ترس از بیکاری علت کوچ نخبگان از رشته‌های علوم پایه/ سونامی فقر مطلق در انتظار رشته‌های بنیادین

هر ساله آماری در خصوص بیکاری رشته‌های مختلف منتشر می‌شود که نشان می‌دهد رشته‌های علوم پایه تقریباً در جایگاه‌های نخست این فهرست قرار دارند. آماری که باعث می شود داوطلبان عطای این رشته‌ها را به لقایشان ببخشند.

گروه دانشگاه ایسکانیوز، سارا طاهری_ دکتر یا مهندس شدن همان آرزویی است که خانواده ها ناخواسته کودکان خود را با آن آشنا می کنند. آرزویی که از همان ابتدا انگیزه برای تحصیل در رشته‌های علوم پایه را روز به روز کمرنگ‌ تر می کند. با نگاهی به نتایج کنکور سراسری سال جاری می توان به مهجور ماندن رشته های علوم پایه از جمله رشته های ریاضی، فیزیک، شیمی، زیست، آمار و غیره بیش از گذشته پی برد.

اواسط مرداد ماه بود که ابراهیم خدایی رییس سازمان سنجش آموزش کشور، خالی ماندن ظرفیت رشته‌های علوم پایه را «فاجعه» خواند. فاجعه ای که علت آن گرایش به سمت رشته‌های علوم تجربی است. این در حالی است که کارشناسان آموزش عالی کشور معتقدند برای توسعه کشور باید در دو حوزه (رشته های علوم انسانی و ریاضی) که نقش اساسی در توسعه هر جامعه دارند، سرمایه گذاری کرد. در واقع رشته‌های فنی و علوم انسانی از جمله رشته‌هایی هستند که توسعه هر جامعه‌ای بر اساس آن اتفاق می‌افتد؛ اما در کشور ما وضعیت به گونه‌ای است که داوطلبان به سمت رشته‌های تجربی گرایش پیدا کرده‌اند.

به هر حال در چند سال اخیر خواسته یا ناخواسته بازار رقابت برای رشته‌هایی هم‌چون پزشکی و پیراپزشکی به شدت پررونق و انگیزه داوطلبان برای تحصیل در رشته‌هایی علوم پایه روز به روز کمرنگ‌ می‌شود. یکی از انتقادات وارده به نظام آموزشی کشور طی سال‌های اخیر هم همین موضوع است؛ اما نه تنها تاکنون گام مثبتی از سوی وزارت علوم برای حل این مشکل برداشته نشده بلکه هر سال نیز دریغ از پارسال! اما علت چیست؟ آیا تنها تب تند دکتر و مهندس شدن دلیل کاهش گرایش به سمت رشته های علوم پایه است یا می‌توان برای آن علت های دیگری را نیز متصور بود؟

در آرزوی دکتر شدن!

علت اول را شاید بتوان در همان فشاری که بر دانش‌آموزان از ابتدا برای دکتر و مهندس شدن وجود دارد، جستجو کرد. افرادی هم که به سمت رشته‌های انسانی می روند از همان ابتدا با برچسب «تنبلی» از گردونه خارج شده و آن هایی که ریاضی می خوانند نیز باز هم در آرزوی مهندس شدن هستند. همین می شود که روز به روز کلاس های پزشکی و مهندسی شلوغ تر و کلاس های علوم پایه خلوت تر می شود؛ بنابراین به نظر می‌رسد دلیل اصلی گرایش داوطلبان به شرکت در کنکور رشته علوم تجربی، رقابت بر سر صندلی‌های محدود رشته‌های علوم پزشکی و پیراپزشکی است. آن ها آینده شغلی خود را در دکتر شدن می دانند.

