمانشان جست‌و‌جو‌گر است، الان هم نسبت به گذشته خیلی کنجکاو هستند و دوست دارند بدانند چه چیزهایی در زندگی افراد شاخص سیاسی، فرهنگی و .. می گذرد. اولین چیزی هم که روی آن خیلی حساس شده بودند حقوق هایی بود که برخی از سیاسیون دریافت می کردند و در حال حاضر هم دریافت می کنند. دریافتی شما چه قدر است؟

در تمام دوره هایی که در مجلس، استانداری و یا جاهای دیگر بودم هیچ تلاشی نکردم که خودم را از وزارت راه و شهرسازی که کارمند آنجا بودم به جای دیگری منتقل کنم. خب خیلی از دوستان می آمدند و می خواستند ببینند می توانند به جای دیگری مثل شرکت نفت، مجلس و یا جای دیگری منتقل شوند. سال 1389 به عنوان کارمند وزارت راه و مسکن و شهرسازی بازنشسته شدم.

با سابقه 20 سال نمایندگی، حقوق بازنشستگی من از سه میلیون و خورده‌ای شروع شد و امسال پنج میلیون و هفتصد هزار تومان با افزایش حقوقی که در چند سال داشتیم دریافت می کنم.

البته این برای زندگی من کفایت نمی کند. از مجمع تشخیص مصلحت نظام با همین کارهای حجمی که وجود دارد به طور متوسط هم 4 میلیون می گیرم.

جمعا عددی نزدیک به ده میلیون تومان حقوقم می شود. البته طلبی از انقلاب و مردم نداریم و حتما بدهکار هستیم. ان شاءالله بتوانیم جبران محبت های مردم را داشته باشیم.

-بچه های شما کجا هستند؟

خدا کند برای هیچ خانواده ای پیش نیاید. همسرم دوازده یا سیزده سال قبل بعد از مریضی مرحوم شدند. از خانومم 5 فرزند دارم 4 دختر و یک پسر، که همه آنها تحصیلات عالیه دانشگاهی دارند.حتی بعضی ها به ما می گفتند نکند نمایندگان در دانشگاه ها سهمیه دارند در حالی که می دانید اینگونه نیست.

ولی عموما دانشکده فنی تهران، دانشگاه امیر کبیر و علم و صنعت درس خوانده اند، فوق لیسانس و دکتری دارند. 4 نفر از آنها دختر هستند از این تعداد سه نفرشان شوهر داری می کنند و یک نفرشان فوق لیسانس مهندسی عمران از دانشگاه تهران دارد. یکی دیگر از دخترانم فوق لیسانس مدیریت IT از دانشکده مدیریت دانشگاه تهران دارد. فرزندانم دانشگاه های غیر دولتی نبودند همه دانشگاه های خوب کشور درس خواندند دو نفرشان بچه‌داری می کنند که یکی از آنها مدیریت IT دارد و در ایرانسل به عنوان کارمند عادی کار می‌کند.

پسرم فوق لیسانس مکانیک از دانشکده فنی دانشگاه تهران دارد ولی هیچ جای دولتی مشغول نشده و دنبال قطعه سازی است که همین کار را هم در حال انجام دادن است. از مرحوم مادرش دو دانگ خانه رسیده بود که همه آن را خرج کارش که همان قطعه سازی است، کرد تا به نتیجه برسد. ما فرزند خارج نشین نداریم. دختر آخرم در حال دفاع از پایان نامه خودش در مقطع فوق لیسانس رشته عمران دانشکده فنی دانشگاه تهران است.

بعد از مرحوم خانومم، دوباره ازدواج کردم. از ازدواج جدیدم پسری دارم که کلاس ششم دبستان است. خانوم فعلی بنده هم عضو علمی دانشگاه است و کار می کند و هفت تا نوه دارم.

-در مجالس متعددی شرکت داشتید؟ چه شد که در انتخابات مجلس دهم شرکت نکردید؟ خیلی ها می گویند شما می خواهید راه هم استانی خود یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی را ادامه دهید و یا می خواهید نقش مردی در سایه برای دو جریان بزرگ کشور را بازی کنید؟

من به این سوال بارها پاسخ دادم. بعضی ها فکر می کنند چیزهای پنهانی دارم. در حالی که اینگونه نیست. هر کسی از من می پرسد چرا به مجلس نرفتی می گویم خودت 28سال یک راه را بیا و برو اگر حوصله داشتی برای سال بیست و نهم هم این کار را انجام بدهی به من بگو تا دوباره به مجلس بروم.

