له شدن رویای اسرائیل با سیلی مقاومت

حزب الله تنها یک هفته پس از حمله به عمق خاک لبنان، ضمن اعاده بازدارندگی سابق، رویای اسرائیل برای توزان بخشی به محور مقاومت را له کرد.

به گزارش گروه بین الملل ایسکانیوز، فارغ از تحلیل نظامی و تاریخی نبرد مشهور سال 2006 یا همان جنگ 33 روزه این رویارویی باعث تثبیت نوعی از «بازدارندگی متقابل» در مرزهای لبنان با فلسطین اشغالی شد. به عبارت بهتر این واقعیت تلخ به اسرائیل تحمیل شد که دیگر نمی تواند همچون سال های نه چندان دور به عمق خاک لبنان لشکرکشی کند.

در طرف مقابل نیز حزب الله به عنوان یکی از بازوهای محور مقاومت با تثبیت جایگاه خود در داخل لبنان، تسویه حساب نهایی با اسرائیل را به آینده موکول کرد. با این حال در طی سیزده سال گذشته دغدغه های امنیتی اسرائیل به واسطه گسترش روزافزون توان تهاجمی و دفاعی حزب الله افزایش پیدا کرد.

کارشناسان براین باور بودند دیر یا زود توزان قوا فعلی به نفع حزب الله شکسته خواهد شد. در چنین شرایطی اسرائیل تنها دو گزینه در اختیار داشت یا با یک حمله پیش دستانه و در عین حال پرهزینه مانع از این تغییر استراتژیک شود یا اینکه در چند سال دیگر و در نتیجه تقویت آرام و خزنده حزب الله منتظر یک شکست سنگین باشد.

بنابراین درست یک هفته پیش اسرائیل برای آزمایش حزب الله و در راستای یک هدف راهبردی به لبنان حمله کرد. شادمانی تل آویو تنها یک روز طول کشید و پس از آن به واقعیت های جدید تن داد.

توازن برقرار شد

در روز دوم شهریور رژیم صهیونیستی به یکی از ساختمانهای محل اقامت نیروهای حزبالله در «عقربا» در جنوب دمشق در منطقه «زینبیه» حمله کرد که در نتیجه آن دو تن از نیروهای حزبالله «حسن زبیب» و «یاسر ظاهر» به شهادت رسیده و تعدادی زخمی شدند.

ساعاتی پس از این حمله موشکی، حزب الله از سرنگونی دو پهپاد جاسوسی این رژیم در جنوب بیروت خبر داد. بنا بر بیانیه حزبالله، این پهپادها حامل مواد منفجره بودند و به قصد ترور اعضای حزبالله روانه بیروت شده بودند.

«بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل با شادکامی خبر این حملات را تائید کرد و از گذار به دوران جدیدی خبر داد. گویا آنان به این باور رسیده بودند که می توانند تجربه سوریه و بعضا عراق را در لبنان تکرار کنند و با هزینه کمتری مانع از تقویت همه جانبه حزب الله شوند.

اما این برآوردهای خوشبینانه تنها 24 ساعت دوام آورد. بلافاصله «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان بر تلافی کردن این حمله تاکید کرد. وی با ترسیم راهبرد جدید مقاومت در این منطقه از اعاده بازدارندگی خبر داد. بنابراین حمله به اسرائیل به یک امر محتوم تبدیل شد. همین مساله نگرانی امنیتی بزرگی در داخل فلسطین اشغالی ایجاد کرد.

درست یک هفته بعد از حمله به دمشق و بیروت، حزبالله در روز روشن اهدافی در داخل اسرائیل را هدف قرار داد. ساعت چهارده و پانزده دقیقه روز یکشنبه به وقت لبنان، گروه شهدای حسن زبیب و یاسر ظاهر اقدام به انهدام یک خودروی نظامی در مسیر پادگان «افیفیم» کردند. در این عملیات سرنشینان این خودروی نظامی کشته و زخمی شدند.

این حمله به چه معنی است؟

خارج از لفاظی های صهیونیست ها، آنان با شلیک40 خمپاره به مناطق خالی از سکنه، از وارد کردن هرگونه تلفات مادی و جانی به لبنانی ها خودداری کردند. همین مساله خود گویای شکست راهبرد اسرائیل است. آنان به این نتیجه رسیدند وارد کردن هر ضربه ای به حزب الله هزینه سرسام آوری در پی خواهد داشت بنابراین از تکرار اشتباه خود دست کشیدند.

