ترامپ دست از تحقیر و اخاذی برنمی دارد

رئیس جمهور ایالات متحده تامین امنیت گاه شیرده یا همان عربستان سعودی را که اکنون نصف صادرات نفت خود را نیز از دست داده، منوط به پرداخت پول بیشتر کرد.

به گزارش گروه بین الملل ایسکانیوز، امنیت کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به ویژه عربستان در قالب یک امنیت وارداتی قابل تعریف است. یعنی نظام سیاسی این واحدها آنچنان ضعیف است که حتی نمی توانند امنیت نظامی داخلی خود را تامین کنند بنابراین به یک قدرت خارجی همچون ایالات متحده متکی می شوند تا از این رهگذر یک ثبات شیشه ای برای خود ایجاد سازند.

به عبارت بهتر پول در مقابل امنیت معاوضه می شد. اما به مرور و پس از تغییر معادلات قدرت در خاورمیانه، ظهور جنبش مردمی یمن، کاهش قدرت ایالات متحده در منطقه و روی کارآمدن «دونالد ترامپ» این معادله را تا حدودی تغییر داد.

اکنون عربستان در یک وضعیت مخمصه آمیز قرار گرفته است به رغم آنکه جریان صدور دلار به آمریکا همچنان ادامه دارد اما نه امنیت این رژیم تامین می شود و نه ترامپ از پرداخت دلارهای عربستان راضی است و هر ازگاهی به تحقیر سران عربستان می پردازد.

در چنین شرایطی خواهیم پرسید که چرا ایالات متحده تحقیر گاه شیرده را به یک اصل تبدیل کرده و چرا به رغم پرداخت پول، ناامنی رژیم آل سعود همچنان ادامه دارد؟

از هر فرصتی برای تحقیر استفاده می کند

پس از حمله جنبش مردمی یمن به میدان و پالایشگاه نفتی «بقیق» در جنوب شرق عربستان و نصف شدن صادرات این کشور برخی از گمانه زنی ها حاکی از آن بود آمریکا واکنش سختی به این کنش نشان خواهد داد و به حمایت از متحد منطقه ای خود خواهد پرداخت.

اما همه چیز برخلاف گمانه زنی های اولیه رقم خورد و پس از چند روز از این حملات رئیس جمهور آمریکا در اظهاراتی قابل تامل به جای همدردی با متحد خود آنان را به باد تحقیر گرفت. ترامپ به رغم آنکه تاکید داشت به امنیت عربستان اهمیت می دهد و به آنان کمک می کند اما اعلام کرد سعودی‌ها باید در تامین امنیت خود مسئولیت بیشتری را بپذیرند و این امر شامل پرداخت پول هم می‌شود.

رئیس جمهور آمریکا همچنین افزود به سعودی‌ها قول ندادم که حتما ما باید از آن‌ها محافظت کنیم. ما باید با سعودی‌ها هم‌فکری کنیم (درباره پاسخ به حمله پهپادی به آرامکو) و سپس به نتیجه‌ای برسیم.

آنچه از فحوای کلام تحقیر آمیز ترامپ می توان برداشت کرد این است که عربستان باید دلارهای بیشتری پرداخت کند در غیر این صورت باید بهایی بیشتری برای نامنی اش بپردازد.

این نخستین باری نیست که ترامپ از سعودی‌ها باج‌خواهی می‌کند. او بارها در مناسبت‌های مختلف در سخنرانی‌های خود از عربستان خواسته هزینه حمایت واشنگتن از این کشور را پرداخت کند.

ترامپ پیش از این با تحقیر عربستان، این کشور را به عنوان «یک گاو شیرده» توصیف کرده و علاوه بر تحمیل قراردادهای تسلیحاتی بالغ بر ۴۶۰ میلیارد دلار (۱۱۰ میلیارد و ۳۵۰ میلیارد دلاری ۱۰ ساله) در بین طرفدارانش در ایالت ویسکانسین، ماجرای مکالمه تلفنی با ملک سلمان، شاه سعودی را شرح داد که در آن خواستار پول بیشتر از این کشور شده بود.

