بازی دو سر باخت در انتظار بوریس جانسون

قضیه توقیف نفتکش ها، دولت انگلیس را در دوراهی سخت همراهی با آمریکا و یا پذیرش مطالبات قانونی جمهوری اسلامی ایران قرار داده است که پذیرش هر کدام از این دو گزینه برای لندن به مثابه شکست تلقی خواهد شد.

به گزارش گروه بین الملل ایسکانیوز، «وقتی سیاستمداران حزب محافظه کار مشغول پرونده برگزیت و انتخاب نخست وزیر جدید بودند، لندن با توقیف نفتکش در جبل الطارق به دام آمریکاییها افتاد؛ بدون آنکه بداند نتیجه اقدامش چیست». این بخشی از گزارشی مبسوط روزنامه گاردین است که در آن به تفصیل بازیچه شدن بریتانیا توسط آمریکا و ناتوانی این کشور در قبال ایران را تشریح می کند.

اگرچه نمی توان به طور کامل از صحت و سقم این گزارش مطمئن بود اما شواهد بسیاری وجود دارد که بریتانیا در یک مخمصه واقعی گرفتار شده و آمریکا آن را به طعمه بازی بزرگ خود تبدیل کرده است. با این حال با تغییر و تحولات کابینه انگلیس و روی کارآمدن «بوریس جانسون» آنان چگونه با این قضیه تعامل می کنند، آیا استراتژی کاخ سفید را اجرا می کنند یا با چرخش در سیاست های خود و در پیش گرفتن رویکردی واقع گرایانه از خباثت اجتناب می کنند؟

بازیچه شدن بریتانیای کبیر

ماجرا از اواسط تیرماه و با توقیف ابرنفتکش ایرانی «گریس 1» توسط بریتانیا آغاز شد. گمانه زنی هایی بسیاری وجود داشت که بریتانیا برخلاف مصالح اش و تنها به خاطر رضایت آمریکا دست به این کار زده است. حتی «ریچار برگن» وزیر دادگستری دولت در سایه انگلیس با انتقاد از دولت محافظه کار «ترزا می» نقش بریتانیا را به «وردست» آمریکا تقلیل داد و این را به عنوان آبروریزی برای لندن قلمداد کرد.

با این حال لندن ضمن دفاع از نقش مستقل خود، هرگونه تبعیت و دنباله روی از کاخ سفید را رد می کرد. اما معلوم بود آنان سردرگم و آشفته هستند اگرچه این نکته را نیز باید به یاد داد انگلیس تاریخی طولانی از خباثت در خاورمیانه و خلیج فارس را نیز در کارنامه دارد. بالاخره در این گیر و دارها، روزنامه گاردین در گزارشی پشت پرده اقدام غیرقانونی انگلیس علیه نفتکش ایران را رو کرد.

گاردین انگشت اتهام را سمت کاخ سفید نشانه رفته است و در گزارش خود تاکید دارد وقتی که سیاستمداران حزب محافظه کار درباره قضیه برگزیت و انتخاب نخست وزیر جدید سرگرم بودند، لندن با توقیف نفتکش در جبل الطارق به دام امریکاییها افتاد؛ شرط بندی «جان بولتون» نتیجه داد و انگلیس بدون آنکه بداند نتیجه اقدامش چیست، کورکورانه به ساز جنگی امریکاییها رقصید.

همین مساله توسط وزیر خارجه کشورمان نیز مورد تاکید قرار گرفته بود. «محمد جواد ظریف» تاکید داشت که «جان بولتون» که در کشاندن «دونالد ترامپ» به جنگ قرن ناکام ماند و از فروپاشی «تیم ب» هراسان است، دارد زهرش را به بریتانیا میریزد به این امید که این کشور را به یک مخمصه بکشاند.

هرچه که باشد توقیف نفتکش ایران توسط بریتانیا هیچ منفعتی برای آنان در پی نداشته است و لندن با بازی در میدان جنگ طلبان آمریکا عملا به پیاده نظام آنان تبدیل شد. همچنین این اقدام هزینه های بسیاری بر انگلیس تحمیل کرده است که امکان افزایش تصاعدی آن نیز وجود دارد. اکنون دو سناریو غم انگیز پیش روی لندن قرار داد که با گزینش هر یک از آنان تبعات و پیامدهای بسیاری بر سیاست خارجی این کشور تحمیل می شود.

سناریوهای پیش روی بوریس جانسون

توقیف نفتکش ها شاید یکی از مهمترین آزمون های پیش روی نخست وزیر تازه انتخاب شده بریتانیا باشد. آزمونی که می تواند حتی آینده دولت او و حزبش را نیز رقم بزند.