آینده ای که تضمین نمی‌شود

حرف از آینده شغلی شد؛ بی شک به غیر از آرزوی دکتر و مهندس شدن آینده شغلی نیز دلیل دیگری برای مهجور ماندن رشته های علوم پایه است. بسیاری از داوطلبان آینده شغلی فارغ‌التحصیلان رشته های فنی و مهندسی و پزشکی را در مقایسه با فارغ‌التحصیلان علوم پایه و علوم انسانی تضمین‌شده‌ می‌دانند. قطعا کسی نیست که نداند رشته های پزشکی پول ساز هستند؛ بنابراین نبود بازار کار را می توان یکی دیگر از علت های کم‌رنگ شدن رشته‌های علوم پایه در میان رشته‌های مهندسی و پزشکی دانست. آماری که در این خصوص در چند سال اخیر منتشر شده دلیلی بر صحت این ادعاست. هر ساله آماری در خصوص بیکاری رشته های مختلف منتشر می شود که نشان می دهد رشته‌های علوم پایه تقریباً در جایگاه‌های نخست این فهرست قرار دارند. آماری که باعث می شود داوطلبان عطای این رشته ها را به لقایشان ببخشند.

اما عدم گرایش به سمت این رشته ها باعث نگرانی بسیاری از کارشناسان آموزش عالی شده است؛ سال گذشته بود که مقام معظم رهبری در دیدارشان با استادان دانشگاهی و اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها به مهجور ماندن رشته ریاضی و فیزیک اشاره و بر «خطر نامتوازن شدن رشته‌های دانشگاهی و افزایش گرایش به رشته‌های درآمدزا» تأکید کرده و فرمودند: «این گرایش موجب کم شدن گرایش به رشته‌های بسیار مهمی همچون ریاضی و فیزیک شده است.» هشداری که ذهن بسیاری از کارشناسان را به این موضوع معطوف کرد. این کارشناسان می گویند با ادامه این روند آینده پژوهشی کشور به خطر خواهد افتاد؛ زیرا توسعه تکنولوژی در گروی پیشرفت علوم پایه است.

بی شک فاصله معناداری که دانشگاه های تحت نظر وزارت علوم با دانشگاه های حل مسئله دارند باعث این بحران شده است؛ چرا که حرکت به سمت یک دانشگاه حل مسئله که بتواند مشکلات و نیازهای جامعه را مرتفع کند می تواند تا حدودی عدم تمایل داوطلبان به رشته های علوم پایه را نیز کاهش دهد. موضوعی که این روزها دانشگاه آزاد اسلامی به آن ورود کرده و تلاش دارد یک دانشگاه کارآفرین باشد.

مغزهای رشته های علوم پایه در تدارک فرار

پای درددل بسیاری از دانشجویان رشته های علوم پایه که بنشینی می‌گویند انگیزه ای برای ادامه تحصیل در ایران ندارند و ادامه تحصیل در کشورهای خارجی را به عنوان بهترین گزینه انتخاب می کنند. ایجاد رشته‌های تحصیلی بدون وجود پشتوانه شغلی مطمئن عامل مهمی در بی‌انگیزگی این قشر تاثیرگذار و در نتیجه «فرار مغزها» است. به طور مثال بسیاری از دانشجویان رشته ریاضی آمریکا را به عنوان مقصد خود انتخاب می کنند؛ زیرا بهترین دانشگاه‌ها برای ادامه تحصیل دانشجویان ریاضی در امریکا وجود دارد، امریکا بازار خوبی هم برای فارغ‌التحصیلان ریاضی دارد. البته بعد از امریکا دانشجویان تمایل دارند به کانادا بروند.

