به گزارش سرویس بین الملل ایسکانیوز، دهه هاست تغییر ساختار فرهنگی-سیاسی و همچنین بافت ژئوپولتیکی خاورمیانه یکی از دغدغه های کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده را تشکیل می دهد. از سایکس پیکو تا نظم نوین جهانی و خاورمیانه بزرگ همگی بخش های مختلفی از این پازل پیچیده بوده اند.
اگرچه بخش بزرگی از این راهبرد منتج به نتیجه خاصی نشده اند با این حال واشنگتن در راستای راهبرد کلان حاکم بر سیاستگذاری این کشور یعنی تغییر و تقسیم در خاورمیانه هر بار در قالبی تازه اما با محتوای سابق سیاست خود را پیگیری می کند. گویا معامله قرن و حل و فصل مساله فلسطین نیز بخش دیگری از این سریال دامنه دار محسوب می شوند.
به نام فلسطین به کام اسرائیل
در ظاهر حل و فصل مساله فلسطین و پایان دادن به مناقشه طولانی اعراب و اسرائیل یکی از اولویت های اصلی دولت «دونالد ترامپ» را تشکیل می دهد در همین راستا داماد یهودی الاصل ترامپ یعنی «جرد کوشنر» پروژه ای به نام معامله قرن را مطرح کرده است. چند روز پیش نیز با کنفرانس اقتصادی منامه تحت عنوان «صلح برای شکوفایی» بخش اقتصادی این پروژه بدون حضور فلسطینی ها رونمایی شد.
قرار است میلیاردها دلار در بخش کوچکی از سرزمین تاریخی فلسطین و قسمت های از اردن و مصر سرمایه گذاری شود و وضعیت رفاهی فلسطینی ها بهبود یابد. اما به رغم آنچه در ظاهر ارائه می شود قرار است این پروژه روند تهی شدن فلسطین از مردم این کشور را تسریع بخشد. به عبارت دیگر معامله قرن به عنوان طرحی برای استحاله جامعه فلسطینی در کشورهای همسایه و تحویل کرانه باختری به اسرائیل عمل خواهد کرد.
بسیاری ها با این طرح مخالفت کرده اند و آن را لکه ننگی بر تاریخ جهان عرب و اسلام قلمداد می کنند. فلسطینی ها این کنفرانس را بایکوت کردند کشورهای محور مقاومت نیز هرگونه معامله با اسرائیل و آمریکا را رد کرده اند.
اگرچه بسیاری ها معامله قرن را یک فاجعه می دانند که به نام فلسطین تقویت تفوق اسرائیل را دنبال می کند با این حال هنوز ابعاد مختلف این راهبرد و برنامه های سری آمریکا و کارتل های صهیونیستی برای خارومیانه مشخص نیست.
پرسش های مختلفی در رابطه با آینده سرزمین های فلسطینی، مردم این کشور، قدس شریف، بلندی های جولان، گروه های مقاومت فلسطینی .... وجود دارد که معلوم نیست با اجرایی شدن معامله قرن چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد.
برای پی بردن به بخشی از این پرسش ها به سراغ یکی از مهمترین کارکترهای فلسطینی یعنی «صلاح الزواوی» سفیر این کشور در تهران رفتیم مردی که از زیر و بم طرح خطرناک آمریکا به خوبی آگاه است و اطلاعات جامعی در این باره در اختیار دارد.
تشکیل اسرائیل کبری هدف ایالات متحده
در دیدار با الزواوی اگرچه با آرامش خاص خود حرف میزد اما در میان کلامش می شد به نگرانی های وی درباره آینده فلسطین و خاورمیانه پی برد.
آمریکا در ظاهر می خواهد مساله فلسطین را حل کند اما این تنها یک پوشش است آنها برنامه بزرگی برای کل خاورمیانه دارند و باید این مساله به خوبی تبیین شود. این بخشی از سخنان این دیپلمات کارکشته فلسطینی بود.