-چرا در سال بیست و پنجم چنین حسی نداشتید؟

ما در مهندسی عمران یا محاسبه حد الاستیک، حد خستگی، حد پلاستیک، حد فرورفتگی و چیزهای دیگر داریم. اگر من در مجلس هفتم کنار رفته بودم می گفتید چرا در مجلس ششم این کار را انجام ندادی. اگر در مجلس ششم کنار رفته بودم بازهم می گفتند چرا از مجلس پنجم کنار نرفتی.

بالاخره آدم زمانی بازنشسته می شود. واقعیت قضیه این بود. اولا من ثبت نامم را مخفیانه نگه داشتم به صورتی که حتی بچه هایم در خانه مطلع نبودند. نه اینکه آنها آرزو داشته باشند من نماینده باشم نه اینگونه نبود. بلکه آرزو داشتند بابای غیر نماینده‌شان را هم ببینند.

علت مخفیانه نگه داشتنش هم این بود که اگر خبری می شد حتما عده ای می آمدند و بر سرمان می ریختند که تکلیف شرعی هست و ملی و ... حتما باید به مجلس بروید. مجلس هم که ثبت نام کردم بعضی ها گفتند تجربه شما حیف است. با خودم گفتم خب آمدم و هشت دوره در مجلس بودم، بعد از آن چه؟

بالاخره باید روزی برویم و کار را تحویل نسل های بعدی بدهیم. نکته دیگر این بود که ما مسئولان آنقدر به صندلی چسبیده ایم که باید ملک الموت بیاید و ملت را از دست ما نجات بدهد. گفتم قبل از آنکه ملک الموت بیاید خودم داوطلبانه کنار بیایم.

آن موقع که از ثبت نام انصراف دادم شایعات فراوان به وجود آمد. بعضی ها می گفتند می خواهد رئیس جمهور شود. بعضی می‌گفتند ترسیده رای نیاورد. همین الان هم عده ای می گویند باهنر آدم باهوشی بود. فهمید رای نمی آورد کنار رفت. در حالی که من در این خصوص پاسخ روشنی به شما می دهم.

من در همان دوره دهم که ثبت نام کردم همین نمایندگان فعلی کرمان در مجلس، اصرار داشتند و به من می گفتند تو بیا و از کرمان ثبت نام کن ما رئیس ستادت می شویم و به تو کمک می کنیم. من اگر می خواستم از تهران به مجلس بیایم و حدس می زدم که رای نمی آورم خیلی ساده با مانور سیاسی، از کرمان می آمدم.

اگر هم به مجلس می رفتم کسی نمی گفت تو از کرمان آمدی یا تهران. باهنر، باهنر است، از تهران بیاید یا از کرمان.

واقعا اراده کردم که نروم. به همین دلایلی که گفتم. البته در دوره هفتم مجلس هم همین تصمیم را گرفته بودم؛ اما چون از قبل تصمیم را لو دادم بالاخره دوستان و گروه های سیاسی آمدند و رفتن به مجلس را برگردنم انداختند.

به همین دلیل باعث شد تا این مسئله را در دوره دهم انتخابات مجلس مخفیانه نگه دارم.

حالا در همین خصوص برای شما خاطره ای می گویم. روز بعد از ثبت نام لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی گفت، تو که می خواستی ثبت نام نکنی لااقل می گفتی با اجازه بزرگترها. من هم گفتم با اجازه بزرگترها وقتی می گویند که می خواهند بله بگویند زمانی که بخواهند نه بگویند نیازی به اجازه بزرگترها نیست. برای ثبت نام نکردنم از هیچ کس اجازه نگرفتم.

