به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، نشست استمرار گفتمان امام خمینی (ره) در اندیشه مقام معظم رهبری با حضور استادان، اندیشمندان و حجتالاسلام خسروپناه، معاون علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی، امروز (شنبه ۷ اردیبهشتماه ۹۸) برگزار شد.
خسروپناه در ابتدای مراسم اظهار کرد: یکی از مباحث اساسی این است که چه ارتباطی میان گفتمان رهبری و امام خمینی وجود دارد و آیا این دو در یک پارادایم فکری قرار دارند یا خیر. بعد از کمک محققان برای تدوین منظومه فکری امام خمینی و مقام معظم رهبری به یقین رسیدیم اندیشه های رهبری در استمرار اندیشه های امام راحل است.
وی ادامه داد: البته اختلافاتی میان اندیشه های رهبری و امام وجود دارد. به طور مثال رهبری گرایشی به عرفان نظری ندارد. البته به این معنا نیست که ایشان با عرفان نظری مخالفاند؛ ولی گرایشی هم ندارند. اما امام خمینی به گورباچف توصیه می کرد ابن عربی را بشناسد.
خسروپناه تصریح کرد: مشترکات میان دو بزرگوار، به قدری زیاد است که می توان گفت هر دو برخاسته از یک گفتمان و پارادایم هستند. در واقع تفکر امام با تفکر رهبری تکامل یافته است.
وی افزود: به طور مثال دغدغه گاندی این بود که استعمار انگلیس را از هندوستان بیرون کند و موفق هم شد. برخی هم دغدغه دارند که جامعه را از استبداد نجات دهند، مثل دوران مشروطه که روحانیان و روشنفکران در پی بیرون انداختن استعمار بودند؛ ولی امام خمینی صرفا نمی خواست جامعه را از استبداد به استقلال برساند.
معاون علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی خاطرنشان کرد: هدف مهم در فرمایشات امام خمینی و رهبری این بود که چگونه جامعه اسلامی ما از انحطاط نجات پیدا کند.
خسروپناه ادامه داد: رهبری و امام خمینی به دنبال رهایی از غربزدگی و حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی بود ولی اصلا نگاهشان به معنای غربستیزی نبود. غرب، امتیازاتی هم دارد که باید از آنها درس گرفت ولی از ابتذال اخلاقی آنها نباید الگوبرداری کرد.
وی تصریح کرد: اینطور نیست که اعضای هیات علمی هر کاری انجام دهند و نگه داشته شوند. باید آنها را رصد کرد. برخی اعضای هیات علمی ۳۰ سال است حضور دارند ولی تا حالا یک نظریه نداده اند. در حالی که یک دانشگاه در وین، چندین مجسمه از استادانش که جایزه نوبل برده اند، در محوطه اش نصب کرده و طبیعتا هر استادی که بخواهد در آن دانشگاه، عضو هیات علمی شود، می داند چه کار سختی در پیش دارد.
خسروپناه ادامه داد: متاسفانه اداره هیچ یک از دانشگاه های ما در راستای رفع مشکلات جامعه نیست. ما از استادان می خواهیم صرفا مقاله بنویسند، در حالی که باید به سمت حل مشکلات جامعه رفت.
خسروپناه در ادامه بیان کرد: برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی، نیاز به تجربه، عقل و وحی است. یکی از اضلاع موردنیاز، ضلع معرفتی و دیگری اعتقادی است. باور به مبدا و معاد به معنای داشتن نگاه توحیدی است. وقتی امام خمینی فرمود "خرمشهر را خدا آزاد کرد، برخاسته از نگاه توحیدی است".
وی افزود: دنیا منهای آخرت به معنای نگاه سکولار است. البته آنها نیز معاد را قبول دارند ولی دنیا را بدون آخرت تصور می کنند. باورِ ما دنیا برای آخرت است.
معاون علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه تاکید کرد: ضلع سوم نیز ساختار ولایتمداری و مردمسالاری دینی است. ولایت یعنی پیوند ناگسستنی عناصر با یکدیگر مثل طنابی که دور هم پیچیده و ضخیم می شود و می توان با آن اجسام سنگین را نگه داشت. اعراب به این طناب، "ولایت" می گویند. ضلع چهارم هم اجتماعی و عبارت از جامعه اجتماعی است.وی افزود: ضلع بعدی، ضلع سیاسی شامل دولت اسلامی است. البته منظور در اینجا فقط قوه مجریه نیست. بلکه دولتی جامع دربرگیرنده آزادی، استقلال و عدالت است. به طور مثال اگر مشارکت مردم نباشد، نهادهای دولتی نمی توانند بحران هایی مانند سیل را مدیریت کنند.
خسروپناه تاکید کرد: شاید برخی تصور کنند صحبت های من لیبرالیستی است اما منظور آنها از مردم، سرمایه داران است ولی من از توده مردم حرف می زنم. اگر اضلاع پنجگانه کنار هم قرار بگیرند، تمدن نوین اسلامی اتفاق می افتد.
وی ادامه داد: البته الگوی تمدن باید ایرانی-اسلامی باشد و بومیسازی شود. اگر آمریکا اجازه دهد ارتباط دانشگاهیان ما با دانشگاهیان آمریکا برقرار شود، مطمئن باشید نخبگان آمریکایی گوش شنوایی برای شنیدن حرف های ما دارند چون مایلند که بدانند نظر اسلام درباره آزادی چیست.
انتهای پیام /