حمله به اسکوچیچ با کلید واژه دلالی

حمله مشترک منتقدان سرمربی جدید تیم ملی به او کی کلید واژه مشترک دارد؛ دلالی! مهم نیست شما محمد تقوی باشید و از آنتن ایران اینترنشنال سرمربی تیم ملی را بنوازید یا خبرنگار ورزشی یک خبرگزاری اصولگرا باشید و همین سوال را از او در کنفرانس مطبوعاتی بپرسید. کلید واژه نقدها و حمله ها به دراگان اسکوچیچ همین کلمه «دلالی» است. او را دلال ها آورده اند!

ایسکانیوز - امیر کریمی/ اینکه از کیروش به اسکوچیچ رسیدیم، سیرنزولی انتخابات و انتصابات را درورزش کشور نشان می دهد. در این مورد حرفی نیست واینکه وزن تیم ملی بانام اسکوچیچ همترازی ندارد هم کاملا مشخص است. اینکه شاید به مخیله اسکوچیچ هم خطور نمی کرد بعد از حضور پنج ساله بدون قهرمانی درلیگ ایران، شرایط برای نشستنش روی نیمکت تیم ملی ایجاد شود، ادعا نیست. باورش برای ما هم هنوز کمی سخت است. همین که او این سمت را به صورت مقطع به مقطع قبول کرده و با پرداخت پولش به ریال هم مخالفتی نکرده تبلور عینی صحبت‌های بالاست.


رزومه اسکوچیچ در ایران

او را یک مربی تاکتیسین می نامند. فارغ التحصیل آکادمی فوتبال درکرواسی، درایران با ملوان شروع کرد و ششم شد. نتیجه قابل تامل برای او. فولاد هم تیمی نسبتا قدرتمند را روانه میدان کرد. بعد از آن در خونه به خونه فینالیست جام حذفی شد و درلیگ یک، در روز آخر کم آورد و لیگ برتری نشد. امسال در صنعت نفت آبادان تا خودش و ذهنش آنجا بود، مقام چهارمی جدول را یدک می کشید. البته که همیشه گزینه تیم های بزرگ و پرهوادار هم بود. پرسپولیس و استقلال در ابتدای همین فصل وحتی درنیم فصل به او تمایل داشتند. حتی تراکتورهم او را می خواست، اما همکاری با او شکل نگرفت. هرچه بود و هست کارنامه او در فوتبال ایران باتوجه به ابزار و فضای محول شده به او قابل دفاع است.


مرد دوران قحط الرجال

برای فوتبالی که می گویند فقط صدوپنجاه میلیارد بدهی ازخود به جا گذاشته، برای مربی کارنامه دار درسطح ملی قحط الرجال هست. کی روش که ازخزانه درآمد فیفا مستقیما تغذیه مالی می شد. برانکو، ویلموتس، استراماچونی وکالدرون درحدود ۷ ماه گذشته، عطای کار در ایران را به لقایش ترجیح داده اند، پس انتظار حضور امثال رافابنیتس، مارچلولیپی، کلینزمن وامثالهم قطعا انتظاری بیهوده بوده و هست.

ازمدیربرنامه تا دلال

علی پروین دراواخر دوران سرمربیگری اش از یارگیری کلافه بود و با آن لحن خاص خودش و طرزبیان مخصوص می گفت: « با هر بازیکنی حرف می زنیم می گوید با مدیربرنامه ام صحبت کنید.» تازه او علی پروین بود وحرفش حجت. کسی هم معمولا به او نه نمی گفت.
مدیر برنامه اصطلاحی است که درانتهای دهه هفتاد درفوتبال ما سایه انداخت و کم کم کل فوتبال ایران را درگیر خودکرد. افرادی درسایه که کاملا این ورزش را در هر شرایطی تحت تاثیر خود قرار دادند. این سبک از کار به تدریج نام خود را به دلال و دلالیسم فوتبالی تغییر داد چرا که مدیربرنامه دردنیای روز فوتبال اصطلاحی بود که به شخصی باسواد خطاب می شد که از بعد نگاه فوتبالی ، جامعه شناسی، مردم شناسی و ... در راستای موفقیت بازیکن قدم برمی داشت. مدیربرنامه حتی باید در دوره های رسمی شغل خود را گذرانده باشد اما درفوتبال ما به تاسی از ورود همه پدیده های اجتماعی که کاملا عام گرایانه و بدون تدبیر وارد بدنه اجتماع می شد، این موضوع نیز باب شد. حالا هرشخصی که رانت یا رابطه بیشتری داشت بدون هیچ نگاه مدیریتی ومی توانست ارتباط بیشتری با تیم ها و بازیکنان بگیرد، به عنوان مدیر برنامه یا همان دلال فعالیت می کرد. آفتی که قارچ گونه درفوتبال رویید و شکل گرفت.

