گروه دانشگاه ایسکانیوز- مجید فاضلی؛ جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به اهداف بلند مدت خود اکنون دارای اسناد مهمی است. اسنادی که هر کدام توسط مدیران و اندیشمندان کشور طراحی شده و مسیر رسیدن به قلههای هر عرصهای را برای ایران اسلامی ترسیم کردهاند. سال1392 سنداسلامیسازی دانشگاه توسط شورای عالی انقلاب فرهنگ.
سندی که محیطی اسلامی همراه با ساختاری دینی را برای دانشگاه در نظر دارد. اجرای این سند مهم راهبردی با چالشهای مهمی همراه بوده و دغدغههای مهمی هم در کنار خود به وجود آورده است.
فهم این سند و بعد پیگیری راههای اجرای بند به بند آن کاری است که باید توسط نهادهای مربوط انجام شده و به عرصه اجرایی برسد. ما نیز برای درک و فهم سند اسلامی سازی دانشگاه و چالشهای پیش روی آن به سراغ محمدجواد ناطق معاونت فرهنگی اجتماعی دانشگاه تربیت مدرس رفتیم.
گفتوگوی انجام شده سرنخهای مهمی به دست میدهد تا فهم عمیقی از اجرا نشدن سند اسلامیسازی دانشگاه به وجود آید. دعوت میکنیم تا به این گفتوگوی توجه کنید چرا که نکات مهمی درباره یکی از اسناد راهبردی کشور فاش میکند.
نظر شما درباره سند اسلامیسازی دانشگاهها چیست؟
افرادی بعد از انقلاب با احساس تکلیف خود نسبت به دین اسلام به دنبال اسلامیسازی دانشگاهها رفتند؛ به همین دلیل در جمله به جمله این سند صحبت اسلامی کردن است. در واقع جملات آن بازنمایی احساسات پاک آقایان بوده است. افرادی که این کار را انجام دادند، دانشگاه را مرکز روشنفکری غربی میدانستند که باید تغییر ماهیت داده و اسلامی شود.
استاد دانشگاه دستوری کار نمیکند
آیا چنین دانشگاهی قابل اسلامیشدن است؟
اسلامیکردن دانشگاه به معنی اسلامی شدن ساختمانهای دانشگاه نیست بلکه باید انسانهای دانشگاهی متحول و اسلامی شوند. اما این انسانها چه اندازه در تنظیم سند نقش داشتند؟
چه اندازه مطالعه داشتند و بعد به تنظیم این سند پرداختند؟ استادهای دانشگاه وقتی در تعیین سرنوشت خود نقشی نداشته اند چه انتظاری میتوان داشت که این سند اجرایی شود؟ عدهای پاکباخته در راه اسلام و جمع معدودی از حوزه و دانشگاه سند را نوشتهاند.
سال 1377 اولین رونوشت این سند نوشته شده و نهایتا در سال1392 نهایی شده است. این جمع معدود سندی را به صورت دستوری ابلاغ کردند؛ اما استاد دانشگاه که دستوری کار نمیکند. چنین کار بزرگی که ابلاغ شدنی نیست. استاد دانشگاه باید مشارکت کند. تحول هم آمیزهای قرآنی است. تحول نفس اگر اتفاق نیفتد هیچ اتفاق دیگری نیز نخواهد افتاد. برای تحول چه کار کردیم؟ چه کسانی با چه سیستمی باید متوحل شوند؟ سند اسلامی سازی دانشگاه فراتر از پاکباختگی تعداد معدودی به دین اسلام، نیست. حدود ۱۰۰ راهبرد در آن ذکر شده که هر کدام برنامه های مختلفی دارد. این اقدامات را چه کسی باید انجام دهد؟ سند اسلامی سازی دانشگاهها اولویت مشخصی ندارد و قدمهای اجرایی مشخصی ندارد.
کلمات قشنگی در این سند به کار رفته است؛ اما نمیتواند یک برنامه راهبردی و جامع برای تحول در دانشگاهها باشد به همین دلیل ظرفیت مبنای عمل قرار گرفتن را ندارد. این سند باید تعداد کمی برنامه و راهبرد مشخص داشته باشد. چند بند آن هم پیاده شود برای متحول ساختن کافی است.
در روایتی داریم که فردی با شنیدن آیات 7 و 8 سوره زلزال متحول شد. این موضوع آموزه مهمی دارد؛ یعنی برای متحول شدن کافی است به یک یا دو سرفصل مهم عمل کنیم. مغزها آن وقت متحول میشوند. سند اسلامی سازی دانشگاهها تقسیم بندی زیادی دارد. تقسیم بندی کردن برای متحول ساختن درست نیست. اسلام و تفکر آن یکپارچه است. همان چیزی که در آموزش هدایت می کند در پژوهش و تحقیق نیز موثر خواهد بود. نیازی به تقسیمبندی زیاد نیست. مسلمانان معتقد به وحدت هستند. زمانی که وجود یکی است چگونه تکثر را با معیارهای مختلف برای متحول ساختن انتخاب میکنیم؟ دو پیام اصلی اسلامی برای تحول در انسان کفایت میکند. این سند برای اجرا تنظیم نشده بلکه برای بیان ایدهها، آرزوها، خواسته و آرمانها تنظیم شده است.
