ایسکانیوز - فرهنگی: نزار قبانی در یکی از مصاحبههایش تاکید میکند که «بدون بیرون شعری نیست». علی داوودی در مجموعه شعر «چاپ بیروت» حالا سراغ زادگاه شعر به تعبیر قبانی رفته است؛ البته داوودی خودش هم معترف است که لبنان سرزمین شعر است «در سرزمین تجارت و شعر... ». او از یک پرواز آغاز میکند و در همین پرواز دست به فلسفهورزی میزند و این پیام را به خوانندهاش میدهد که در ادامه با اشعاری روبهرو خواهد شد که اندیشه در آن جاری است و تنها با عاطفه روبهرو نخواهد بود.
قالب اشعار «چاپ بیروت» سپید است؛ ولی داوودی دچار تکلف مرسوم در اشعار سپید نشده و ساده و روان دست به تصویرسازی و روایت شاعرانهاش زده است.
«اینجا
زادگاه من است انگاری
و آنقدر صمیمی
که میخواهم درِ خانهای را بکوبم و بگویم تشنهام
و مادربزرگِ خانه آنقدر واقعی باشد
که لیوانی خاکشیر برایم بیاورد»
شاعر در این مجموعه سعی میکند تصویری از بیروت «عروس خاورمیانه» ارائه کند. او با تصویرسازیهایش تلاش میکند روایت شاعرانهاش را مبتنی بر مشاهداتش کند و خواننده اشعارش را در آنچه میبیند شریک کند.
«در بیروت
- بندر الاهگان بلندقامت -
جرثقیلها
همهچیز وارد میکنند
جز عشق
که صادراتیست»
داوودی به جای اینکه حرف بزند، نشان میدهد. این تکنیکی است که سبب میشود اشعار او عینِیتر شود. در واقع شاعر با زبان استعاره با خوانندهاش سخن میگوید و تلاش میکند ابعاد مختلفی از پایتخت این کشور مدیترانهای را برای خوانندهاش نمایش دهد.
«در بیروت صبح است
در اتاق من شب!
پشتپردهها
برای خودم تاریکی درست کردهام
تاریکی آدم را فرو میبرد
در همهچیز و بیشتر در خودش
بیروت بیاخبار
آتشیست زیرِ خاکستر همیشه»
داوودی تنها به روایت بیروت نپرداخته بلکه از عشق غافل نشده و سعی میکند عشق را در تار و پود اشعارش جاری کند. او با روایتی از عشق در بخش زیادی از کتاب خواننده را دست خالی رها نمیکند و دایره مخاطبانش را گسترش میدهد.
«باران
داغ و شلوغ میبارد
بیروت معشوقهی سرسختیست زیرباران»
داوودی از نزار قبانی غافل نمیشود و شعر بلندی را به یاد او در کتابش آورده است. شعری که حاوی ویژگیهای شعر قبانی است و داوودی نشان داده قبانی و مختصات شعرش را میشناسد.
«قلب نم چیزی برای پنهان کردن ندارد
حتی همین ضربان دوستا داشتن تو
من اهل اخبار نیستم
اما با تو میتوانم بدانم در دنیا چه خبر است»
شاعر در کتاب تلاش میکند بیموضع نباشد و فقط یک مجموعه دراماتیک و عاشقانه نسازد. اشعاری که حاوی موضعگیری شاعر است را در کتاب میبینیم. او سعی میکند به کشتار کودکان و بیسرپناه شدن زنان اشاره کند و البته وعده روزی را میدهد که صبح نزدیک است. داوودی با زبان شعر بیانیه نمیخواند بلکه با لحن حماسی سعی در برانگیختن احساسات خواننده دارد.
«سلاح در اشک عروسکهای یتیمی بود که مادرانشان را خاک برده بود
سلاح در فریاد بود
و روزی از حنجره و قلب این همه آدم بیرون خواهد زد
و میزهای مذاکره را در هم خواهد شکست...»
داوودی در اشعار این مجموعه کوشش میکند امید را زنده نگه دارد و این را در بند بند این مجموعه میبینیم. پایان این مجموعه نیز با نگاهی به آینده به اتمام میرسد و خواننده میبیند که شاعر ناامید نیست و در واقع تسلیم وضع موجود نشده است.
«اما هر زمستانی آخر سال تمام میشود»
در مجموع این مجموعه تصویری است از یک جامعه آرمانی که شاعر در کنار عشق و زندگی مسالمتآمیز تصویر عدالت و زندگی را نیز به نمایش در آورده و تلاش کرده تصویری جامع را به خواننده از جامعه مطلوب خود نشان دهد. این مجموعه را نشر شهرستان ادب منتشر کرده است.
انتهای پیام/