خنده بر هردر بی درمان دوا نیست

محققان دانشگاه «تگزاس»  پس از انجام مطالعاتی به این نتیجه رسیدند که لبخند زدن واقعاً می تواند باعث شود که شما احساس شادتری داشته باشید اما حالات مصنوعی چهره تأثیر کمی بر احساسات ما داشته و مشخص نیست که آیا واقعا حال ما را عوض می کنند یا خیر.

به گزارش گروه علم و فناوری ایسکانیوز، محققان پس از انجام مطالعاتی به این نتیجه رسیدند که لبخند زدن واقعای می تواند باعث شود که شما احساس شادتری داشته باشید اما اگر حالات مصنوعی چهره را در این بین اضافه کنیم به این نتیجه می رسیم که از لحاظ علمی القای حالت شادی واقعا تأثیر کمی بر احساسات ما دارند.

در این مقاله تقریبا تجربیات و آزمایش های مربوط به 50 سال جمع آوری شده و مورد بررسی قرار گرفت. مطالعاتی مانند این که آیا احساسات مصنوعی و غیرواقعی که بر روی صورت ما نقش می بندند، می تواند در واقعیت باعث هدایت افراد به سمت احساساتی مرتبط با آن حالات شود؟

در همین راستا «هدر لنچ» ، استادیار و رئیس گروه روانشناسی و علوم مغز در دانشگاه A&M تگزاس می گوید: این یافته ها به یک سوال مهم در مورد پیوندهای بین تجربه های احساسی و بدن ما می پردازند. آیا تغییر حالات در چهره ما می تواند احساساتی را که که در وجودمان حس می کنیم و به تبع آن پاسخ عاطفی ما به جهان را تغییر دهد؟

«نیکلاس کالس» ، سرپرست و پژوهشگر «دانشگاه تنسی » در این باره می گوید: عقل این گونه حکم می کند که اگر تنها به سادگی بتوانیم لبخند بزنیم، می توانیم کمی بیشتر احساس شادی و خوشبختی داشته باشیم یا اگر به صورت مصنوعی و در ظاهر اخم کنیم، به خود سخت تر خواهیم گرفت و همه چیز در نظرمان جدی می شود. البته روانشناسان بیش از 100 سال است که در مورد این ایده اختلاف نظر دارند.

این اختلافات در سال 2016، هنگامی بالا گرفت که 17 تیم از محققان نتوانستند یک آزمایش مشهور را تکرار کنند که نشان می دهد عمل جسمی لبخند زدن می تواند باعث شود تا افراد بیشتر احساس شادی و خوشبختی کنند.

این تیم با استفاده از تکنیک آماری به نام «متاآنالیز»، داده هایی را از 138 مطالعه آزمایش شده بر روی بیش از 11000 شرکت کننده در سراسر جهان مورد بررسی و استفاده قرار دادند.

مطابق این متاآنالیز ، حالات مصنوعی چهره تأثیر کمی بر احساسات ما دارند. به عنوان مثال ، لبخند زدن باعث می شود، افراد احساس شادی و خوشبختی کنند ، اخم کردن به آنها احساس عصبانیت می دهد و روی درهم کشیدن باعث ناراحتی بیشتر آنها می شود.

کالس می گوید: ما این گونه فکر نمی کنیم که «خنده بر هر درد بی درمان دواست» اما این یافته ها از آن جهت بسیار هیجان انگیز هستند که سرنخی در مورد چگونگی تعامل ذهن و بدن برای شکل گیری تجربه آگاهانه احساسات ارائه می دهند.

هر چند هنوز راه طولانی برای یادگیری در مورد اثرات بازخورد احساسات و حالات صورت داریم اما این متاآنالیز ما را کمی به درک چگونگی عملکرد احساسات نزدیک تر می کند.

انتهای پیام/

کد خبر: 1023298

وب گردی

وب گردی