گروه دانشگاه ایسکانیوز-نیوشا یعقوبی: فرقی نمیکند چند ساله باشیم، با شنیدن کلمه تعطیلات گل از گلمان میشکفد، وضعیت مثل وضعیت دانشآموزانی که در پایتخت زندگی میکنند؛ البته این تنها یک روی سکه است، با افزایش این تعطیلات فرصت برای آموزش کتابهای درسی کوتاهتر میشود و حجم مطالب عقبمانده درسی نیز به نسبت افزایش پیدا میکند.
کارشناسان برای جبران تعطیلات ناشی از آلودگی هوا یا بارش برف، پیشنهادهای مختلفی مطرح کردند، برخی گفتند دانشآموزان باید پنجشنبهها به مدرسه روند؛ برخی پرونده خاک خورده طرح «تغییر تقویم آموزشی» را بیرون کشیدند و مدعی شدند نظام آموزشی تنها با این راه نجات پیدا خواهد کرد؛ تعطیلات زمستانه نیز یکی از بحثهایی بود که در این میان از سوی برخی کارشناسان مطرح میشد.
مسئولان آموزش و پرورش باید توجه داشته باشند تعطیلات طولانی را نمیتوان با اضافه کردن طول سال تحصیلی یا اجبار دانشآموزان برای کلاسهای روز پنجشنبه جبران کنند.
از طرفی با توجه به تنوع جغرافیایی و اقلیم گسترده ایران، امکان اجرای تعطیلات زمستانه برای برخی نقاط کشور وجود ندارد؛ باید قبول کرد در مناطق جنوب و جنوب شرقی ایران که در حال حاضر با سیل هم دست و پنجه نرم میکنند؛ نمیتوان سال تحصیلی را افزایش داد.
شاید هم مسئولان آموزش و پرورش باید بهجای اضافه کردن مطالب و مفاهیم مختلف به کتابهای درسی، کمی به فکر کاهش حجم آن باشند و مفاهیم اضافه را حذف کنند. معلمی را تصور کنید که برای تدریس حجم بالای کتاب درسی در ابتدای سال برنامهریزی میکند؛ طبیعتاً این فرد باید مطالب درسی را با توجه به ظرفیت ذهنی دانشآموزان به آنها القا کند. طبیعتاً اگر این آموزش بر پایه تعامل با دانشآموز و با تکیه بر روشهای نوین یاددهی و یادگیری به کودکان منتقل شود، دانشآموزان نیز به درس علاقهمند خواهند شد؛ اما متاسفانه حجم کتابهای درسی نه تنها دست معلمان را در استفاده از روشهای نوین آموزشی و مشارکتدادن دانشآموزان در انتقال دروس بسته؛ تعطیلات پیدرپی مدارس نیز به عقبماندگی دانشآموزان از مطالب درسی دامن میزند؛ معلم میماند و حجم بالای کتاب و مفاهیمی که باید با سرعت چندین برابر از حالت عادی به دانشآموز انتقال داده شود.
از طرفی حضور آخر هفتهای دانشآموزان در مدرسه اصلاً ساده به نظر نمیرسد؛ ممکن است برخی از آنان برای روزهای پنج شنبه در کلاسهای درسی و غیر درسی شرکت کرده یا برنامهای دیگر برای زندگیشان در نظر گرفته باشند. پس طبیعی است اگر دانشآموزان انگیزه چندانی برای حضور در کلاسهای جبرانی پایان هفته نداشته باشد.
بحث کلاسهای پایان هفته مدارس برای جبران تعطیلات مدارس مطرح میشود، مانند کلاس کنکور یا ورزشی نیست که دانش آموز بخواهد با میل و رغبت از اوقات فراغت خود صرف نظر کرده و در آن شرکت کند. ممکن است بتوان دانشآموزان را به اجبار در مدارس حاضر کرد؛ اما به جرئت میتوان گفت حداقل نیمی از آنان تنها در کلاس حضور فیزیکی دارند و دل به درس و کتاب نمیدهند. برای معلمان نیز همین وضعیت صدق میکند؛ تصور کنید معلم می خواهد 40 تا 50 صفحه برای جبران عقب ماندگی درسی دانش آموزان جبران کند، با توجه به آموزش این حجم در مدت زمان محدودی که معلم در اختیار دارد میتوان ادعا کرد که یادگیری عملاً در این کلاس صورت نخواهد گرفت.
در آخر منکر تاثیر آلودگی هوا بر سلامت دانشآموزان نمیشویم؛ رفع مشکل آلودگی هوا پیشکش؛ ای کاش مسئولان به جای اینکه در شرایط بحرانی تعطیلی مدارس را به عنوان اولین و تنهاترین گزینه پیشرویشان در نظر بگیرند، کمی به کاهش حجم کتابهای درسی فکر کنند تا با چند روز تعطیلی دانش آموزان از درس و تحصیل نیفتند.
خبرنگار حوزه آموزش و پرورش
انتهای پیام/