تاریخ و آینده‌پژوهی؛ ضرورت مدیریت علمی

تاریخ و آینده‌پژوهی یکی از لوازم اصلی مدیریت علمی کارگزاران و سیاستمداران است و کشورمان برای بهبود مشکلات مخصوصاً در حوزه مدیریتی خود نیاز به نگاه آینده‌پژوهانه علمی دارد تا با این نگاه بتواند در راستای شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی گام بردارد.

شناخت روندهای پیش روی انسان، از آغاز شکل گیری تمدن بشری موضوع مهمی بوده و با گذر زمان نیز اهمیت خود را حفظ کرده است و همین امر سبب شده که امروز، آینده‌پژوهی از مهم‌ترین وظایف موسسات مطالعاتی در حوزه مسائل استراتژیک به شمار رود.

اگرچه آینده‌پژوهی نوین در ایران از پیشینه علمی-دانشگاهی طولانی برخوردار نیست؛ اما بهره‌گیری از شجاعت و خلاقیت که در فرهنگ و جامعه ما وجود دارد، می‌تواند سبب رشد این دانش شود. حرکت به سوی آینده پژوهی علمی یک ضرورت انکار ناپذیر است.

تاریخ کلان به سناریو‌های اغلب کوتاه‌مدت و گاهی اوقات خیالی، جهت می‌بخشد. در واقع، تاریخ می‌تواند به عنوان یک آزمون ارزشمند سناریوها عمل کند. در حالی که چشم‌اندازها منعکس‌کننده‌ کشش آینده هستند، تاریخ کلان بر وزنی متمرکز است که به آسانی تغییر نمی‌کند و با ساختارهای عمیق‌تر درباره پارامترهای آینده اطلاع‌رسانی می‌کنند.

بنابراین آینده‌پژوهی بدون بهره‌گیری از تاریخ کلان و فاقد قدرت مورد نیاز است تا بتوان آن ‌را به عنوان یک رشته علمی در نظر گرفت. آینده‌پژوهی از آن باب اهمیت دارد که علم به آینده است و علم به آینده، از ابتدای تاریخ از ارزش ویژه‌ای برای انسان برخوردار بوده است.

خواست انسان‌ها برای شناخت رویدادهای آینده، موجب شد تا پیشگویان و کاهن‌ها (به واسطه نقششان در سخن گفتن از آینده) جایگاه برجسته‌ای در جوامع بیابند. امروزه نیز سخن گفتن از آینده، جذاب و محل توجه جوامع است؛ حال این سخن در متون مقدس باشد یا پیشگویی‌های حکیمان شاعران یا هر کس دیگر!

اندیشیدن درباره آینده برای حسن انجام کارها و اقدامات جاری هر انسان هوشمند، امری ضروری است. «واکنش» به پدیده‌ها، بدون اندیشیدن به آینده امکان‌پذیر است، اما «کنش» امکان‌پذیر نیست؛ چرا که اقدام و عمل مبتکرانه نیاز به پیش‌بینی دارد. بدین ترتیب، تصویرهای آینده (آرمان‌ها، اهداف، مقاصد، امیدها، نگرانی‌ها و آرزوها) پیشران‌های اقدامات فعلی ما هستند.

آینده امری است که افراد هوشمند و دانا می‌توانند آن را با اقدامات هدفمند خود طراحی کنند و شکل دهند. انسانها برای آنکه خردمندانه عمل کنند، بایستی نسبت به پیامدهای اقدامات خود و دیگران آگاهی و شناخت کافی داشته باشند و نیز واکنش‌های دیگران و نیروهایی را که خارج از کنترل آن‌هاست بررسی کنند. این پیامدها تنها در آینده خود را نشان می‌دهد.

بدین ترتیب، افراد نه تنها می‌کوشند امور «در حال رخ دادن» را بفهمند، بلکه می‌کوشند اموری را که شاید رخ دهد یا بالقوه امکان رخ دادن دارد، یا در شرایط خاصی در آینده اتفاق خواهد افتاد نیز بشناسند. افراد با بهره‌بردن از این شناخت حدسی موقعیت کنونی خود را تشخیص داده، کارهایشان را دنبال کرده و از بستر زمان و فضای مادی و اجتماعی فراتر می‌روند.

بنابراین آینده پژوهی «یک تلاش نظام‌مند (سیستماتیک) برای نگاه به آینده بلندمدت درحوزه‌های دانش، فناوری، اقتصاد، محیط زیست، جامعه و غیره است که هدف اصلی آن، شناخت فرصت‌ها و فناوری‌های جدید و تعیین بخش‌هایی است که سرمایه‌گذاری در آنها احتمال بازدهی بیشتری دارد.

به بیان دیگر، آینده پژوهی یعنی «مهیا بودن برای آینده و استخدام منابع موجود به بهترین وجه ممکن در راستای ارزش‌ها و اهداف.»

با نگاهی به تبیین فوق، باید گفت تاریخ و آینده‌پژوهی یکی از لوازم اصلی مدیریت علمی کارگزاران و سیاستمداران است و کشورمان برای بهبود مشکلات مخصوصاً در حوزه مدیریتی خود نیاز به نگاه آینده‌پژوهانه علمی دارد؛ تا با این نگاه در راستای شکل‌گیری یک تمدن نوین اسلامی گام بردارد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه راهبردی و استاد دانشگاه*

انتهای پیام/

کد خبر: 1058000

وب گردی

وب گردی