به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، «هر فردی کرونا بگیرد، قطعاً میمیرد!» این جمله در روزهای اخیر بهوفور مخصوصاً در پیامرسانها و شبکههای اجتماعی بازنشر میشود. ویروس برخاسته از چین به کابوسی برای مردم ایران تبدیل شده و نظم زندگی آنها را برهم زده است. ارائه اطلاعات ضد و نقیض از سوی مسئولان و نهادهای مختلف، بار دیگر ضعف اطلاعرسانی بهموقع در مدیریت بحران را به نمایش گذاشته است؛ ضعفی که با سابقه اظهارنظرهای عجیبوغریبی مانند دعای باران برای حل بحران آلودگی هوا، مردم را بیش از پیش نگران میکند.
در این بین جای خالی فارغالتحصیلان ماهری که بهصورت تخصصی در رشته مدیریت بحران، تحصیل کرده باشند، بسیار احساس میشود. جالب اینجاست چنین رشتهای سالهاست در آموزش عالی ایران تعریف شده و هر سال به تعداد دانشآموختگان این رشته نیز افزوده میشود؛ اما فارغالتحصیلان آکادمیک بحران در مواقع بحرانی مانند سیل، زلزله و شیوع بیماریهای ویروسی، هیچ حضور ملموسی در کنترل فضای ملتهب ندارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین (ع) و استاد رشته تحصیلی مدیریت بحران در گفتوگو با ایسکانیوز، اطلاعرسانی صحیح و البته تشکیل انجمن علمی قدرتمندی برای حضور فعال در مواقع بحرانی را از جمله راهکارهای ایجاد آرامش و کنترل التهاب در جامعه عنوان کرد.
مدیریت بحران در ایران، رشتهای نوپاست
حسین ظفری درباره لزوم توجه جدی به رشته مدیریت بحران اظهار کرد: مدیریت بحران در جهان نیز مبحثی نوپاست و برخلاف رشتههایی مثل روانشناسی، جامعهشناسی و حسابداری، عمر طولانی ندارد. این رشته در کشور ما هنوز جا نیفتاده و طبیعتاً نگاه دقیق و فراگیری شکل نگرفته تا بهشکلی تخصصی، موضوعات را مورد بررسی قرار دهد. نخستین دورههای مدیریت بحران سال 1379 در مقطع کارشناسی ارشد برای تعدادی از مدیران و مسئولان ستاد حوادث و سوانح غیرمترقبه کشور در دانشگاه تهران برگزار شد که البته دورهای درونسازمانی بود.
وی ادامه داد: در ادامه مقطع کارشناسی ارشد مدیریت سوانح طبیعی در دانشگاه تهران ایجاد شد و نخستین دانشجویان این رشته در سال 1383 جذب شدند. من جزو دومین ورودیهای این رشته بودم. تا آن زمان تصور میکردند، مدیریت بحران، رشتههای غیر از مهندسی عمران، مهندسی زلزله، مدیریت سیلاب و ... نیست. برخی از افرادی که در رشتههایی مانند مدیریت سیلاب تحصیل کرده بودند، فکر میکردند مدیریت بحران نیز میدانند؛ اما بعداً متوجه شدند رشته مدیریت بحران، متفاوت و تخصصی است.
کارشناس و استاد رشته مدیریت بحران در دانشگاه خاطرنشان کرد: از آن زمان تاکنون، فارغالتحصیلان رشته مدیریت بحران از دانشگاههای مختلف مانند دانشگاه تهران بیرون میآیند؛ اما نکته اینجاست همچنان اعتقاد راسخی وجود ندارد که برای حل بحرانها به دانش تخصصی، نیاز داریم. تقریباً تمام فرمانداران، استانداران و افرادی که پستهای اجرایی مرتبط با مدیریت بحران دارند، باید حداقل بهصورت دورههای کوتاهمدت، مدیریت بحران را بیاموزند؛ اما بعضی از مدیران و مسئولان با نگاه سیاسی، افراد را برای تصدی پستهای مدیریتی انتخاب میکنند، بههمین دلیل کمتر فرماندار و استانداری پیدا میشود که بتواند بحرانی را بهخوبی کنترل کند.