در همین ارتباط «شیخ نعیم قاسم»، معاون دبیر کل حزب الله لبنان با اشاره به اینکه مقاومت با پاسخ خود به رژیم صهیونیستی توانست معادله قدرت را تثبیت کند، تأکید کرد این جنبش خواهان حفظ قدرت بازدارندگی و قواعد درگیری به منظور جلوگیری از وقوع امور خطرناکتر است.

خارج از تثبیت دوباره بازدارندگی این حملات حامل یک پیام دیگر نیز بود. روند روبه رشد جایگاه استراتژیک حزب الله توقف ناپذیر است و اسرائیل نیز چاره ای جز پذیرش این معادله ندارد.

جامعه اطلاعاتی و ساختار جاسوسی اسرائیل سال هاست به این نتیجه رسیده که حزب الله با ارتقای توان عملیاتی، تجهیزاتی و نظامی اش در حال تغییر موازنه موجود به ضرر تل آویو است. بنابراین باید این معادله کند و یا متوقف می شد حمله به بیروت و دمشق در همین چارچوب تنظیم شد.

اما حزب الله با حمله خود رویای صهیونیست ها را له و به آنان یادآوری کرد که دیر یا زود در مصاف با حزب الله به استقبال یک شکست سنگین و سهمگین خواهند رفت.

کارت های مرده اسرائیل

اسرائیل سابقه چهار درگیری عمده با جهان عرب را در کارنامه دارد. آنان به واسطه برتری تجهیزات نظامی و حمایت های آمریکا ضمن شکست ارتش های متحد عرب مانع از نفوذ هوایی و زمینی به عمق خاک فلسطین اشغالی و از بین رفتن زیرساخت های مادی و تلفات انسانی می شدند.

با این حال این معادله از دهه هشتاد به تدریج تغییر کرد. نبرد کلاسیک با اسرائیل به مواجه غیرمتقارن با این رژیم تغییر یافت، سلاح های جدیدی از جمله موشک و پهپاد وارد عرصه شدند و آسیب پذیری اسرئیل را افزایش دادند. بنابراین نفوذ به عمق خاک اسرائیل و تحمیل تلفات انسانی و مادی به این رژیم و در نتیجه ایجاد بازدارندگی به امر رایجی تبدیل شد.

در مقابل آمریکا به عنوان حامی همیشگی اسرائیل نیز بخش بزرگی از توان خود در خاورمیانه و جهان را از دست داده است. محور مقاومت به عنوان جبهه مخالف غرب، آمریکا را در گوشه رینگ خاورمیانه قرار داده و در سطح جهانی نیز کاخ سفید با افزیش توان و قدرت رقبا مواجه است.

به عبارت بهتر آمریکا همچون سابق نمی تواند از اسرائیل حمایت کند زیرا این مساله هزینه های جبران ناپذیری به آمریکا تحمیل می کند.

در مقابل اسرائیل نیز توانایی مهار محور مقاومت و بازوهای متعد آنان را ندارد. به تدریج نیز نوعی از هماهنگی و هارمونی جدید برای مقابله با تل آویو در میان آنان ایجاد شده است. برای نمونه همین چند روز پیش جنبش حماس برای اولین بار در طول تاریخ مقاومت اسلامی، اعلام کرد که هرگونه حمله یا جنگ اسرائیل علیه حزبالله با واکنش مستقیم آنها روبرو خواهد شد.

اگر تمامی این تصاویر یعنی: «تغییر توازن نظامی، گذار از جنگ کلاسیک به نبرد نامتقارن، کشیده جنگ به عمق خاک اسرائیل، تضعیف جایگاه و قدرت آمریکا همزمان با افزایش نفوذ و موقعیت محور مقاومت، گشایش چند جبهه علیه اسرائیل در هر نبرد نظامی احتمالی» را ماننده یک فیلم بنگیریم مشخص می شود خاورمیانه هر روز به سمت و سوی منطقه ای بدون وجود اسرائیل حرکت خواهد کرد.

کد خبر: 1026619

وب گردی

وب گردی