دانشگاه در کرسیهای آزاداندیشی توفیقی کسب نکرده است
این سند با چه چالشهایی مواجه است؟
این سند به خردورزی و آزاداندیشی تکیه کرده است، خب چه کسی باید از این آزاد اندیشی محافظت کند؟ آیا کرسیهای آزاد اندیشی اجرا شده است؟ آزاد اندیشی یعنی فردی با استدلالی قوی و تفکری عالی در بیانی قدرتمند از جایی که اسلام مورد هجوم قرار گرفته دفاع کند.
اسلامی که با یک هجوم به محاق برود چگونه میخواهد ما را نگه دارد. کلام و راه خدا در جانهای پاک اثر گذار است. اما با این حال بین خود مسلمانها نتوانستیم وحدت نظر ایجاد کنیم. در مورد آزاد اندیشی باید پرسید کسی که به چنین کاری دست میزند تا چه اندازه مورد حمایت است و چه اندازه مورد حمایت قرار میگیرد؟دانشگاه در راهاندازی کرسیهای آزاد اندیشی که حتی در سنداسلامی سازی دانشگاهم هم آمده توفیق زیادی کسب نکرده است؛ اما رهبر معظم انقلاب از راهاندازی این کرسیها حمایت میکنند و با همه مسئولان هم برای این امر اتمام حجت کردهاند.
یک نفر از دانشگاهی دورهای برای تربیت جنسی کودکان میگذارد. بر اثر غوغا به پاکردن عدهای، کلاس تعطیل شد. از دفتر رهبر معظم انقلاب سوال کردیم، دانشگاه پزشکی اگر در مورد یکی از رشتههای موجود، کلاسی برقرار کند چه حکمی دارد؟ با فتوای رهبر معظم انقلاب توانستیم دوباره کلاس تربیت جنسی برای کودکان را برپا کنیم. عدالت و آزاد اندیشی در هالهای از توازن قدرت رنگ باخته است.
بسته به اینکه کدام قدرت حاکم است میتوان آزاد اندیشی داشت. بندهای مهمی از سند اسلامی سازی دانشگاهها قابل اجرا شدن نیست. چتر حمایتی نمیتوان گستراند تا کرسیهای آزاداندیشی اجرایی شود؛ اما از طرفی آزاد اندیشی به مذاق کسی خوش نیاید سریع جمع خواهد شد. آزادی جریان تاریخی است که از زمان استبداد قاجار شعارش بوده و اکنون نیز وجود دارد و باید به سامان برسد و تا به سامان نرسد ما به تعادل نخواهیم رسید. در سند اسلامی سازی دانشگاه به رشد متوازن اشاره شده است اما به طور مشخص بیان نشده چه اقداماتی باید صورت پذیرد.
چه کاری اگر انجام شود این سند قابلیت اجرایی شدن پیدا میکند؟
جانها باید برای اجرای سند متحول شود. سند صحیح از دل جانهای متحول بر می آید. به همین دلیل افراد طراح سند باید مکتب اسلام را بشناسند. به طور مشخص باید روی تحول جان ها کار شود، سند کاغذ است. انسان متحول نظارت درونی دارد یعنی اگر انسان به چیزی اعتقاد داشته باشد مرتکب خلاف نمیشود و آن زمان دیگر نیازی به پلیس نیست. نمی گویم قوه نظارت نباشد. نوشتن سند راه به جایی نخواهد برد بلکه باید به تحول در جان ها فکر کنیم.
مدیران اگر متحول شوند نقطه آغاز تحول جانها اتفاق خواهد افتاد
تحول در جانها باید از کجا شروع شود؟
آقایان از خودشان شروع کنند. مشکل مدیریتی است. مدیران اگر متحول شوند نقطه آغاز تحول جانها اتفاق خواهد افتاد.
دانشجو در قبال استاد یا مسئولی که کار نمیکند چه وظیفهای دارد؟
دانشجو تا جایی که امور به هرج و مرج نکشد باید مطالبه گری را در جریان درستی پیگیری کند. طرح سَرِ نمای فرهنگی را در دانشگاه به راه انداختیم که نوعی پویش رعایت حقوق است. «تحول را از رعایت حقوق یکدیگر شروع کنیم» شعار این طرح است. بنر دوم این طرح نیز به حق استاد و دانشجو خواهد پرداخت. به طور مثال استادی برای فارغالتحصیلی دانشجو از او ده مقاله میخواهد. استاد راهنما وقتی بگوید طرح دکتری دانشجو را قبول ندارم حق دانشجو بر گردن استاد خواهد افتاد؛ اما کسی قدرت دفاع از آن را ندارد، از این رو برای آن باید پویش راه افتد تا به فرهنگ تبدیل شود و از این راه باید حقوق دانشجو را پیگیری کرد.