دانشگاه باید از نظر فکری به مدیران کمک کند
ظفری بیان کرد: سال 1387 قانون مدیریت بحران کشور در مجلس شورای اسلامی مصوب و سازمان مدیریت بحران کشور تشکیل شد؛ سازمانی که پیشتر در قالب ستاد حوادث و سوانح غیرمترقیه فعالیت میکرد. سازمان مدیریت بحران کشور نیاز به نیروی انسانی متخصص در سطح استانها را احساس کرد و باعث شد به فکر بهکارگیری افراد متخصص برای مواجهه با بحران بیفتد. اقداماتی برای شکلگیری مقطع دکتری رشته تحصیلی مدیریت بحران انجام شده و پیگیری میشود. در دانشگاه تهران نیز دوره مهندسی مدیریت سوانح طبیعی تعریف شده که نگاهی مهندسی به بحران دارد و احتمالاً از سال آینده، اقدام به جذب دانشجو میکند.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا کشورهای بلاخیزی مانند ژاپن و آمریکا با وجود درگیری مداوم با زلزله، طوفانهای شدید و شیوع بیماریهای واگیردار، کمتر دچار التهاب اجتماعی میشوند، گفت: مدیریت فضای بحرانی دارای چند ضلع است؛ ضلع نخست، مدیران اجرایی هستند که طبیعتاً فرصت فکر کردن در زمان بحران را ندارند، دقیقاً در این فضا، دانشگاه باید ورود کرده و از نظر فکری و ارائه ایده، کمک کند. دانشگاههای ما در این فضا، منفعل هستند و در تعامل با جامعه از یک سو و در تعامل با حوزه اجرا از سوی دیگر، باید عملکرد بهتری از خود نشان دهند. مسئولان اجرایی نیز کاملاً درگیر فضای اجرا هستند که البته نقدهای بسیاری به نحوه فعالیت آنها وارد است.
کارشناس و استاد رشته مدیریت بحران یادآور شد: در نوع اطلاعرسانی و هماهنگی نهادهای متولی با یکدیگر برای عبور از بحران، ضعف زیادی داریم. در حوزه مدیریت بحران، مبحث بسیار مهمی به نام «ارتباطات بحران» وجود دارد. نوع اطلاعاتی که به جامعه ارائه میشود و اطلاعی که جامعه باید از متولیان بحران دریافت کند، در این بخش قرار میگیرد. در این حوزه بسیار ضعیف هستیم؛ سخنگوها حرفی میزنند، برخی مسئولان حرف دیگری بیان میکنند و دو نهاد نیز بهصورت همزمان ورود کرده و حرفهای متناقضی میزنند که مخاطب را سردرگم کرده و اعتماد او به مسئولان و منابع رسمی خبری را خدشهدار میکند.
نیاز به شبکهسازی برای مدیریت بحران داریم
کارشناس و استاد رشته مدیریت بحران در مورد انتشار پیامهای جعلی برای درمان کرونا منتسب به پروفسور مجید سمیعی، جراح مشهور مغز و اعصاب و همچنین سوءاستفاده برخی پزشکان از نگرانی مردم گفت: میبینیم خبری در کانال مجهولالهویه با ادمینی ناشناس منتشر میشود و مردم به آن اعتماد میکنند، در حالی که متأسفانه جامعه به اطلاعیههای رسمی نهادها با دیده تردید نگاه میکند؛ بنابراین افکار عمومی در حوزه مدیریت بحران بسیار مهم هستند. از طرفی جامعه دانشگاهی باید به فضای مشوش اذهان عمومی ورود کرده و برداشتهای متناقض جامعه مخاطب از صحبتهای مسئولان را با اطلاعرسانی و تبیین علمی صادقانه اصلاح کند تا ذهن مخاطب، «پرونده باز» نداشته باشد. باید نکات را بهصورت شفاف و صریح به مخاطب بگوییم؛ چون در برخی مواقع ممکن است جامعه، صحبت فردی دانشگاهی را بهتر از مسئول اجرایی میپذیرد.