-این یعنی آقای باهنر اعلام بازنشستگی کرده است؟ آیا برای دوره بعد می آیید؟

نه. حتما نمی‌آیم. من در هیچ انتخاباتی حتی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نمی کنم. خیال رقبای ریاست جمهوری راحت باشد باهنر رقیبشان نیست. واقعا فکر می کنم امثال من باید در حد مشاوره و انتقال تجربه عمل کنیم و در موضوعات دیگری کار کنیم.

تیپ ما تا دقایق آخر عمر بازنشسته نمی شود؛ یعنی آنقدر دغدغه سیاسی، اقتصادی و ... دارد.

ولی فرد به زمانی می رسد که به درد اتاق فکر می خورد و دیگر به درد فرماندهی نمی خورد.

من فکر می کنم باید این پست ها به نسل های بعدی تحویل داده شود.

شما مشاور آقای لاریجانی رئیس مجلس هم هستید؟

بله. آقای لاریجانی لطف کردند این کار را انجام دادند که البته چنین کاری یک طرفه بود و با من مشورتی انجام ندادند. ایشان حکم مشاور داوطلبانه به من دادند و این موضوع را از رسانه ها شنیدم. آقای لاریجانی گفتند بیا در مجلس تا در دسترس باشی. من گفتم دورکاری حاضرم انجام دهم و در مجلس مستقر نخواهم شد. در صورتی که اصرار داشتند برایم در مجلس حکم حقوقی بزنند ولی گفتم چنین کاری لازم نیست همان حقوقی که از محل بازنشستگی و مجمع می گیرم کافیست.

در حال حاضر حقوقی از مجلس نمی گیرم و دفتری هم آنجا ندارم؛ اما مشاوره‌های یک طرفه می دهم. اما نه فقط به رئیس مجلس مشاوره نمی دهم بلکه این کار را برای رئیس قوه قضاییه و رئیس جمهور هم انجام می دهم.

-با توجه به اینکه شما که سمت مشاور رئیس مجلس را دارید، گفته می شود آقای لاریجانی برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا خواهند شد. خیلی ها معتقدند که علی لاریجانی در مجلس شورای اسلامی بی طرفانه عمل نمی کند و هوای دولتی ها را خیلی دارد. عده ای می گویند درب صحن علنی را می بندد و خیلی سریع می خواهد لوایح را تصویب کند یا می گویند برجام را 20دقیقه ای تصویب کرد. اخیرا هم آقای رسایی گفته است که در زمان تصویب برجام گفته شد از سوی دفتر رهبر معظم انقلاب می خواستند برجام تصویب شود و رئیس مجلس یک ساعت قبل از مطرح شدن طرح در صحن، نماینده ها را پخت و باهنر و ابوترابی فرد، نقش پیاده نظام را داشتند و در بین نماینده ها می رفتند و می گفتند آقای حجازی از دفتر رهبر معظم انقلاب پیگیر هستند که این طرح چه زمانی تصویب می شود؟

در مورد 1400 بگویم که حتما در آن سال از کاندیدای خاصی حمایت خواهم کرد. اما توضیح دهم الان وقت انتخابات نیست چالش های بزرگی در کشور داریم. امروز باید به مسئولان کمک کنیم تا خوب از مشکلات عبور کنیم.

من بارها گفتم ما موقع رقابت انتخاباتی مثل دو تیم فوتبال هستیم. ولی وقتی رئیس جمهور مستقر می شود ان وقت تیم ملی به وجود می آید. تیم ملی ما در حال مبارزه با نظام بین الملل است. ممکن است شما نقدهایی به دولت داشته باشید که خب ما هم آنها را می گوییم. اما باید تلاش کنیم که دولت را تقویت کنیم. زمان انتخابات رقابت می کنیم اما امروز دولت در کسوت تیم ملی کار می کند . ساده بگویم فرض کنیم دولت 70 درصد توان را برای اداره کشور دارد. در این شرایط ما به عنوان رقیب باید آن توان 70 درصدری را به 80درصد برسانیم یا آن را تا 60درصد پایین بیاوریم؟!

معتقدم هر کسی که بخواهد توان دولت را از 70 به 60درصد برساند این کار خیانت به نظام، مردم، انقلاب و این مسائل است.