دانشجو با توجه به مشکلات پیشرو چگونه باید راه خود را پیدا کند؟
این پرسش را باید از مدیران دانشگاهها بپرسید که آیا این کار را انجام دادند؟ یک سری تشکلها البته وجود دارد که در قالب آنها فعالیتهایی صورت میپذیرد. انجمنهای علمی و فرهنگی نیز در این عرصه فعال هستند. فراتر از این مدیریت کاری نکرده است. حرکتهای دانشجویی قدرت پذیرش کمی از سوی مدیریت دانشگاه دارند. همچنین دانشجو باید با مطالعه و بررسی موضوعات مختلف راه خود را پیدا کند. جریان دانشجویی در هر زمان مستقل از مدیریت دانشگاه بوده است.
ضریب نفوذ فعالیتهای فرهنگی طبق آمار وزارت علوم، پایین است
معاونتهای فرهنگی به عنوان یکی از مجریان دانشگاه برای جاری کردن منش و بینش اسلامی در دانشگاه چه کار انجام دادهاند و آیا تاثیر بسزایی روی دانشجویان داشتهاند؟
انسان دانشگاهی در جامعه زندگی میکند و اگر در محیط زندگی درستی و صدق ببنید آن وقت تاثیرپذیری زیادی برای او اتفاق خواهد افتاد. بهترین راه یادگیری هر کاری انجام دادن آن است. عمل کردن به دانستهها مقدمه هر کاری است که نیاز به تغییر دارد. مطالعه بدون عمل فقط امری ذهنی است که باید عملیاتی شود. جامعه اگر از درست کرداری حمایت نکند، دانشگاه با کار فرهنگی کاری از پیش نمیبرد. ضریب نفوذ فعالیتهای فرهنگی طبق آمار وزارت علوم، پایین است. ضریب نفوذ فعالیتهای فرهنگی بین دانشجویان 10درصد است. گفتار مسئولان دانشگاه ضریبی پایینی دارد. دانشجویان بیشتر از جامعه تاثیر میگیرند و به سخنان مسئولان دانشگاه به عنوان مدیران توجیه گر نگاه میکنند.
تمدن خودمان را با مقلدنبودن از دیگران ایجاد کنیم
دانشگاهی برای کشف استعدادهای دانشجویان مسابقهای شبیه به یکی از برنامههای تلویزیونی برگزار میکند. این اقدام تاچه اندازه طبق سند اسلامی سازی دانشگاه قابل بررسی است و آیا چنین فعالیتهایی نشان از انفعال معاونتهای فرهنگی ندارد؟
تقلید نکنیم بلکه باید مبتکر باشیم. خدا در سوره بقره نیز اشاره میکند برای هر فردی راهی وجود دارد. تقلید از مشکلات اصلی ما است و در عرصههای گوناگون مثل رساله دکتری نباید اینگونه باشیم. استاد یا دانشجو به فلان پروفسور نگاه میکند تا کار او را تغییر داده و تبدیل به رساله دکتری کند. اگر خودمان مبتکر باشیم اوضاع بهتر می شود اما در تمام شئونات مقلد هستیم. تمدن امروزی از نظر علم و فرهنگ تحت تسلط غرب قرار دارد. جمعه سیاه یکی از فرهنگهای غربی است که متاسفانه وارد ایران نیز شده است. تقلید نکردن حرکت نجات بخشی است اما کار سادهای با این کار راه سختی در پیش داریم. تمدن خودمان را با مقلد نبودن از دیگران ایجاد کنیم و قدرت تمدن سازی وقتی ایجاد شود همه مبتکر خواهند شد و فرهنگ نیز متحول میشود.
چه نقشی دانشجویان در گام دوم انقلاب دارند؟
ایفای تمام نقشهای این گام برعهده دانشگاهیان است تا با علم و پژوهش کار کنند و از تقلید دست بردارند و اقتصاد مملکت را از این وضع بیرون آورند. آزمایشگاه دانشگاهها اگر فعالیت نکنند هیچ پژوهشی صورت نمیگیرد و این امر منجر به کاهش مشارکت در توسعه علمی خواهد شد. این کاهش فقر فرهنگی را به دنبال خواهد داشت. کشور باید برای آینده سرمایهگذاری کند. استادان اگر حمایت نشوند به جای نظریه پردازی انشانویسی خواهند کرد که منجر به فقر علمی خواهد شد و آینده کشور نیز به خطر خواهد افتاد.
انتهای پیام/