ارتقای سلامت روانی افراد جامعه؛ نیازی  که جدی گرفته نشد!

ارتقای سلامت روانی افراد جامعه باید جزو سیاست‌های کلی کشور باشد و برای تربیت نیروی انسانی باید بودجه مناسبی اختصاص داده شود.

به گزارش خبرنگار گروه علم و فناوری ایسکانیوز، نزدیک به یک چهارم جمعیت کشور ما به نوعی دچار اختلال‌های روانی هستند کارشناسان معتقدند که این نسبت ۲۳ درصدی با آمارهای جهانی در کشورهای پیشرفته و درحال توسعه تقریبا یکی است و بر این اساس با وضعیت حاد در این مورد روبرو نیستیم و این در حالی است که سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است اگر اقدام‌های عاجلی در مورد پیشگیری از ابتلا به بیماری‌های روانی صورت نگیرد، تا سال ۲۰۳۰ میلادی شایع‌ترین بیماری‌ها در جهان شناخته خواهد شد.

کارشناسان همچنین معتقدند، بهداشت روان یعنی سازش با فشارهای مکرر روانی زندگی روزانه،سازگاری وایجاد تعادل و هماهنگی رفتارهای فرد با محیط زندگی، به گونه‌ای که ضمن حفظ تعادل روانی، در ارتباط با تغییرات و دگرگونی‌های محیط خویش نیز به تطابقی موثر و سازنده دست یابد آنان می‌گویند، هدف اصلی بهداشت روان پیشگیری از وقوع ناراحتی‌ها و حفظ سلامت روانی به منظور ایجاد محیط‌های فردی و اجتماعی سالم و مناسب و همچنین درمان اختلالات جزیی رفتاری است، به طوری که از وقوع بیماری‌های شدید روانی پیشگیری کند.

باید گفت ‏مسایل اجتماعی می‌تواند زمینه ساز بروز مشکلات روانی در افراد شود، از این رو باید فضایی اجتماعی همراه با امیدواری، نشاط و تنوع پذیری به منظور کاهش میزان بیماری‌های روانی فراهم‌آید عوامل خودکشی در همه جوامع وجود دارد، ۹۰ تا ۹۵ درصد علت خودکشی‌ها مشکلات روانی است و در بروز بیماری‌های روانی نیز افسردگی بیشترین نقش را دارد. ‏

در حال حاضر حدود ۲۳ درصد افراد جامعه در سطح کشور دچار نشانگان روانی هستند، گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ سال بیشتر در معرض اقدام به خودکشی قرار دارند و این اقدام در برخی موارد حتی در افراد بالای ۶۵ سال هم به دلیل تنهایی و در افراد مجرد و بیکار هم دیده می‌شود ‏در حال حاضر برای سایر بیماری‌ها ارجاع به پزشک متخصص امری عادی است، اما در ارتباط با بیماران مبتلا به اختلالات روانی، این ارجاع متاسفانه همراه با انگ زدن است که باعث می‌شود فرد بیمار از مراجعه به پزشک خودداری کند. ‏

علاایم اختلالات روانی

این علایم عبارتند از غمگینی طولانی مدت، اگر فرد چند روز خیلی شاد و چند روز غمگین باشد و یا نوسانات خلق و خوداشته باشد، احساس نگرانی‌های زیاد، کاهش زمان خواب، خورد و خوراک و یا تمایل جنسی، عدم تحمل مسایل ومشکلات روزمره، اندیشیدن به خودکشی، درد‌های جسمی، خستگی و بی حالی، کنارگیری از جمع، یاس و نا امیدی و انواع اختلال‌های اضطرابی مانند احساس ترس‌های مختلف، وسواس خود بیمار انگاری، اعتیاد، اختلال‌های‌دوقطبی، افسردگی، آلزایمر، خودکشی، اختلالات خواب، اختلالات جنسی و درد‌های بدون دلیل جسمی و غیره.

به طور کلی اگر فکر و خیال شما را رها نمی‌کند، بدون توجیه پزشکی قادر به انجام کار‌های روزمره خود نیستید، مدام به درمانگاه‌ها و پزشکان مراجعه می‌کنید آزمایش‌های پزشکی و «سی تی اسکن» و «ام. آر. آی» انجام می‌دهید و در نهایت پزشک به این نتیجه می‌رسد که مشکل جسمی ندارید، دچار اختلال‌های روانی شده‌اید.