اما زمانی مجلس و دولت انقدر درگیر هم می شوند که مردم را فراموش می کنند. مثلا مجلس دهم را معتدل می دانم. زمانی در برنامه تلوزیونی مجری از من پرسید عملکرد نواب رئیس را چگونه ارزیابی می کنید؟ من گفتم زمانی شما می خواهید عملکرد افرادی را که یک سال نواب رئیس بوده اند را با من که 12سال نیابت مجلس را داشتم مقایسه کنید که این غیرعادلانه است. زمانی هم می خواهید نائب رئیس یک ساله را با سال اول نیابت مجلس من مقایسه کنید. بله اگر بخواهید اینگونه ببیند هم آقای پزشکیان هم مطهری مجلس را خوب اداره می کنند و مسلط هستند و خوب جلو می روند. ولی اگر بخواهید با آدمی که 12 سال سابقه این کار را دارد مقایسه کنید این کاری غیرعادلانه است.

بنابراین می خواهم بگویم این مجلس یکی از ایراداتش نبود فراکسیون اکثریت است. شما ببنید در همین سال گذشته سه وزیر را استیضاح کردند بعد همان وزراء با رأی بالاتری وزیر شدند. این نشان می دهد مجلس یک جای قدرتمند برای تصمیم گیری و دادن نقشه راه ندارد. نماینده ها تک تک مقصر نیستند.

در خصوص تصویب بیست دقیقه ای برجام متاسفانه جملات قبل و بعد را نمی گویند. عده ای مثل رسایی مخالف تصویب برجام بودند اصلا نذر داشتند که نگذارند برجام تصویب شود.

هر کداممان به دلایلی نظراتی داشتیم. 6 ماه در کمیسیون امنیت ملی و کمیسیون ویژه ای گه برای برجان تشمیل شده بود وظیفه بررسی آن را داشتیم. اتفاقا ریاست کمیسیون ویژه بر عهده هم طیفی های آقای رسایی بود. کلیات امر هم در جلسه علنی تصویب شد.

در همین جریان CFT عده ای گفتند آبستراکسیون می کنیم. مجلس را از رسمیت می اندازیم که کار جلو نرود. این روش دموکراسی نیست. روش دموکراسی این است که اگر طرحی 51 درصد رای آورد بقیه باید به آن تمکین کنند.

آقایان پیشنهاداتی براسی برجام داده بودند که هر کدام از آن پیشنهادت موافقان و مخالفانی داشت. آن زمان هم زمانبندی طوری بود که باید 100 روز بعد ما تعیین تکلیف می کردیم. 30 یا 40 نفر برنامه ریزی کرده بودند تا با ارائه طرح و پیشنهاداتی دو ماه وقت مجلس گرفته شود و عملا برجام تصویب نشود.

اینجا دیگر باید رئیس مجلس مدیریت کند. یکی از اصول دموکراسی این است که اقلیت از قانون تصویب شده تبعیت کند.

وقتی قانونی تصویب می شود اقلیت و اکثریت باید اجرایش کنند. این بحث ها خیلی انجام شده است. در همین جریان CFT عده ای از نمایندگان سعی کردند آبستراکسیون کنند.

مجلس را از رسمیت بیندازند. اگر اکثریت مجلس مخالف بودند که رای نمی دادند. اگر 5نفر نگذارند که بقیه رأی دهند. خب با آنها چه باید کرد؟

من اگر رئیس مجلس باشم مدیریت می کنم. آن پنج نفر نتوانستند که در طی مذاکرات اقناعی نظر دیگر نمایندگان را عوض کنند می خواهند از روش های دیگر به مقصودشان برسند. خب معلوم است که اینجا باید رئیس مجلس وارد شود.

-عملکرد لیست امید را چگونه می بینید؟ مخصوصا لیستی که از تهران بالا آمد. انتخابات بعدی مجلس را چگونه ارزیابی می کنید؟

قبل از انتخابات مجلس دهم اعلام کرده بودم روز نهم اسفند کنفرانس خبری دارم. موقعی که نتیجه انتخابات درآمد هیچ کس از لیست ما موفق نشد به مجلس برود. بعضی از دوستان به من گفتند با این شرایط کنفرانس خبری را لغو کن؛ ولی من گفتم نه؛ این کار را انجام نمی دهم.