الزواوی معتقد است: معامله قرن یک برنامه چند مرحله ای است در وهله اول امکان ایجاد یک دولت و کیان فلسطینی را برای همیشه مسدود خواهد شد به عبارتی دیگر معامله قرن با پایان تشکیل ایده دو دولت و حاکمیت فلسطینی ها بر سرزمینشان آغاز می شود.
الزوای در حالی که این سخنان را برایم تشریح می کرد نگرانی خود را از مرحله دوم این پروژه به زبان آورد. این دیپلمات فلسطینی براین باور بود: ایجاد اسرائیل کبری بخش دوم و مهمترین مرحله این پروژه را تشکیل می دهد.
از او پرسیدم منظور شما از اسرائیل بزرگ چیست؟ یعنی کرانه باختری و غزه دوباره به اسرائیل تحویل داده می شوند؟
اما سفیر به بخش قابل تامل این پروژه اشاره کرد. الزواوی بنابر اطلاعات موثقی براین باور بود اسرائیل بزرگ بخش هایی از صحرای سینا، بخش هایی از عراق، اردن، سوریه، لبنان و همچنین بندر عقبه و شهر «مدینه منوره» در عربستان را شامل می شود و دولتی متولد خواهد شد که به مهمترین اهرم بازی غرب در مقابل هویت اسلامی تبدیل می شود.
ایران تنها امید فلسطین
با این حال آیا امیدی برای مقابله با این راهبرد خطرناک وجود دارد یا اینکه منطقه در مسیر تغییر ژئوپولتیکی و سیاسی قرار خواهد گرفت؟
الزواوی متعقد است: کشورهای عربی به ویژه شرکت کنندگان در کنفرانس منامه واقعیت موجود را به نحویی پذیرفته اند و برای پایان دادن به رنج تاریخی ملت فلسطین و جلوگیری از برنامه های آمریکا نمی توان به آنان تکیه کرد.
سفیر فلسطین در ادامه و با امید بخش دیگری از سخنانش را برایم تشریح کرد. تنها یک کشور می تواند در مقابله این پروژه مقاومت کند و معادله بازی را تغییر دهد و آن نیز ایران است. ایران اکنون مهمترین و قدرتمندترین کشور منطقه است اقتدار نظامی فوق العاده ای دارد به لحاظ سیاسی و فرهنگی نیز نفوذ قابل توجهی در جهان اسلام دارد.
الزواوی براین باور است: تحت رهبری ایران و با حمایت توده های فلسطین و مسلمان می توان این پروژه را خنثی کرد همین مساله نیز بخش بزرگی از نگرانی ها من را مرتفع می سازد. زیرا دژ ایران نفوذ ناپذیر و قدرتمند است بنابراین امید فلسطینی ها نیز همچنان زنده خواهد ماند.
سخن آخر
زمانی که طرح خاورمیانه بزرگ در دوران بوش پسر ارائه شد بسیاری از کشورهای منطقه همچون امری محتوم منتظر تحقق این پروژه مخاطره آمیز بودند. اما مقاومت توده های مسلمان در عراق، افغانستان و همچنین بعدهایی کشورهایی همچون سوریه، یمن و لبنان عصای سحرآمیز بوش پسر را به چوب دستی ساده ای تبدیل کرد.
طرح ترامپ نیز اگرچه به لحاظ مخاطره آمیز بودن از خاورمیانه بزرگ بوش پسر پیشی گرفته است با این حال موازنه قوا در خاورمیانه و تقویت جایگاه محور مقاومت، توانمندی و ظرفیت نظامی و سیاسی ایران، ضعف ساختاری عربستان، مصر و اسرائیل و همچنین کاهش جایگاه و نفوذ آمریکا در جهان جدید می تواند ضریب موفقیت این طرح را به حداقل کاهش دهد.
به بیانی دیگر مقاومت در مقابل این طرح می تواند به ابزاری برای تغییرات مثبت در مساله فلسطین و پایان دادن به اشغال گری رژیم صهیونیستی نیز تبدیل شود امری که سفیر فلسطین در تهران نیز با آن هم رای بود و امیدواری خود را از این مساله پنهان نکرد.
