بازی جدید کاخ سفید با لحن آشتی جویی/ خیز جدید آمریکا برای نزدیک شدن به ایران

پس از بی‌نتیجه ماندن کمپین فشار حداکثری بر ایران، این بار آمریکایی‌ها با در پیش گرفتن لحنی آشتی‌جویانه و اعزام هیات‌های میانجی‌گری برای تحقق برنامه‌های خود برنامه‌ریزی می‌کنند.

به گزارش گروه بین‌الملل ایسکانیوز، «من می‌دانم مردم ایران انسان‌های بزرگی هستند، آنان پتانسیل های اقتصادی بزرگی دارند و می توانند با مقامات کنونی به کشور بزرگی تبدیل شوند». در برداشت اول به نظر می رسد یکی از رهبران محور مقاومت یا یکی از متحدان ایران، این گونه از کشورمان تمجیده کرده است؛ اما در کمال تعجب این سخنان پرزیدنت ترامپ رئیس جمهور آمریکاست!!! که تا همین چند هفته پیش ایرانی ­ها را تروریست می خواند.

رئیس جمهور آمریکا در دیدار با نخست وزیر ژاپن موضع‌­گیری­‌های جدید و قابل تاملی در ارتباط با ایران مطرح کرد و ضمن تاکید بر اینکه درصدد تغییر رژیم نیست تنها بر عدم دستیابی ایران به سلاح‌­های هسته ای تاکید کرد؛ اما چرا ترامپ به یک باره از موضع سخت و آشتی ناپذیر خود عدول کرد و از آمادگی برای توافق جدید با تهران خبر می­‌دهد؟ آیا این حیله جدید آمریکایی‌­هاست یا اینکه آنان از خواب خوش به زانو درآوردن ایران در عرض چند هفته بیدار شده­ اند؟
سنگ بزرگ نشانه نزدن است
آمریکایی ­ها در چند دهه گذشته و به ویژه در پرونده ­هایی همچون لیبی، عراق و حتی کره شمالی از یک سیاست مشابه استفاده کرده بودند. با فشار حداکثری، تحریم و حتی درمواردی حمله نظامی رقبا را مجبور به پذیرش خواسته های خود کرده بودند.

این بار نیز آنان برای مهار ایران و محدودسازی نفوذ و قدرت کشورمان درصدد کپی­ برداری از الگوهای سابق بودند. سنگ بزرگی را برداشتند و تمام تخم ­مرغ­‌های خود را در سبد فشار بر تهران گذاشتند. ابتدا از برجام خارج شدند، تحریم­ های شدیدی را اعمال کردند، ناوهای «یو اس اس آبراهام لینکلن»، «یو اس اس آرلینگتون»، سامانه موشکی پاتریوت و چهار بمب افکن مدل بی 52 را به منطقه گسیل داشتند و همچنین افکار عمومی را در راستای احتمال وقوع جنگ آماده می کردند.

رهبران جنگ طلب کاخ سفید براین باور بودند که همچون پرونده های مشابه دیگر، تهران نیز در عرض چند هفته تسلیم خواهد شد؛ اما ایرانی ها با هوشمندی معادله بازی را تغییر دادند و با به رخ کشیدن برخی از کارت های خود، ابتکار عمل را از دشمن سلب کردند.

ایرانی ها نشان داد بدون آنان ثبات در خاورمیانه و امنیت انتقال انرژی از تنگه هرمز به بازارهای جهانی میسر نخواهد بود و تهران نقشی تعیین کننده در این زمینه ایفا می کند. سخنان وزیر خارجه عمان مبنی براینکه بی‌ثباتی در خاورمیانه و تنش با ایران به معنی بازی «بودن و نبودن» برای جهان امروز است خود گویای شکل گیری معادله ای تازه در منطقه بود، معادله ای که نشان می دهد نادیده گرفتن جایگاه ایران پیامدهای بزرگی برای کل منطقه و جهان در برخواهد داشت.

ایران اکنون در یک جایگاه برتر منطقه ای قرار دارد. از طرفی دیگر نیز دولت فعلی آمریکا که نماد بی‌ثباتی‌ست و تابع هیچ گونه تعهد بین المللی نیست در موقعیتی قرار ندارد که بتواند خواسته های خود را بر تهران دیکته کند. بنابراین آنچنان که رهبر انقلاب یادآوری کردند در وضعیت کنونی مذاکره با آمریکا «سم مضاعف» خواهد بود؛ سم مضاعفی که هیچ دستاوردی برای تهران دربرنخواهد داشت.

در چنین شرایطی آمریکایی ها به این نتیجه رسیده اند تعامل با ایران قدرتمند از دریچه فشار سودی برای آنان در برنخواهد داشت؛ بنابراین باید راهکار دیگری خارج از تهدید و ارعاب در دستورکار قرار گیرد.