متخصصان سلامت روان بهترین راه کاهش جرم و جنایت در جامعه را، کاهش آمار زندانیان، کاهش اعدام‌های ناشی از قاچاق مواد مخدر، ارتقای سلامت روان، بهبود وضع معیشت مردم، بهبود کیفیت زندگی‌، افزایش طول عمر، بهبود زندگی‌های خانوادگی، کاهش آمار طلاق، اعتیاد،خود کشی و سرقت می‌دانند. ‏به طور کلی سلامت روان، ملغمه‌ای است از عوامل معنوی، زیستی، روانی و اجتماعی که کاستی در هر کدام از آنها، می‌تواند به اختلال در سلامت روان بیانجامد واز این رو از مسئولان انتظار می‌رود بهداشت روان را جدی‌تر بگیرند و آن را ارتقا دهند. ‏

اهمیت ارتقای سلامت روانی افراد جامعه​‏

سلامت انسان یک موضوع کیفی است و اکثریت افراد جامعه علیرغم اینکه بیمار محسوب نمی‌شوند، باید از نظر سلامت در رفاه باشند ارتقای سلامت روانی افراد جامعه باید جزو سیاست‌های کلی کشور باشد و برای تربیت نیروی انسانی و خدمات مورد نیاز بیماران، باید بودجه مناسبی اختصاص داده شود.

در واقع یکی از مشکلات ما ارتقای بهداشت روانی جامعه، نبود تمایل جدی مسئولان برای ارتقای سلامت روان است و این در حالی است که بهداشت و درمان به طور عام و سلامت روان به طور خاص، در اولویت‌های سلامت کشور برای بودجه بندی نیست طی سال‌های اخیر به موضوع بهداشت روان به اندازه کافی پرداخته نشده و کم لطفی خاصی از طرف مسئولان نسبت به آن وجود داشته است، اهمیت ندادن به بهداشت روان، عوارض زیادی دارد که یکی از آنها این است که نه فقط بیماران نمی‌توانند از خدمات درستی برخوردار شوند، بلکه افراد سالم جامعه هم نمی‌توانند از خدماتی که می‌تواند سلامت روان آنان را ارتقا بدهد، استفاده کنند، بهداشت روان بحث بیمار و فرد سالم نیست، بلکه ارتقا دادن یکسری از خدمات سلامت و پیشگیری از ابتلا به بیماری‌های روانی است.‏

ارتقای بهداشت روان را سازمان‌هایی به جز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هم می‌توانند انجام دهند به عنوان مثال، مسئولان وزارت آموزش و پرورش می‌توانند برای ارتقای سلامت روان دانش آموزان، برنامه بیمار یابی آنان را در مدارس اجرا کنند و برای افراد سالم هم این امکان را به وجود آورند که با فراگیری مهارت‌های زندگی وافزایش اعتماد به نفس، بتوانند از ابتلای افراد به مشکلات روانی، پیشگیری کنند. همه اینها مستلزم این است که مسئولان وزارت آموزش و پرورش بتوانند از متخصصیان و متولیان بهداشت روانی درخواست کمک داشته باشند.

پس می توان اینگونه نتیجه گرفت که تا زمانی که بهداشت روان در اولویت اول بخش سلامت کشور نباشد، نمی‌توان کاری برای ارتقای آن انجام داد، ما در بحث بهداشت و درمان با مشکلاتی مانند کمبود تخت‌های روانپزشکی روبرو هستیم که درمان‌ بیماران را دچار مشکل می‌کند. مساله دیگر، بیمه‌ها است که متاسفانه پوشش کافی درمانی را به بیماران روانی ارائه نمی‌دهند و حتی بیمه‌های خصوصی هم بعضی از بیماری‌های اعصاب و روان را تحت پوشش نمی‌گیرند و این مشکلات مداوای بیماران را با مسائل زیادی روبرو می‌کند.

در انتها باید گفت ارتقای سلامت روان با همکاری سازمان‌های مختلف کشوری میسر است و محدود به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیست، در واقع ما با ارتقای سلامت روان در جامعه شاهد افزایش تولید ملی، به دست آوردن نتایج بهتر تحصیلی و کاهش میزان جرم و جنایت در جامعه خواهیم بود.

انتهای پیام/

کد خبر: 1001210

وب گردی

وب گردی