سیطره دست‌های آلوده سیاست بر پیکره دانشجویان جهان

برخی از سیاست‌مداران و احزاب سیاسی دانشگاه را به عنوان مکانی برای جولان سیاسی و تربیت نیروهای خود می پندارند و حتی برای ایجاد آشوب در آن ابایی ندارند؛ چرا دانشگاه‌ها سیاست‌زده می‌شوند و حتی برخی مدیران دانشگاه هم توان هدایت دانشگاه به مسیر اصلی خود را ندارند؟

به گزارش گروه علم و فناوری ایسکانیوز در برخی از کشورها احزاب سیاسی و‌ دولت‌ها سعی دارند با دخالت در دانشگاه‌ها به اهداف سیاسی خود برسند؛ در چنین شرایطی سیاست باعث انحراف مواردی چون الگوهای دانشجویان، محتوای برنامه درسی و روش‌های تدریس می‌شود.

دخالت‌های سیاسی باعث می شود وابستگی‌های سیاسی مدیران دانشگاه به مراتب بیش از جایگاه و دیدگاه دانشگاهی آن‌ها برجسته شود.

مدیریت دانشگاه‌ها در بعضی کشورها به علت سیاست‌زدگی و دخالت‌های احزاب با مشکل مواجه است تا جایی که تنش‌ها و بحران‌‌‌‌‌‌های سیاسی علاوه بر اختلال در روند طبیعی دانشگاه و ایجاد آشوب، فساد گسترده‌ای را نیز به وجود آورده است.

دولت ها و احزاب سیاسی در قاره آفریقا و در اواسط دهه ۱۹۹۰ وعده دادند با کمک به نهادهای پایدار، تمرکز آنان را بر مأموریت های علمی بیشتر کنند. همچنین مسائل مالی به عهده دانشگاه ها گذاشته شد تا دانشگاه‌ها مستقل شوند؛ اما مطالعات انجام شده توسط شرکت کارنگی نیویورک و شورای توسعه تحقیقات علوم اجتماعی در آفریقا نشان می‌دهد که تغییرات زیادی در دانشگاه‌ها صورت نگرفته است.

منافع سیاسی حاکم

روندی بسیار نگران کننده در برخی از دانشگاه‌های جهان حاکم است؛ دانشگاه حیاط خلوت سیاسی احزاب و سودجویان سیاسی شده و سیاستمداران همچنان دانشگاه ها را به عنوان مکان هایی برای ساختن مشتریان سیاسی خود می بینند. در چنین شرایطی هم، دولت‌ها به شدت نحوه انتخاب رئیس دانشگاه را رصد می‌کند. آنها حتی اینکه چه کسی در رتبه های بالاتر دانشگاهی قرار گیرد را مدیریت می‌کنند.

از طرفی برخی احزاب هم در نقش اپوزیسیون ظاهر می‌شوند و از دانشجویان سوءاستفاده می‌کنند تا دانشگاه در کنار محل تحصیل محل بازی‌های سیاسی شود.

در دانشگاه‌های سیاست‌زده شبکه‌های مبهم به جای شایستگی، انتصاباتی را در تمام سطوح انجام می‌دهند. این دخالت ها فراتر از اینها هم می رود و سیاستمداران، رهبران دانشگاه ها را تشویق می‌کنند تا خدمات دانشگاهی را از طریق شبکه‌های معرفی شده توسط آن ها ارائه دهند.

این اقدامات بعضی از رئیس‌های دانشگاه را به گماشتگان دولت یا احزاب سیاسی تبدیل کرده که به کسب و کار بیشتر از پیشرفت دانشگاه علاقه دارند. به‌دلیل دخالت های سیاسی دولت در دانشگاه رئیس ها خودکامه‌تر شده اند و در چنین شرایطی کارکنان و دانشجویان نیز تحت فرایندهای انضباطی ناعادلانه قرار می‌گیرند.