حیله‌گری واشنگتن کلید خورد

آمریکایی­‌ها اکنون در یک بن بست ناخوشایند گرفتار شده­ اند نه توانایی درگیری نظامی با ایران را دارند و نه می توانند با فشار آنان را مجبور به مذاکره کنند؛ اما همچنان در قالب منطق زیاده خواهی و حیله­ گری درصدد هستند بدون بازگشت به تعهدات برجام و دادن امتیاز وارد میز مذاکره با ایران شوند تا از این طریق برنامه خود را بر تهران تحمیل کنند؛ بنابراین در قالب برنامه­ ای جدید، همزمان با کاربرد لحن آشتی جویانه از کارت کشورهای میانجی‌گر نیز برای تحقق برنامه جدید خود استفاده می­ کنند.

آمریکایی ها در قالب بازی جدید خود دست به دامن ژاپنی ها شده اند و قرار است در روزهای آتی نخست وزیر چشم بادامی ها با دیدار از ایران، پیام کاخ سفید را به مقامات کشورمان تحویل دهد. آمریکایی ها به غیر از ژاپن از پنج کانال دیگر از جمله عمان، عراق، سوئیس، آلمان و پاکستان نیز پیام هایی برای مذاکره با ایران مخابره کرده اند تا آب رفته را به جوی بازگرداند.

در این میان برخی از رسانه­ ها و سیاستمدران بدون توجه به تاریخچه سیا­ست­ های آمریکا در ایران و راهبردهای کنونی واشنگتن به این تغییر لحن واکنش ­های مثبتی نشان می ­دهند و آن را در قالب تغییر راهبردی سیاست­ های ترامپ تحلیل می ­کنند در حالی که آزموده را آزمودن خطاست. دولتی که تعهدات خود را زیرپا می ­گذارد و از فشار حداکثری و تروریسم اقتصادی علیه ایران استفاده می ­کند و برای ایجاد جبهه ای منطقه ای علیه کشورمان برنامه ‌ریزی‌هایی دارد را نباید تنها با یک لحن آشتی جویانه تحلیل کرد.

تغییر لحن با حفظ استراتژی اصلی

برای بررسی بیشتر این موضوع و پی بردن به دلایل پشت پرده سیاست‌های ترامپ در قبال ایران نظر یک کارشناس مسائل آمریکا را جویا شدیم. استراتژی آمریکا در قبال ایران در یک سال گذشته مبتنی بر فشار حداکثری بوده است؛ بنابراین در اینجا شاهد یک نوع تداوم راهبردی با تغییرات تاکتیکی هستیم. این بخشی از سخنان «فواد ایزدی» کارشناس مسائل آمریکا بود. ایزدی براین باور است ترامپ خواهان مذاکره یعنی بده بستان نیست بلکه بر گفت ­و گو یعنی تحمیل خواسته های خود تاکید دارد مرز روشنی در میان گفت و گو و مذاکره وجود دارد و باید آن را به دقت مورد تمایز قرار داد.

ایزدی معتقد است برخی از سیاستمدارن و رسانه­ ها بدون درک این ریزه­ کار‌ی­‌ها هرگونه پیام آمریکا برای گفت‌و‌گو را خیرخواهانه قلمداد می­ کنند در حالی که این سخنان ترامپ بیشتر نشانگر عدم موفقیت فشار حداکثری و تغییر در تاکتیک ­ها است؛ بنابراین به جای تحلیل تغییرات تاکتیکی باید هسته اصلی استراتژی واشنگتن در منطقه مورد توجه قرار گیرد.

سخن آخر

اگرچه برنامه فشار حداکثری بر ایران در عرض دو ماه گذشته برای آمریکایی چیزی به بار نیاورده و آنان را مجبور به عقب نشینی از سیاست های اولیه خود کرده است؛ اما این به معنی تغییر راهبردی واشنگتن در قبال تهران نیست بلکه آنان تلاش می کنند در قالب لحنی آشتی­ جویانه آنچه را از طریق فشار به دست نیاورده­ اند بر ایران تحمیل کنند.

در این میان برخی از سیاستمداران و رسانه­ ها نیز بدون درک عمیق سیاست­‌های خضمانه آمریکا در قبال ایران هرگونه تغییر موضع تاکتیکی واشنگتن را به عنوان امری استراتژیک تلقی می ­کنند و بنابراین شاهد نوعی از هم‌نوایی و حتی وادادگی در قبال آمریکا هستیم و معلوم نیست چرا آنان ضمن نادیده گرفتن جایگاه برتر ایران تنها به فکر مصالحه با آمریکا و مذاکره با این کشور هستند؟؟!!

کد خبر: 1006883

وب گردی

وب گردی