به گزارش گروه علم وفناوری ایسکانیوز، سال هاست که صحنه گردانان اسلام هراسی به انحاء مختلف سعی در تخریب وجهه دین اسلام و معتقدین به آن در دنیای غرب دارند. در حالی که مسلمانان آمریکا کمتر از 1 درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند؛ دستگاه عریض و طویل اسلام هراسی همیشه از گسترش این دین و به طبع آن آنچه که حرکت های بنیادگرایانه در آمریکا می خواند؛ ابراز نگرانی کرده و به ظاهر در تلاش است تا جلوی گسترش و نفوذ اسلام در آمریکا را بگیرد.

بدبینی که «دونالد ترامپ»، برای مردم آمریکا و دنیای غرب به اسلام و مومنین به آن به وجود آورده به جایی رسیده که این سوال مطرح می شود که آیا با نفرت پراکنی علیه مسلمانان، امنیت ملی آمریکا تامین می شود؟!

مهاجران مکزیکی و مسلمانان شبیه میمونند!

نمودار «تکامل انسان» چارلز داروین یا همان نظریه «فرگشت انسانی» به چگونگی روند گسترش اجداد میمون بشر تا رسیدن به انسان مدرن می پردازد. در مطالعه ای که اخیرا توسط دانشگاه «پنسیلوانیا» انجام شده، شرکت کنندگان آمریکایی، مسلمانان و مهاجران مکزیکی را نزدیک ترین شکل به اجداد میمون شکل انسان دانسته اند. در سال 2016 میلادی و همزمان با برگزاری رقابت‌های مقدماتی حزب ریاست جمهوری‌خواه مطالعه ای بر روی جامعه نمونه ای از آمریکایی ها انجام شد که در آن مسلمانان و مهاجران مکزیکی را نسبت به سایر اتباع آمریکایی به طور قابل توجهی نزدیک تر به اجداد میمون سان دانسته اند.

پس از آن در تحقیق دانشگاه پنسیلوانیا، به بررسی عواقب و نتایجی که این نظرسنجی بر روی ایجاد احساس بی عدالتی و تحقیر در این گروه های اقلیت به وجود آورده، پرداخته شد .

دستور اجرایی «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور مبنی بر بستن مرزهای ایالات متحده بر روی شهروندان هفت کشور که اکثریت مسلمان داشتند برای مثلا امن نگه داشتن آمریکایی ها در برابر تهدید تروریسم بود در حالی که یافته های اخیر نشان می دهد که این اقدام نتایجی برعکس داشته است.

محققان دانشگاه پنسیلوانیا و دانشگاه «نورث وسترن» حتی پس از کنترل دیدگاه های محافظه کارانه و پیش بینی های نژادی، متوجه شدند که آمریکایی ها دیدگاه های غیر انسانی شدیدی نسبت به مسلمانان یا مهاجران مکزیکی دارند و حتی بیشتر اقشار متعادل خواستار کنترل این اقلیت ها در شرایط تهدید آمیز شدند، همدردی با آنها را رد کرده و از تاکتیک هایی که به سمت افزایش نظارت، محدود کردن مهاجرت و اخراج آنها کشیده می شد، حمایت می کردند.

به طور کلی، حمایت از دونالد ترامپ ( که در زمان جمع آوری داده ها، کاندیدای ریاست جمهوری بود ) شدیدا با بی عدالتی و تحقیر مسلمانان و مهاجران مکزیکی ارتباط داشت. در واقع می توان گفت همبستگی بین تحقیر انسانی و پشتیبانی از ترامپ به طور قابل توجهی شدیدتر از همبستگی بین تحقیر اقلیت ها و حمایت از هر یک از نامزد های دیگر دموکرات یا جمهوری خواه در طول تاریخ آمریکا بوده است.

ترامپ نماد اسلام هراسی در جهان

به طور عمده، محققان دریافتند که این ادراکات غیر انسانی دارای عواقبی هستند. هنگامی که آنها از اتباع لاتین و مسلمانان پرسیدند که چقدر دونالد ترامپ، جمهوری خواهان و به طور کلی آمریکایی ها حس ناامنی و حقارت کرده اند، دریافتند که تحقیرهای غیرانسانی درک شده توسط این اقشار به حدی بالا بوده است و هر قدر که این ادراک درجه بالاتری داشته باشد افراد تمایل بیشتری برای حمایت از خود در مقابل این اقدامات خشونت آمیز داشته اند تا بدانجا که برخی از مسلمانانی که دچار انهدام شخصیتی شده بودند، تمایل به کمک برای اجرای قوانین مبارزه با تروریسم نیستند.

