حتی با وجود این واقعیت که کشورهای عربی سنی مذهبی که از سال 2001 به شدت مخالف حکومت بشار اسد در سوریه بودند نیز در قالب ائتلاف در حملات هوایی در داخل خاک سوریه شرکت کرده اند، به نظر نمیرسد که اقدام آنها از سوی دمشق با اعتراض رسمی همراه شده باشد. به ویژه اینکه کشورهای خلیج فارس در رابطه با بحث در مورد مسائل نظامی مردد هستند و بنابراین ارزیابی نقش آنها در این جنگ بسیار دشوار خواهد بود. این مسئله روشن است که کشورهای اردن و امارات متحده عربی نقش پررنگی در حملات هوایی ایفا نمودند و با وجود آنکه جزء کشورهای کوچک منطقه به شمار میروند، توانایی نظامی آنها بسیار بالا است. در حقیقت دامنه تعامل هر پنج کشور عربی در این جنگ مسئله دیگری به شمار میرود.
ایالات متحده از لحاظ نظامی به کمک و حمایت هیچ کدام از کشورهای منطقه نیاز ندارد. این کشور از لحاظ تسلیحات نظامی و نیروی انسانی در سطحی است که بدون نیاز به حمایت سایر کشورها به تنهایی میتواند با داعش مقابله نماید. اما پس از جنگ عراق، آمریکا دیگر به تنهایی دست به اقدام نظامی نمیزند و حمایت پنج کشور عربی از لحاظ سیاسی برای گسترش سطح حملات به مرزهای سوریه حیاتی است، زیرا آمریکا هیچ مجوزی برای مداخله نظامی در این کشور ندارد. هر کشوری که در زمینه مبارزه با داعش به صف متحدان آمریکا بپیوندند در ازای آن میتواند این انتظار را داشته باشد که با جلوگیری از فروپاشی پروژه نظامی آمریکا در منطقه در آینده از امتیازات سیاسی خاصی بهرهمند شود.
جنگندههای فوق پیشرفته نسل پنجمی «F-22 Raptor» نیروی هوایی ایالات متحده مستقر در پایگاه هوایی شارجه امارات عربی متحده
مقابله با داعش برای کشورهای حوزه خلیج فارس خیلی هم ساده به نظر نمیرسد. کشورهای عربی منطقه به غیر از امارات متحده که به طور قابل توجهی در عملیات خارج از مرزهای این کشور در افغانستان و اخیرا در لیبی مشارکت نظامی داشته است، هیچ کدام تجربه حضور نظامی خارج از مرزهای کشور خود را نداشتهاند. اقدامات نظامی عربستان سعودی در یمن در سال 2009 و همچنین حضور نظامی قطر در لیبی در سال 2011 هردو از لحاظ کیفی و سیاسی بحث برانگیز بوده است. به این ترتیب سوابق نظامی هیچ کدام از این کشورها خوشحال کننده نیست و باعث نگرانی از چگونگی پیشرفت جنگ در سوریه میشود. ثانیا، با وجود انکار قاطعانه کشورهای عربی، آنها رابطه بسیار مسئله سازی با گروههای افراطی اسلام گرا در منطقه دارند. شهروندان حوزه خلیج فارس به طور فعال به سوریه سفر میکنند و برخی از آنها میلیون ها دلار به گروه جبهه النصره وابسته به القاعده و شبه نظامیان تندرو وابسته به القاعده در عراق کمک کردهاند. در واقع روحانیون منطقه افراد بسیاری را به جهاد در سوریه ترغیب کردهاند و برای توصیف دشمن و حمایت از جنگ با دولت سوریه از شعارهای فرقهگرایانه بهره بردهاند. ایستادگی در مقابل داعش در منطقهای که بسیاری از افراد حمایت عمیقی از این شبه نظامیان تندرو به عمل میآورند، کار بسیار دشواری است.