درست چند روز بعد از روز انتخابات مجلس شورای اسلامی بود که بعضی از دوستان امیدی به من گفتند خوش گذشت آقای باهنر. برایم کری خواندند. گفتم هفت خرداد که مجلس کارش را شروع می کند آقای لاریجانی رئیس می شود و آقای عارف نمی تواند رئیس مجلس بشود.

-چرا شما این را گفتید؟

چون می دانستم. ببینید رسانه ها طوری وانمود کردند که آن سی نفر لیست امید کل مجلس را فتح کردند. می دانسم در شهرستان ها چه افرادی انتخاب شدند. من 290 نفر را می دیدم. می دانستم چه کسانی هستند. آنها که کری می خواندند فقط می دیدند لیست امید انتخاب شده است.

-پس شما علی لاریجانی را اصولگرا می دانید؟

شما پیش بینی نکن. ممکن بود بگویم عارف رئیس مجلس خواهد شد. وقتی پیش بینی کردم لاریجانی رئیس می شود یعنی او امیدی نیست این را که همه می دانند. از لیست امید 140 نفر رفتند مجلس آن زمانیکه آقای عارف کاندید شد 103 نفر برای ریاست بر مجلس به او رأی دادند. آن 37 نفر کجا رفتند؟

شاید شما ندانید ولی من می دانم. بعضی از این عزیزان نذر می کنند که به مجلس بیایند. اصلا هم برایشان مهم نیست که در لیست عارف باشند یا لاریجانی. بعد وقتی هم با نردبان کسی به مجلس می روند اصلا به صاحب نردبان کاری ندارند. نردبان را کنار می زنند.

اینها یکی از اشکالات دموکراسی در کشور ماست. همواره گفته ام ما نیازمند سه یا چهار حزب فراگیر، شناسنامه دار و ضابطه‌مند هستیم. بعضی از نمایندگان مجلس روزانه فراکسیون عوض می کنند. اینها اشکالاتی است که باعث می شود دموکراسی را ناقص اجرا کنیم.

اگر مجلس دهم عملکرد قابل دفاعی ندارد که ندارد، علتش تک تک نماینده ها نیستند. هر موقع یک دوره مجلس تمام می شد 60 تا 65 درصد نمایندگان دوره قبل برای دوره بعدی نمی آمدند. مردم 65درصد نماینده ها را عوض می کنند. این نمایندگان هم اکثریتشان جدید آمدند. مشکل این مجلس این است که فراکسیون اکثریت پیدا نکرده است. سه فراکسیون دارد. نقشه راه را اگر کسی بخواهد پیش بینی کند که در هفته بعد مجلس چه کار می خواهد انجام دهد نمی تواند.

-به شما می گویند که سلطان لابی هم هستید؟

بعضی آن را مذموم می شمارند که این بر می‌گردد به برداشت ما از لابی. لابی اگر بخواهد کثیف مطرح شود یعنی با پول و زور رأی کسی را بخواهید عوض کنید این مدل کثیف هست. معنای دیگر هم یعنی کسی را امر به معروف و نهی از منکر کنید. اصلا تمام آدم هایی که در مجلس موافق و یا مخالف صحبت می کنند به چه نیتی این کار را انجام می دهند؟!

به این نیت است که رأی های خودشان را در مجلس زیاد کنند. در مجلس طبق قانون اساسی هر نفر یک رأی بیشتر ندارد. همه نمایندگان در مجلس یک رأی دارند آنچیزی که تفاوت دارد حوزه نفوذ افراد است. در بعضی از مسائل حوزه رأی من 100 رأی بود؛ اما در بعضی از موارد هم بیشتر از 20رأی نمی شد.

یک دفعه وزیر علوم را در دولت روحانی استیضاح کردیم که رأی وصول شد و فکر می کنم آقای فرجی دانا بود. من جز استیضاح کنندگان نبودم؛ اما برای اینکه مشکل حل شود رفتم بین استیضاح کنندگان و وزیر صحبت کردم و گفتم مشکل چیست.