چرا اسکوچیچ؟!
حضور اسکوچیچ روی نیمکت تیم ملی از دو منظر قابل بررسی است. نگاه اول فنی است و از منظر شایسته سالاری و نگاه دوم نحوه حضور او روی نیمکت که باید از هر دو منظر به انتخاب او نگریست. درنگاه اول میتوان از حضور شش ساله او در فوتبال ایران درقامت سرمربی از نکات مثبت کارنامه او نام برد. همین آشنایی او بافرهنگ فوتبالی این مرز وبوم و آشنایی با بازیکنان و نفرات پیدا و پنهان فوتبال کشور، شناخت از امکانات سخت افزاری و ضعف و قوت های آن برای فوتبالی که حاشیه های آن در خیلی مواقع به متن آن می چربد، کار را برای او تسهیل می کند. اگر به شرایط آخرین سرمربی تیم ملی ویلموتس نگاهی بندازیم، درمی یابیم که بیشتر از اینکه تمرکز او به داخل زمین باشد، درگیر حواشی بیرون از مستطیل سبز بود. از سوی دیگر از لحاظ نتیجه گیری دراین فوتبال و ارائه بازی تماشاگرپسند، اسکوچیچ کیفیت خوبی از خود وتیم های تحت رهبری خود نشان داده است که نمی شود انکار کرد.

اما از نگاه دوم باید به این موضوع پرداخته شود که در سرتاسر جهان فوتبال، تمامی بازیکنان و مربیان با مدیر برنامه یا همان ایجنت ها درارتباط هستند. هرگونه تغییر تحولی برای روزگار فوتبالی شان با نظر مستقیم ومشورت ایجنت ها انجام می گیرد که موضوع جدید وعجیبی هم نیست. اینکه حالا اسکوچیچ توسط بعضی کارشناسان ایرانی در داخل و خارج متهم به نوعی ورود به سازمان تیم ملی شده را باید در ضعف های سیستماتیک فوتبال ایران جستجو کرد. جایی که هرگونه انتخاب و انتصابی که صورت بگیرد، هستند افرادی که بعضا متهم به ورود دست های پشت پرده کنند و رابطه های خاص را متذکر می شوند. اینکه مدیربرنامه او با مثلا فلان بازیکن یکی بوده و آن بازیکن به دل ننشسته و دیپورت شده دلیلی به عدم شایستگی او نخواهد بود، آنچنان که بودند درهمین سال های اخیر مربیان پرآوازه ای که اشتراک مدیربرنامه با بعضی از بازیکنان داخلی داشتند و در انتخاب ها و بازی دادن های آنها اتفاقا شک وشبهه هایی وجود داشت.

حمایت تنها راه ممکن است

بدون تعارف تنها راه ممکن پیش روی تماشاگران و اهالی رسانه حمایت کردن است. باید بپذیریم که تیم ملی فعلا در دستان مرد کروات است. نتایج مربی بلژیکی تیم ملی آنقدر بد بود که در همین مرحله پیش انتخابی در حال حذف شدن هستیم. فعلا وقت انتقاد کردن نیست. باید می صبر پیشه کنیم تا ببینیم بعدا برای فوتبال ایران چه فرصت های بهتری پیش بیاید.

کد خبر: 1061187

وب گردی

وب گردی