«امیل برنائو»، همکار این مطالعه و مدیر آزمایشگاه علوم اعصاب در دانشکده ارتباطات «Annenberg در پنسیلوانیا، گفت: "احساس مورد قبول نبودن و دوست داشته نشدن و تحقیر ، تاثیرات بسیار زیاد و عمیقی بر روی مردم خواهد گذاشت. برای مثال نتایج تحقیقات قبلی ما نشان داد آمریکایی هایی که پیشتر از طرف ایرانی ها تحقیر شده بودند، به شدت با معامله هسته ای ایران مخالف هستند و ترجیح می دهند تا دولت آمریکا در مقابل گزینه های نظامی را در نظر بگیرد. در حالی که این امر برای مسلمانان آمریکایی تفاوت چندانی ندارد. "

چرخه ای معیوب و شیطانی

با توجه به اظهارات برنائو و همکارش، «نور کتیل» از دانشکده مدیریت «Kellogg» در شمال غرب، رفتارهای تحقیرآمیز غیر انسانی می تواند یک چرخه حیرت انگیز را ایجاد کند.

برونو می گوید: «اگر ما از الفاظی استفاده و سیاست هایی را اتخاذ کنیم که باعث شود تا مسلمانان احساس حقارت کرده و کمتر از ما متمدن به نظر برسند، این امر می تواند آنها را به حمایت دقیق از نوعی خشونت تشویق کند چیزی که ما به دنبال آن نیستیم. و از سوی دیگر در ذهن کسانی که مخالفشان هستند نیز تجاوز به آنها را توجیه کند."

این محققین همچنین خاطرنشان می سازند، مسلمانانی که در آمریکا به دنیا آمده اند بسیار بیشتر از مسلمانان خارجی نسبت به این احساسات با خصومت پاسخ می دهند.

آنها می نویسند: « اگرچه می توان به راحتی دلیل این خصومت را حدس زد اما باید گفت کسانی که در ایالات متحده متولد شده اند انتظار بیشتری نسبت به افرادی که در جای دیگر متولد شده اند (و ممکن است که شهروندان ایالات متحده نباشند) دارند تا از سوی مردم و سایر گروه های اجتماعی بصورت کاملا انسانی با آنها رفتار شود. "

به گفته نویسندگان، دیدگاه های غیر انسانی کم بینانه و تحقیرآمیز می تواند به سیاست هایی مانند ممنوعیت مهاجرت فعلی منجر شود که باعث می شود تا مسلمانان بیشتر احساس خطر کنند و در نتیجه سعی داشته باشند تا خود را در برابر آن محافظت کنند.

نتیجه گیری

امروزه به دلیل ایجاد فضای اسلام ستیزی و اسلام هراسی که در جهان به وجود آمده، کل مسلمانان با دیدگاهی کلیشه ای و خصومت بار مواجه هستند. دیدگاهی که تمام اقشار مسلمان را تهدید می کند و این تهدید تا جایی پیش رفته است که تشبیه مسلمانان به میمون در کمترین درجه انزجار و تحقیر قرار دارد و برخی به خود حتی اجازه می دهند تا به پیروان اسلام و مساجد آنها به انحای مختلف تعرض کرده و آنها را به قتل برسانند.

به رغم همه اختلاف نظر هایی که ممکن است بین گروه های مختلف مسلمانان وجود داشته باشد باید بپذیریم اصلی ترین دلیل گرایش جوانان مسلمان به گروه های ارهابی و وهابی ( که به دستاویز بزرگی برای غرب به عنوان مبارزه با تروریسم اسلامی بدل شده اند ) این است که بسیاری از سران کشورهای اسلامی به ابزاری در دست آمریکا و دشمنان مسلمانان تبدیل شده اند و قطعا اگر سازمان ها و مجامع جهانی جهت جلوگیری از این رویه کاری انجام ندهند، تروریسم در جهان بیش از پیش افزایش خواهد یافت.

در همین راستا رهبران کشورهای اسلامی باید اختلافات خود را کنار گذاشته و تلاش کنند تا از طریق مجامع بین المللی قوانین و مقرراتی را تصویب کنند که جلوی اسلام هراسی و اسلام ستیزی در جهان را بگیرند؛ چراکه این ماجرا فقط محدود به کشورهای اسلامی نمی شود بلکه یک ماجرای بین المللی است که همه جهانیان باید به آن توجه داشته باشند.

انتهای پیام/