ناقوس نارضایتی از بن سلمان طنین انداز می شود

مدیریت ضعیف، ناتوانی در تحقق اهداف اولیه و در معرض تهدید قرار گرفتن امنیت ملی عربستان، نارضایتی ها از کارنامه «محمد بن سلمان» را در خاندان آل سعود افزایش داده است.

به گزارش گروه بین الملل ایسکانیوز، ولیعهد جوان و کم تجربه عربستان سعودی بلافاصله پس از روی کار آمدنش برنامه ها، اهداف و دستورکارهای بزرگی برای آینده این کشور تعریف کرد. اگرچه به نظر می رسید هیچ گونه تناسبی در میان ظرفیت های عربستان و این اهداف بلندپروازنه وجود ندارد با این حال بن سلمان بر ایده های کلان و بزرگ خود تاکید داشت.

قرار بود از این رهگذر عربستان پیروزمندانه به عرصه قدرت و سیاست در خاورمیانه بازگردد و با ترزیق خون تازه به نظام پادشاهی، پوست اندازی آن نیز تکمیل شود. اما بعدها ناکارآمدی ماشین نظامی، توان دیپلماسی و یارگیری، شکاف های خاندان حاکم عربستان و چندین مساله دیگر نشان داد ریاض فاصله بسیاری با رویاهای اولیه بن سلمان دارد.

اکنون کار به جایی رسیده که عربستان در منتهی الیه ضعف در منطقه قرار گرفته و امنیت ملی این کشور در معرض تهدیدهای جدی قرار دارد. همین مساله و بنابر گزارش خبرگزاری رویترز نگرانی های بسیاری درمورد آینده حاکمیت و قدرت در این کشور ایجاد کرده است. در چنین شرایطی می پرسیم چرا عربستان به این جا رسید؟ و آیا نارضایتی ها موجود می تواند باعث تغییراتی در سیاست و حتی چینش جدید قدرت در عربستان شود یا خیر؟

برنامه ریزی براساس رویا

تصمیم سازان و تصمیم گیران عرصه سیاست همواره باید با ابزارهای شناختی دقیق و مبتنی بر حقایق به بررسی وضعیت، میزان قدرت، امکانات و محدودیت های خود و رقبا بپردازند. به عبارت بهتر برداشت های غیرواقعی مبتنی بر آرمان گرایی تهدید عمده ای برای نظام های سیاسی و استراتژیست های نظامی محسوب می شود. اگر این مساله به دقت مهار و مدیریت نشود احتمال کشور دچار نوعی از توهم قدرت، خودبزرگ بینی و کوچک بینی رقبا خواهد شد.

به نظر می رسد این نکته طلایی کلید فهم بخش بزرگی از شکست های عربستان در این دوره محسوب می شود. تیم جدید به رهبری محمد بن سلمان با برداشت هایی ایدالیستی، عربستان را بسیار قدرتمندتر از چیزی که بود می دید و در مقابل رقبا و دشمنان را کوچک تر از حدی که بودند تصور می کرد.

در این میان سعودی ها میزان امکانات و فرصت های خود را بی شمار و محدودیت های شان را کم و کمتر می دانستند. بنابراین با تصوری خام، اولیه و نسنجیده وارد معرکه های بزرگ خاورمیانه شدند. در حالی که ملزومات ورود به این عرصه را نداشتند.

آنان نه ارتش کارآمد، نه نظام امنیتی داخلی قدرتمند، نه متحدان برجسته منطقه ای، نه ایدئولوژی جذاب .... داشتند بنابراین یکی پس از دیگری و دومینووار دچار شکست شدند. سوریه، عراق، لبنان، فلسطین به عرصه باخت های آنان تبدیل شد.

در نتیجه این شکست ها جایگاه عربستان در موازنه قوای منطقه ای دوباره سقوط کرد اما به طور مستقیم هیچ گونه تهدیدی علیه امنیت ملی این کشور ایجاد نشد. با این حال شکست در یمن برخلاف این معادله عمل کرد.

اکنون عربستان نه تنها در خاک یمن هرگونه ابتکار عمل نظامی و سیاسی را از دست داده بلکه دامنه تهدیدات به زیرساخت های نظامی و اقتصادی و عمق خاک عربستان نیز رسیده است. به تعبیر بهتر یمن اکنون به بزرگترین پاشنه آشیل امنیت و منافع ملی عربستان تبدیل شده است.

در روز 14 سپتامبر نیروهای ارتش و کمیته‌های مردمی یمن (وابسته به انصارالله) با حمله به تاسیسات آرامکو بزرگترین ضربه اقتصادی را به این کشور وارد آورند. عربستان و حتی اقتصاد سیاسی بین المللی نیز در شک فرو رفتند. اکنون بسیاری در عربستان و به ویژه شاهزادگان سعودی از خود می پرسند که دولت چرا اینگونه ضعیف عمل می کند؟

دامنه نارضایتی ها گسترده تر می شود

اگر پیشتر نارضایتی های پراکنده ای نسبت به عملکرد و کارنامه بن سلمان وجود داشت اکنون و پس از عملیات «بقیق» این مساله به شکل تصاعدی افزایش یافته است. خبرگزاری رویترز در گزارشی اختصاصی از افزایش نارضایتی و انتقاد از ولیعهد سعودی در میان خانواده آل سعود خبر داده است.