در سناریو اول دولت جانسون با چرخش در سیاست خارجی خود از برعهده گرفتن نقش وردست ایالات متحده اجتناب خواهد کرد. بنابراین به سمت و سوی نوعی از توافق با ایران گام برخواهد داشت.

انگلیس برای نقش آفرینی در این بحران بین المللی آماده نیست، توان دریایی آن نسبت به ۱۵ سال گذشته نصف شده، وزیر خارجه آمریکا نیز به صراحت تاکید کرده است که برای حفاظت از کشتیهای انگلیسی کاری نمیتواند بکند؛ این وظیفه انگلیسیهاست.

چند روز پیش نیز جانسون، از عدم حمایت نظامی بریتانیا از عملیات احتمالی ایالات متحده آمریکا علیه ایران خبر داده بود. زمانی که این پازل ها در کناره هم قرار می دهیم مشوق های زیادی برای بریتانیا در جهت مصالحه با ایران وجود دارد.

روزنامه الاخبار چاپ لبنان نیز این فرضیه ما را تقویت می کند، این روزنامه از قول بعضی از نزدیکان نخست وزیر عراق نوشته در حالی که لندن با لحن تند به ایران هشدار میداد و مدعی تشکیل نیروی امنیتی دریایی به رهبری اروپا بود، با فرستادن میانجی یعنی «عادل عبدالمهدی» به تهران نشان داد دنبال تمام کردن این غائله آن هم بدون تنش و درگیری است.

احتمالا بهزودی شاهد یک معامله دوجانبه خواهیم بود، انگلیس نفتکش ایران را رها خواهد کرد و ایران نیز نفتکش انگلیس را و در این صورت برنده این جدال فقط ایران خواهد بود زیرا ایران از این طریق نقش خود را به عنوان ابرقدرت خاورمیانه بر بریتانیا و غربی ها دیکته خواهد کرد در مقابل اعتبار و شکوه پوشالی لندن نیز برای همیشه شکسته خواهد شد.

در سناریو دوم نیز کار جانسون و تیمش بسیار سخت است. آنان پیشتر کورکورانه با ساز جنگی آمریکایی ها رقصیده اند و همین مساله هزینه های آنان را به شدت بالا برده است. اکنون اگر بخواهند به این سیاست تداوم بخشند هزینه های بیشتری بر خود تحمیل خواهند کرد که از توان آنان خارج است.

همچنین این اقدام باعث می شود لندن به طور کامل به وردست و دنباله رو آمریکا تبدیل شود و تلاش های اروپایی برای حفظ برجام نیز شکست خواهد خورد که این نیز استقلال و منافع کل اروپا را به خطر می اندازد. همین مساله در سخنان جانسون و «جرمی هانت» نیز بازتاب داشته است و آنان نگرانی خود را از تابعیت کورکورانه از آمریکا بیان کرده اند.

نظر به آنچه گفته شد در این سناریو نیز بریتانیا با تابیعت از واشنگتن منافع و امنیت ملی کشورش را نادیده می گیرد و در رویارویی آمریکا با ایران بیشترین لطمه را خواهد دید.

سخن آخر

شاید در ابتدا توقیف نفتکش «گریس 1» توسط نیروهای انگلیسی در جهت آزمایش ایران انجام گرفته بود تا میزان جدیت ایران در برخورد با به خطر افتادن منافع ملی اش سنجیده شود اما ایران با توقیف نفتکش انگلیسی پاسخ محکمی به این اقدام کودکانه انگلیس داد و لندن را در یک بازی دو سر باخت گیر انداخت.

ایران با تحلیل دقیق اقدامات آمریکا و بعدها بریتانیا همواره یک گام جلوتر کارت های خود را به کار گرفته است و همین مساله ضمن آنکه قابلیت بازی خوانی ایران را بالا برد از طرف دیگر نیز هزینه لندن و واشنگتن را به شکل سرسام آوری افزایش داد.

اکنون دو گزینه و یا دو سناریو در پیش روی بریتانیا قرار دارد که هردوی آنان برای دولت جانسون به عنوان شکست تلقی خواهند شد. گویا تراز می، پیشاپیش و قبل از ترک ساختمان نخست وزیری اولین شکست جانسون را در کارنامه او حک کرد. اگرچه این اقدام می تواند به تجربه ای گران بها برای جانسون تبدیل شود و با سرمشق قرار دادن ترزا می از درگیر شدن در ماجراجویی های بزرگ اجتناب کند.

کد خبر: 1022373

وب گردی

وب گردی