ایسکانیوز - گروه فرهنگی: سونامی تکنولوژی و ابزارهای تکنولوژیک در حال درنوردیدن جوامع انسانی است و این پدیده نتیجهای جز ماشین شدن انسانها با خود همراه ندارد. چه بخواهیم و چه نخواهیم روز به روز بیشتر در حال فرو رفتن در این باتلاق هستیم که بهجای خدمت گرفتن از ابزار ناخواسته و به صورت نامحسوس در خدمت آنها باشیم و خود را در اختیار آنها بگذاریم و اگر انسانی بخواهد برخلاف این موج حرکت کند نیازمند زاد و توشه بسیار است. زاد و توشهای که بر پایههای محکمی استوار باشد. از دیگر سو نباید فراموش کرد برای حرکت خلاف موج عمومی، باید با عوامل بسیاری مبارزه کرد که یکی از آنها توهم دانایی است، توهمی که ابزارها آن را ایجاد کردهاند.
سرعتی که به واسطه تکنولوژی بر شئون زندگی ما سایه افکنده سبب شده شهروندان این جامعه بزرگ گمان کنند همهدان و همهتوان هستند و تصور کنند قدرتی بیپایان در اختیار دارند در حالی که اینطور نیست، رضا داوری اردکانی، فیلسوف، در اینباره میگوید: «ما در زمانه دشواری زندگی میکنیم. اکنون بشر خود را آزادتر و داناتر از همیشه میداند و همه ظواهر این پندار را تایید میکند، زیرا قدرت علم تکنولوژیک همه جهان را مسخر کرده است، معهذا اگر کسی بگوید ما در زمانهای هستیم که چشم پیش پا را نمیبیند، گزافه نگفته است.» در واقع آنقدر ورودی اطلاعات به ذهن بشر بر اثر سرعت زیاد شده که او تصور میکند میداند در حالی که واقعیت حکایت از اقیانوسی میکند به عمق یک بند انگشت. عمقی نیست و حتی گاهی با وجود اینکه میدانیم چشم داریم اما پیش پای خویش را نمیبینیم! این عارضهای است که جهان مدرن بر ما وارد کرده و شبکههای اجتماعی و رسانههای نوین نیز به عنوان ابزار پیادهسازیِ مدرنیسمِ رو به پایان به یاری آن آمدهاند.
واقعبینی اتفاقی است که میتواند در حرکت صحیح در چنین روزگاری که داوری از آن با عبارت «زمانه دشوار» یاد میکند، به کمک بیاید. واقعبینی توام با عقلانیت و اندیشه میتواند هم راهگشا باشد و هم کمک کند، داوری در جای دیگری میگوید: «امید داشتن بد نیست، اما امید واهی داشتن نفی آینده و شدیدترین ضدیت با فلسفه و تفکر است.» به عبارت دقیقتر امید واهی نهتنها سازنده نیست بلکه مخرب است و زمینه تخریب آینده را فراهم میکند و اگر در حرکت آینده را از پیشرو برداریم بیشک به منزل نمیرسیم. حتی غرب با وجود اینکه در آستانه به پایان رسیدن است و هژمونی آنها تَرَکهای اساسی برداسته باز هم سعی میکند آیندهای را برای خویش متصور باشد. به همین خاطر است که باید با سلاح اندیشه و در کنار امید مبتنی بر باور و نه از روی خوشخیالی به سمت آینده حرکت کرد.
داوری در ادامه میگوید: «هیچچیز برای تفکر مضرتر از آرزو و امید واهی نیست. برای امید واهی اصلا نباید لفظ امید را بهکار برد. من اصلا اهل بدبینی نیستم، اما خوشبینی سادهلوحانه را بسیار مضر میدانم. ما اگر نپرسیم مسئله چیست و راه کدام است و چه زادراه و امکانات و تواناییهایی داریم و فقط حامل لاف و گزاف باشیم مسائلمان حل نمیشود.» در واقع داوری تاکید میکند که باید اگر طرحی برای حرکت داریم با توجه به امکانات و استعداد رهرو باشد و پرسش از راه و مسئله همواره در شفاف شدن مسیر موثر است. در واقع ما اگر میخواهیم به جایی برسیم باید از مسیر پرسشهای خویش به آن برسیم و تاکید میکند که «بشر بیپرسش بشر نیست» و ما در تعالیم دینی نیز داریم که امیرالمومنین(ع) فرمودهاند: «خداوند رحمت کند کسی را که بداند از کجا [آمده]؟ در کجا [به سر می برد]؟، و به سوی کجا [در حرکت] است؟»
با توجه به همین نکات است که اگر میخواهیم به مقصد برسیم (در صورتی که مقصدی را برای خویش متصور باشیم) باید تصویر درستی از مقصد، مسیر و آنچه مقابل خود است، داشته باشیم و به قول داوری اردکانی «پیش پای خویش را ببینیم» تا بتوانیم قدم در مسیر درست بگذاریم.
انتهای پیام/