کشورهای توسعه یافته، سرآمد در علوم پایه

اما وضعیت کشورهای پیشرفته در نگاه به رشته های علوم پایه متفاوت است. سال 94 بود که سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) گزارش جامعی درباره وضعیت آموزش علوم پایه و تاثیر آن در توسعه منتشر کرد. در این رتبه بندی که ۷۶ کشور را در بر گرفته بود، ایران در رده ۵۱ قرار گرفت. در غالب کشورهای توسعه‌یافته، علومی مانند فیزیک، شیمی، ریاضی و زیست و دیگر علوم بنیادین، از جایگاه و اهمیت بالایی برخوردار است و همانطور که از نام آنها پیداست، به عنوان پایه و بنیان توسعه و پیشرفت از آنها یاد می‌شود. مهم‌ترین عامل برتری کشورهای غربی هم قطعا علوم تجربی نبوده بلکه از ابتدا تاکنون خود و جهان را توسط علوم پایه کنترل و اداره کرده اند. وقتی که به کشورهای توسعه یافته نگاه می کنیم و استانداردهای بالای زندگی در آنها را مشاهده می کنیم، در نگاه اول ریشه تمام پیشرفت ها در رشته هایی مانند ریاضی، زیست، حسابداری، آمار و .. نهفته است.

ایرانبخش: اراده ای در ارتقای رشته های علوم پایه از سوی وزارت علوم وجود ندارد

علیرضا ایرانبخش کارشناس علوم پایه بوده که در رشته زیست شناسی سلولی و تکوینی تحصیل کرده است. او در گفت و گو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز از سیر نزولی نسبت به متقاضیان و مشتاقان علوم پایه سخن گفت. ایرانبخش معتقد است این علت را باید از دو جنبه بررسی کرد: یک بخش مربوط به افراد و بخش دیگر مربوط به دولت ها می شود. به اعتقاد من بخش اول به ساختار وزارت علوم و نوع تفکر حاکم بر آن در سالیان سال مربوط می شود و بخش دوم به جو عمومی حاکم بر جامعه و ماهیتی که این رشته ها از نظر کارکرد خود می توانند داشته باشند.

این استاد دانشگاه در ادامه افزود: به عنوان مثال وقتی سازمان سنجش در مورد وزارت علوم تصمیماتی می گیرد و ترازهایی برای رشته ها مشخص می‌کند، در تمام سطوح بالاترین رتبه ها و نخبگان به سمت حرفه ها هدایت می شوند و به سمت علوم پایه و علوم محض هیچ تمایلی از سمت تصمیم سازان دولتی دیده نمی‌شود. در حوزه علوم تجربی که از متقاضیان زیادی برخوردار است، حرفه های پزشکی، دندان پزشکی، داروسازی و دامپزشکی و حتی حرفه هایی مثل فیزیوتراپی و مامایی و غیره از علوم پایه در جهت کاربردی شدن و ارائه خدمات بهره می گیرند.

ایرانبخش ادامه داد: نخبگان در رشته های فنی و مهندسی نیز به سمت علوم پایه رهنمون نمی شوند. مثلا شاگرد اول رشته ریاضی فیزیک به سمت ریاضی محض حرکت نمی کند بلکه ترجیح می دهد در رشته مهندسی برق گرایش قدرت تحصیل کند.

او معتقد است: حاکمان دولتی نخبگان را به سمت حرفه ها سوق می دهند و در ذات رشته ها ارزشمندی قائل نیستند. اگر رتبه های برتر و نخبگان ما به سمت علوم پایه هدایت شوند در چند سال آینده شاهد تحول عظیمی خواهیم بود. مثلا اگر شاگرد اول ریاضی رشته فیزیک محض و کاربردی بخواند یا در ابر رسانه ها و یا فیبر نوری کار کند تحول عظیمی اتفاق می افتد؛ اما عملا نخبگان به سمت سیستم های حرفه ای هدایت می شوند.

این استاد دانشگاه در ادامه به علت دوم نیز اشاره کرد و گفت: بخش دوم فضای حاکم بر جامعه است؛ یکی دیگر از علت‌های این که داوطلبان تمایلی به سمت علوم پایه ندارند ناامنیتی شغلی است. در واقع آن ها امیدی به شغل مناسب ندارند. هیچ فضایی برای به کارگیری فارغ التحصیلان علوم پایه نیست و شما می بینید که در چند سال اخیر به شدت متقاضیان علوم پایه کاهش پیدا کرده چون از ابتدا در اشتغال مشکل داشته اند.