در چنین فضایی بسیاری از دانشگاه ها به دانشجویان جوان تر برای اشغال آموزش عالی، پژوهش و پست های اداری متکی هستند؛ زیرا آنها شجاعت و تجربه ای برای مقابله با مدیریت دانشگاه ندارند. در دسترس نبودن اطلاعات و داده‌ها نیز معضل بزرگ به‌وجود آمده توسط مدیران نالایق است.

رئیس دانشگاه؛ نخبه یا عضو حزب؟

اکثر نخبگان سیاسی و اقتصادی و احزاب سیاسی و حتی سودجویان سیاسی علاقه خاصی به نحوه تعیین مدیر دانشگاه‌ها دارند. بیشتر فعالیت‌های دانشجویی در کنار خطوط حزبی سیاسی سازماندهی شده است که نشان دهنده فرم جدید سیاسی شدن است. بسیاری از احزاب سیاسی شاخه دانشجویی دارند و تجربه نشان داده همین ساخته‌ها در راستای اهداف احزاب مورد سوء‌استفاده قرار گرفته‌اند.

اگر دانشگاهیان از دخالت های سیاسی در امان باشند، می توانند به طوری معنادار و مسئولانه از استقلال خود بهره ببرند. اکثر نخبگان دانشگاهی ترجیح می دهند در دانشگاه‌های مستقل مدیر شوند چون جایگاه برتری نسبت به مدیران سیاسی دارند. برعکس سودجویان سیاسی و احزاب سیاسی نیز دوست دارند در دانشگاه نفوذ کنند و مدیر شوند؛ بنابراین دانشجویان از نعمت استادان باتجربه بی‌بهره می مانند. در این میان دانشگاه‌های قدیمی‌تر توانسته اند تعداد بیشتری از دانشگاهیان آموزش دیده را به خدمت بگیرند؛ اما دانشگاه‌های جدید تاسیس، بیشتر با مدیران سیاسی رهبری می‌شوند و درگیر سیاست هستند تا درس و تحصیل.

چه کنیم؟

راه‌های بسیاری وجود دارد تا دانشگاه‌ها سیاست‌زده نشوند. قانون باید از دانشگاه‌ها بخواهد عملکرد شیشه‌ای داشته باشند ‌و بسیاری از عملکرد دانشگاه‌ها در معرض عموم قرار گیرد.

قوانین اکثر کشورها تاکید می‌کند مشارکت عمومی حتی در سیاست‌گذاری‌ها باید وجود داشته باشد و بر عملکرد مسئولان و نمایندگان پارلمان نظارت کنند. این مساله در دانشگاه‌ها کمتر دیده می‌شود چراکه مدیران دانشگاه‌ها تمایلی برای کنترل شدن ندارند.

اگر شفافیت به دانشگاه‌ها برود مدیران باید در مورد انتصابات، خطاهای مالی و فساد احتمالی‌ پاسخگو باشند.

حوزه دیگری که نیازمند توجه است مدیریت داده‌ها، جمع آوری، ذخیره و انتشار اطلاعات دانشگاهی برای تصمیم‌گیری است.

بر اساس تحقیقات انجام‌شده بیشتر دانشگاه‌ها در مورد مدیریت اطلاعات به طرز عجیبی غیر جدی هستند. در برخی از دانشگاه ها هیچ اطلاعات دقیقی در مورد پذیرش دانشجویان وجود ندارد، بنابراین آن ها برنامه‌ای در مورد زیر ساخت‌های مورد نیاز دانشجویان ندارند.

اطلاعات شفاف فرصت‌هایی را برای بهبود آموزش عالی فراهم می‌کند و فرصت دخالت سیاست در مدیریت دانشگاه‌ها را می‌گیرد. شفافیت چیزی است که کمبود آن به شدت در دانشگاه‌های جهان حس می‌شود چون می‌تواند به شدت جلوی سو استفاده‌های احزاب سیاسی و سیاست‌زدگی را بگیرد؛ به همین خاطر است که سودجویان سیاسی از شفافیت فراری‌اند. بسیاری از دانشگاه‌های جهان تهی از شفافیت هستند؛ چون قرار است حیاط خلوت سیاسی باشند تا دانشگاه.

انتهای پیام/

کد خبر: 1020605

وب گردی

وب گردی