مشکلاتی را برشمردیم و به وزیر گفتیم که آنها را حل کند. شب استیضاح قول بعضی از افراد مثل آقای انصاری معاون پارلمانی رئیس جمهور گفتند وزیر علوم مشکلاتی را که گفته است حل خواهند کرد. گفتم خدا کند که بتواند چون من به استیضاح کنندگان قول داده ام مشکلات را حل کند. روز استیضاح زمان رأی گیری نصف شکننده ای به سود آقای وزیر بود.

یعنی حدس می زدیم ایشان مثبت رای می آورد و وزیر خواهد ماند.

ولی وزیر آن روز با اختلاف 10 یا 15 رأی نتوانست بماند. همه آن روز فهمیده بودند من موافق استیضاح هستم چون چنین موضوعی را اعلام کرده بودم.آنهایی که بیرون بودند فکرمی کردند باهنر 150 تا رأی دارد.

می خواهم بگویم حوزه نفوذ برای زمانی است که رأی لب مرز است. آنجا اگر کسی بتواند سه رأی بگیرد نتیجه عوض می شود. لابی کردن داستانش این است.اگر کسی نظرش بر این است که لابی کثیفی انجام داده ام معادذالله من به هیچ وجه آن را قبول ندارم.

این کار را کثیف، حرام و ضد اخلاقی می دانم. اما اینکه کسی برود بگوید این حرفی که من می زنم به نفع کشور و جامعه است این عیبی ندارد.

-از عملکرد لیست امید گفتید که نتیجه تفکرات و جلسات بزرگان اصلاح طلب بوده و خط و مشی بوده که بزرگانشان داده اند و قطعا یکی از آن ها سید محمد خاتمی بوده است. نقش این فرد را در فتنه 88 چه قدر می دانید. چه اقداماتی را برای بازگشت به عرصه سیاسی به خاتمی پیشنهاد می کنید؟

زمانی بعضی از دوستان می گفتند فتنه 88 زیاد سر داشته ولی من همیشه می گفتم سران فتنه 88 دو نفر بیشتر نیستند که همان آدم های محصور هستند. بقیه هم کمک کردند، مواضع خوبی نگرفتند و یا خنثی بودند.

خاتمی در فتنه 88 مواضع خوبی نگرفت و هم قصوراتی داشت. چند وقت قبل هم گفته بودم خاتمی باید جبران کند. بالاخره در سال 88 ظلم های عظیمی به نظام، انقلاب و مردم شد. یک نفر گفت تقلب شد. تکرار کردند و خواستند به دامن نظام بماسند. به نظر من باید اینها جبران شود.

اگر خاتمی زمانی اینها را جبران کند برگشتشان به میدان سیاست مشکلی ندارد و حتی می تواند مفید باشد. من می گویم این فرد قصوراتی داشته و باید جبران کند. او به مردم و نظام مدیون است. اگر جبران شود می تواند به عرصه سیاست بازگردد.

-شما معتقدید که اطرافیان آقای رئیسی را دوستداران احمدی نژاد گرفتند؟

ببنید همه جور آدمی بودند. وقتی در مورد اصلاح طلبان صحبت می کنم اعتقادی ندارم همه را با چوب فتنه برانیم. همین الان هم در اصلاح طلب ها انسان های متدین، انقلابی و دلسوز داریم. ممکن است مواضع من و امثال من را قبول نداشته باشند. طیف اطرافیان آقای رئیسی هم گسترده بودند. بعضی از آنها زمانی با احمدی نژاد کار می کردند. بعضی در همان وقت ریاستش از او کناره گیری کردند. بعضی ها هم بعد ریاست جمهوری با او کار می کردند و زمانی که مواضع تندی گرفت از او جدا شدند. الان هم ممکن است عده ای در کنار احمدی نژاد باشند. این یاران را باید از همدیگر تفکیک کرد.

-علت رأی نیاوردن رئیسی را یاران احمدی نژاد نمی دانستید؟

اتفاقا جریان اصولگرا موفقیت خوبی به دست آورد. فرق سال 92 با سال 96 این بود که ما در سال 92 چهار نفر 10درصدی داشتیم؛ اما سال 96 یک رأی 40درصدی داشتیم.