او با بیان این که البته یک سری از رشته های علوم پایه زودتر مورد استقبال قرار گرفته‌اند افزود: برخی از رشته ها مثل میکروبیولوژی و سلولی-ملکولی متقاضیان خود را دارد؛ چرا که اولا برای آن ها شانس شغل یابی در آزمایشگاه تشخیص طبی در جنبه های مختلف وجود دارد و دوما این رشته زیبایی کلامی دارد؛ مثلا وقتی می گوییم «ژنتیک»، جامعه اقبال بیشتری به این رشته دارد.

ایرانبخش در ادامه به تاکید مقام معظم رهبری به تقویت رشته های علوم پایه نیز اشاره کرد: تنها فردی که در بحث علوم پایه به شدت پیگیر هستند، مقام معظم رهبری هستند. شاهد من دو سخنرانی ایشان است. مقام معظم رهبری در دو جنبه به این بحث پرداخته و حتی گفتند اگر علوم پایه نباشد علوم کاربردی نیز وجود ندارد. این سخن بسیار ژرفی است؛ زیرا اگر از علوم پایه گذر کنیم مطمئن باشید چند سال دیگر وابستگی خود را نشان خواهیم داریم و عملا در بحث حوزه دانش، کارهای تحقیقاتی و آزمایشگاهی با چالش عظیمی روبرو خواهیم شد.

این استاد علوم پایه دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه از نقش دانشگاه آزاد هم سخن گفت و افزود: در این میان دانشگاه آزاد اسلامی نگاه خلاقانه تری نسبت به بحث علوم پایه دارد و سعی میکند این رشته ها جایگاه خود را حذف کند و حتی آن را ارتقا دهد؛ اما نگاه کلی که بخش اصلی آن به سازمان سنجش و وزارت علوم برمی‌گردد نگاه خوبی نیست. مسئولان به رشته های علوم پایه با بی اعتنایی برخورد می کنند و فضای کلی سیستم در یک دریای نا امیدی گم شده است.

او ادامه داد: فکر می‌کنم دولت ها تعمدی به این بحث نمی پردازند؛ چرا که علی رغم صحبت‌های مقام معظم رهبری و مجموع آگاهی هایی که مسئولان ارشد مملکت از این موضوع دارند باز هم وزارت علوم ساز 30 ساله خود را کوک می کند و به نظر می رسد اراده‌ای پشت کار است.

ایرانبخش تاکید کرد: ما درک درستی از شرایط و اقتضائات علوم پایه نداریم؛ اما این علوم پاسخگوی دانشگاه ها به نیاز جامعه است و با این علوم می توان به مسائل بنیادی پاسخ داد؛ ولی عملا مسئولان از آن غفلت می کنند.

این استاد علوم پایه دانشگاه آزاد اسلامی در پایان گفت: با توجه به نگاه حاکم بر وزارت علوم در خصوص جذب نخبگان و فرایندهای چند سال اخیر این وزارت خانه به هیچ وجه نتوانسته به مطالبات رهبری در خصوص ارتقا و کیفیت بخشی به علوم پایه پاسخگو باشد.

با این اوصاف به نظر می رسد اراده ای از سوی مسئولان ذیربط برای احیای رشته های علوم پایه وجود نداشته باشد؛ این در حالی است که در چارچوب ایده والای «نهضت تولید علم» که از سوی مقام معظم رهبری مطرح شده است، مسئولان وزارت علوم و همچنین وزارت بهداشت موظف‌اند برنامه های خود را با هدف تغییر دیدگاه نسبت به رشته های علوم پایه تدوین کنند. برنامه هایی که البته فقط روی کاغذ نباشد.

انتهای پیام /

کد خبر: 1027448

وب گردی

وب گردی