حتی مطالعه سطحی برخی پیامها و اخبار در رسانهها بین مردم نشان میدهد با وجود اشتباه بودن این مسئله، برخی از کشورهای عربی تصور میکنند كه داعش به حمایت از اهل تسنن در برابر گروههای شیعه به پا خاسته است و توسط ایالات متحده که همیشه مشتاق دخالت در امور کشورهای عربی است، مجازات میشود. اگرچه داعش از لحاظ ایدئولوژیک برای بسیاری از کشورهای حوزه خلیج فارس تهدید خطرناکی محسوب میشود، اما در حال حاضر این گروه از لحاظ نظامی تهدید خاصی به شمار نمیرود. عربستان سعودی حدود 30.000 سرباز در مرز شمالی این کشور مستقر کرده است، اما عدم دسترسی داعش به تجهیزات نیروی دریایی و هوایی امکان جنگ با سایر کشورها را برای آنها دشوار کرده است. از آنجا که کشورهای عربی خلیج فارس از لحاظ امکانات نظامی بسیار قدرتمند هستند و از حمایت مستقیم آمریکا برخوردارند، داعش قطعا نمیتواند به مانند عراق و سوریه در این کشورها نیز پیشروی و اهداف خود را پیادهسازی کند. با وجود انسجام اجتماعی موجود در میان کشورهای متحد آمریکا در جنگ با داعش و اینکه مشارکت آنها هیچ سود استراتژیکی به دنبال نخواهد داشت جملگی نشان میدهد که تصمیم کشورهای عربی عضو ائتلاف برای مداخله در جنگ کاملا شجاعانه است.
ایجاد روابط حسنه با ایران
مسئله دیگر این است که حضور کشورهای عربی در ائتلاف در خدمت منافع ایران و متحد آن بشار اسد هستند که برای از بین رفتن داعش و ریشه کن شدن آن به علت خصومت شدید با شیعه لحظه شماری میکنند.
در حال حاضر به نظر میرسد توافقات مشترک سیاسی بین ایران و عربستان از قبل شکل گرفته است. اولین مرحله از این توافقات هنگامی شکل گرفت که ایران از حمایت نوری مالکی که در عربستان چهره منفوری به شمار میرود، روی برگرداند. علاوه بر این وزرای خارجه دو کشور روز یکشنبه در نیویورک با یکدیگر ملاقات کردند که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه این کشور چنین اشاره کرد که: «ما معتقدیم این نشست اولین برگ از فصلی جدید در روابط مشترک دو کشور است».
اما همچنان به نظر می رسد قضاوت در رابطه با همگرایی منافع این دوکشور دشوار باشد. با وجود آنکه هردو کشور در منطقه با دشمن مشترکی به نام داعش مواجه هستند، بعید است که دشمنی آنها به همین زودی از میان برود. درحالی که کشور ایران ممکن است با ائتلاف آمریکا و کشورهای سنی مذهب منطقه به راحتی کنار نیاید، دورنمای نفوذ داعش به مرزهای این کشور به مراتب خطرناکتر به نظر میرسد.
همچنین به نظر میرسد چالشهای موجود بین کشورهای عربی بر سر اخوان المسلمین و حاکمیت قطر دربین کشورهای عربی منطقه با وجود یک موضع مشترک در برابر تهدید داعش کنار گذاشته شده است. باز هم شاید به نظر میرسد یک اتحاد موقت باعث خواهد شد 18 ماه بحث و جدال در شورای همکاری خلیج فارس کمی کاهش پیدا کند و چشم انداز امنیت منطقه در این شورا مورد توجه قرار گیرد.
ما نباید نسبت به طلوع روابط جدید در سطح مناقشات منطقه چندان عجله نماییم. اما اتحاد چند جانبه بین کشورهای منطقه تحول مثبتی به حساب میآید که کشورهای غربی باید از آن استقبال نمایند. به نظر می رسد چشم انداز امنیت منطقه مورد توجه قرار گرفته و طیف وسیعی از گزینههای جدید برای ثبات منطقه پس از نابودی داعش در اختیار است.
منبع: انستیتو خدمات متحده سلطنتی
نوشته مایکل استفنز– معاون انستیتو خدمات متحده سلطنتی قطر.