رأی 40درصدی رئیسی هم شخصی نبود. بخشی به اطرافیانش، تجمعاتی که داشت، تشکلاتی که از او حمایت کردند باز می گردد. عوامل زیادی وجود دارد که موجب شد این تعداد رأی را به دست بیاورد. من فکر کنم 40درصد رأی در آن شرایط برای جریان اصولگرا رأی خوبی بود.

-دو اصلاح طلب خوش خیم نام ببرید؟

همه‌شان خوب و متدین هستند. آقای عارف که دوست خوب ماست. دوستانی هم در مجمع هستند و مواضع خوب و معتدلی دارند.

برادر مرحومتان اگر در قید حیات بودند به عملکرد شما چه نمره ای می دادند؟

یکی از بزرگان می گفت همه مسئولان کشور یک برادر مزاحم داشتند. حالا من نمی خواهم اسم ببرم. من فقط می گویم شانس آوردم برادرم شهید شد وگرنه او هم یک برادر مزاحم داشت. البته شوخی می کنم. نمی دانم چه نمره ای می داد. بعضی از ما می پرسند برادر شهید هستی و ... .

پیش خودم این نگرانی را دارم که در قیامت اولین کسی که یقه ما را می گیرد همین شهدای خودمان باشند. به دلیل اینکه قصورهایی داشتیم. همواره در پیشگاه ملت، شهدا و بزرگان متضرعانه می خواهم از کوتاهی من گذشت داشته باشند. قصوراتم عالمانه و عامدانه نبوده است. قصد خیانت نداشتم اما جاهایی هم شاید اشتباه تشخیص دادم. من در طول 28 سالی نماینده مجلس بودم 100هزار رأی دادم. خب از این تعداد ممکن است 500 تا هم درست تشخیص نداده باشم. من این را می دانم که اگر جایی درست تشخیص ندادم فهمم آن بوده است. خلاف عقلم سعی کردم کاری انجام ندهم.

-نقاط قوت و ضعف عمر چهل ساله انقلاب را چه می دانید؟

تومار مفصلی باید بیان شود. من آرزویم این است که مسئولان و رسانه ها بتوانند کارنامه عادلانه و عالمانه ای از عملکرد نظام جمهوری اسلامی را بیان کنند. چون الان هستند افرادی که می گویند ای کاش انقلاب نمی شد و بعضی هم می گویند ما اصلا مشکلی نداریم. ما هم اشکال داریم و هم موفقیت داریم.

من اگر بخواهم موفقیت های کشور را در دو سه جمله بگویم این است که وضعیت امنیت و اقتدار کشور در منطقه، موقعیت کشور در جهان، رفاه‌هایی که از نظر تحصیلات بهداشت توسعه و ... به وجود آمده زیاد است.

بعضی باورشان نمی شود که ما در تولید ناخالص داخلی کشور بیستم دنیا هستیم. بخش هایی هم اشکال دارد. هنوز بعد از 40 سال در مصرف انرژی اول هستیم. ناکارآمدی هایی وجود دارد. رویکردها باید اصلاح شود .

بعضی سوال می کردند می گفتند اگر انقلاب نشده بود چه می شد؟

من می گویم همان منحنی هایی که قبل از انقلاب داشتیم شما آنها را ادامه دهید. من می گویم همه کشورها در مسابقه ای رکاب زدند و جلو رفتند ولی الان ما در بسیاری از شاخصه ها که قبل از انقلاب در رتبه 170 یا 180 بودیم حالا در رده بیستم، هجدهم و یا سی ام هستیم.

از کشورهای دیگر در حوزه هایی خیلی جلوتر رفته ایم.

-بزرگ‌ترین مشکل دولت روحانی را چه می دانید؟

دولت روحانی مشکلات زیادی در کنار امکانات فراوانی دارد. ان شاءالله ظرف دو سال از این گردنه تحریم عبور کند. روی مقداری از کارها متمرکز شدند و در بعضی از پروژه ها دیدند آنطور که باید کارشان جواب نمی دهد که باید کارشان را به قسمت های دیگر بدهند مثل حوزه های تولید، اشتغال و... باید همه تخم‌مرغ‌های‌شان را در برجام و مذاکره با اروپایی ها متمرکز نکنند.

خبرنگار: مجید فاضلی

انتهای پیام/

کد خبر: 992397

وب گردی

وب گردی