این خبرگزاری نوشته است که پس از حملات به تاسیسات نفتی آرامکو در ماه گذشته، برخی از اعضای خانواده آل سعود و نخبگان تجاری از شیوه رهبری محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی ابراز «ناامیدی» کرده‌اند.

رویترز به نقل از یک دیپلمات ارشد خارجی و پنج منبع نزدیک به خانواده سلطنتی عربستان سعودی نوشته است که چندین شاخه مهم در خانواده آل سعود (خانواده ای متشکل از حدود ۱۰ هزار نفر) نگرانی شان را درباره توانایی ولیعهد در دفاع و رهبری «بزرگترین صادرکننده نفت جهان» ابراز کرده‌اند.

منابعی که رویترز به آنها دسترسی داشته است همچنین گفته‌اند که حملات به آرامکو باعث افزایش نارضایتی در برخی محافل نخبگان اقتصادی در عربستان سعودی شده است که معتقدند بن سلمان به دنبال قبضه هر چه بیشتر قدرت است. برخی از این افراد گفته اند که این رویداد همچنین باعث افزایش انتقادات کسانی شده است که معتقدند بن سلمان رویکرد به شدت پرخاشگرانه‌ای در مواجه با ایران در پی گرفته است.

یکی از منابع رویترز که عضو محفل نخبگان عربستان سعودی به شمار می آید و با خانواده سلطنتی در ارتباط است گفته است خشم و ناراحتی زیادی نسبت به شیوه رهبری بن سلمان وجود دارد. چطور آنها نتوانستند این حملات را تشخیص دهند؟

این منبع به رویترز گفته است که برخی از اعضای محافل نخبگان عربستان سعودی همچنین گفته اند که هیچ اعتمادی به ولیعهد ندارند، ادعایی که چهار منبع دیگر و دیپلمات ارشد خارجی آنرا تایید کرده است.

برخی از نخبگان سعودی معتقدند، تلاش‌های ولیعهد سعودی برای تحکیم قدرت به این پادشاهی لطمه زده است. یک منبع نزدیک به حلقه دولت می‌گوید، محمد بن سلمان مقام‌هایی را منصوب می‌کند که به طور کلی کم تجربه هستند. برای نمونه بن سلمان، دو سال پیش «محمد بن نایف» را از ولیعهدی و وزارت کشور کنار زد در حالی که بن نایف ولیعهد سابق تجربه حدود بیست ساله در مناصب عالی در وزارت کشور داشتند که مسئول پلیس محلی و سازمان اطلاعات بود.

ولیعهد سعودی همچنین شاهزاده «متعب بن عبدالله» را برکنار کرد که مسئولیت فرماندهی گارد ملی را از سال 1996 برعهده داشت و در نهایت، اواخر سال گذشته بود که «عبدالله بن بندر بن عبدالعزیز» را که در آن زمان 32 سال داشت به جای وی قرار داد، عبدالله بن بندر به مدت دو سال معاون امیر منطقه مکه مکرمه بود و پیش از آن به کارهای تجاری می‌پرداخت.

شاهزادگان سعودی براین باورند بن سلمان با ایجاد مدیتریتی ناکارآمد، نیروهای وفادار به خود که شایستگی چندانی ندارند را در راس امور قرار داده و برآیند این مساله نیز چیزی جز افزایش تهدیدات علیه امنیت ملی نبوده است. بود.

آیا تغییراتی جدیدی در راه است؟

در این رابطه «نیل کویلیام» پژوهشگر موسسه «چاتام هاوس» در لندن که کارشناس امور عربستان و دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به شمار می‌رود، می‌گوید اعتماد به قدرت محمد بن سلمان برای تامین امنیت عربستان کاهش یافته و این یکی از پیامدهای سیاست‌هایش است.

وی براین باور است در صورت تداوم کارنامه ضعیف بن سلمان احتمال تشدید بی ثباتی و یا جایگزینی ولیعهد وجود دارد.

بنابر گزارش ها و در نتیجه تحولات چند هفته گذشته برخی از اعضای خاندان سلطنتی، شاهزاده «احمد بن عبدالعزیز» ۷۷ ساله را که تنها برادر تنی بازمانده ملک سلمان است، به عنوان جایگزین می‌بینند که از حمایت احتمالی خاندان، دستگاه امنیتی و برخی از قدرت‌های غربی بهره‌مند می‌شود.

یکی از تاجران سرشناس در این باره به رویترز گفته است همگی آن‌ها به احمد نگاه می‌کنند که ببینند چه می‌کند. این خانواده همچنان فکر می‌کند که او تنها کسی است که می‌تواند آن‌ها را نجات دهد .به گفته دو منبع سعودی، شاهزاده احمد تنها یکی از سه فردی در هیات بیعت آل سعود شامل شخصیت‌های ارشد خاندان حاکم است که با ولیعهدی محمد بن سلمان در سال 2017 مخالفت کرده بود.

به نظر می رسد حتی اگر این برداشت ها تا اندازه ای اغراق آمیز و رادیکال باشند با این حال نشان می دهند که بن سلمان بخش بزرگی از حمایت عمومی و همراهی شاهزادگان سعودی را از دست داده است، و در صورت تداوم حملات نیروهای مردمی یمن به عمق خاک عربستان، دیر یا زود از صحنه قدرت و سیاست حذف خواهد شد.

کد خبر: 1029366

وب گردی

وب گردی