ترامپ اعلام کرده بود «ملک سلمان» پادشاه عربستان دوست من است. من به آنها اگر آمریکا نباشد ایران در عرض دو هفته عربستان را کنترل می کند، آیا نباید شما هزینه های نظامی خودتان را بپردازید؟ آیا نباید هزینه های تان را بپردازید؟ هزینه های تان را بپردازید! آنها اکنون تنها سی درصد می پردازند. من به آنها گفتم باید همه هزینه ها را بپردازید.

حاکمیتی غیرمشروع و ناکارآمد

عربستان سعودی دارای نظامی به شدت ناکارآمد است و به واسطه آنکه مبانی مشروعیت مستحکمی در میان تودهای مردمی ندارد ناچار است برای پوشش این ضعف به آمریکا متوسل شود.

ایالات متحده تحت رهبری ترامپ نیز به این مساله واقف شده و معادله موجود را کدگشایی کرده اند. به عبارت بهتر حتی اگر آمریکایی ها دامنه و میزان تحقیر را نیز بیشتر کنند عربستان همچنان به وابستگی به این کشور ادامه می دهد زیرا دوری از ایالات متحده به سقوط رژیم آل سعود منتهی می شود. بنابراین دولت آمریکا با عطف به این واقعیت درصدد بیشترین اخاذی و شیردوشی است.

تا این جای کار عربستان به رغم تحقیر چندانی از این مساله ناراضی نیست. با این حال آنان با یک چالش بزرگ تر روبرو شده اند. هرچه پرداخت پول به واشنگتن را بیشتر می کنند نمی توانند امنیت خود را تضمین و تثبیت کنند پس گره و مشکل کار کجاست؟

سران سعودی تاکنون نیز بر اساس واقعیت ها و منطق چند دهه پیش تحولات نظام بین الملل را تحلیل و تبیین می کنند.

براساس این نگاه محدودیتی بر قدرت آمریکا وجود ندارد و آنان همچنان ابرقدرت جهانی هستند. با این حال این برداشت در طی سال های گذشته با تغییراتی روبرو شده و ایالات متحده دیگر نمی تواند در سراسر جهان به ویژه خاورمیانه با فراغ بال عمل کنند. بخشی از این مساله به کاهش قدرت واشنگتن باز می گردد و بخش دیگری از آن نیز تابع افزایش سایر رقبای آمریکا در عرصه جهانی و منطقه است.

برای نمونه اکنون در خاورمیانه محوری همچون محور مقاومت عملا نظم سابق را در راستای کاهش اقتدار ایالات متحده تغییر داده است. بنابراین عربستان نمی تواند با اتکا بر امنیت وارداتی، خود را ایمن سازد. زیرا نه واقعیت های منطقه ای این اجازه به آنان می دهد نه آمریکا نیز توان چنین کاری دارد.

با این حال این دیدگاه کلیه حقایق را برای ما مشهود نمی سازد. باید این را نیز در نظر داشت هژمونی جهانی آمریکا در نتیجه ظهور چنین روبه فرسایش است. به عبارت دیگر آمریکا می خواهد با کاهش تعهدات خود در عرصه جهانی به ویژه خاورمیانه، سرمایه خود را برای مهار چین به عنوان مهمترین رقیبش به کار گیرد.

در این جا نیز برداشت اشتباه سران ساده لوح سعودی بیشتر عیان می شود. آنان به صادرات دلار به آمریکا روی آورده اند در حالی که آمریکا دلارهای آنان را برای مهار چین به کار می گیرد.

این دو مساله باعث می شود عربستان با اتکا به آمریکا هیچ گاه نتواند بر ناامنی های محیطی غلبه یابد. بنابراین آنان یا باید به روند صدور دلار بدون دستاورد به آمریکا ادامه دهند و همچنان در بی ثباتی دست و پا بزنند یا اینکه با قبول واقعیت های جدید منطقه ای و پایان دادن به جاه طلبی های نظامی به سهم حداقلی از موازنه قوای خاورمیانه کنونی تن دهند.

کد خبر: 1027779

وب گردی

وب گردی