وی ادامه داد: متأسفانه دانشگاه در این صحنه بهصورت جدی حاضر نشده است. همچنین نتوانستهایم شبکهای از فارغالتحصیلان رشته مدیریت بحران حداقل در فضای دانشگاهی تشکیل دهیم تا در زمان بروز بحران وارد میدان شود و فضا را بهخوبی مدیریت کند. تعداد قابل توجهی از فارغالتحصیلان رشته مدیریت بحران در کشور وجود دارند که ظرفیت عظیمی محسوب میشوند و شبکهسازی آنها میتواند تأثیرگذاری بسیار خوبی در جامعه داشته باشد.
تصویر واقعیت گاهی متضاد با واقعیت است
در حوزه «ارتباطات بحران»، دو مبحث مهم وجود دارد؛ واقعیت و تصویر واقعیت. ممکن است در واقعیت، پیشرفت خوبی از نظر مدیریت بحران داشته باشیم، بهطور مثال در مواجهه با سیل روزهای ابتدایی سال 1398، مردم با کمک برخی از دستگاههای اجرایی توانستند بحران را پشت سر بگذارند. اگر چنین حجم سیلابی در کشور دیگری جاری میشد، ممکن بود نابودی بسیاری رقم بزند، در حالی که متأسفانه بهدلیل ضعف در اطلاعرسانی، «تصویر واقعیت» شکل گرفته در اذهان عمومی، معکوس واقعیت بود و تصویری ناکارآمد در افکار عمومی نقش بست. تعداد نیروی انسانی که پای کار آمدند و مدل مدیریتی مردمی در بحران، پیروزی بزرگی بود؛ اما آنچه بهواسطه فضای مجازی در ذهن مردم شکل گرفت، تصویر شکست بود. مردم تصور کردند تمام سیستمهای ما ضعیف و ناکارآمد هستند. البته نقدهای زیادی وارد است؛ اما امکان دارد در واقعیت، اتفاقات خوبی بیفتد؛ ولی تصویر واقعیت بهواسطه ضعف رسانهای، متفاوت و حتی متضاد باشد.
کارشناس و استاد رشته مدیریت بحران تصریح کرد: مخاطب با توجه به سابقه و نوع اطلاعرسانیهای ضعیف در گذشته، اعتماد خود را از دست داده است. جامعه دانشگاهی میتواند در حوزه سواد رسانهای، ارتباطات و خبررسانی در مدیریت بحران، به مدیران از یک طرف و به جامعه از طرف دیگر کمک کند. متأسفانه مدیران ما رسانهگریز هستند یا با کوچکترین اطلاعات غلطی، خبری را رسانهای میکنند. نماینده مجلس حرفی میزند و معاون وزارتخانه، صحبت دیگری را بیان میکند، این اتفاقات در ذهن مخاطب، توقع ایجاد میکند و واکنش منفی نشان میدهد. نکته مهم این است که اگر جامعه، تفکیکی بین نهادهای مختلف حکومتی قائل نشود و همه مسئولان را به چشم حاکمیت ببیند که ممکن است خبرهای صحیح بعدی را نیز باور نکند.
خطرناکترین موج دشمن، عملیات روانی «ترس» است
ظفری خاطرنشان کرد: در فضای مدیریت بحران، تمام مسئولان باید علاوه بر اطلاعات و دانش مدیریت بحرانی کفِ میدانی، اطلاعات رسانه و خبررسانی در بحران را نیز داشته باشند. گاهی لازم است مدیری اصلاً حرف نزند تا التهابی ایجاد نشود. دانشگاه باید سواد رسانهای مسئولان در بحران را بالا ببرد. از سوی دیگر دانشگاه باید وارد میدان شود و فضای بههمریخته را جمع کند. راهاندازی انجمنهای علمی قدرتمند در حوزه مدیریت بحران میتواند راهگشا باشد؛ انجمنی قابل اعتماد لازم داریم که مورد اعتماد جامعه و مسئولان باشد تا وقتی نکتهای را بیان میکند، مردم بپذیرند. این انجمن بدون سوگیری سیاسی و رفتارهای متناقض باید نقش خود را ایفا کند که فضایی علمی و دانشگاهی میطلبد.
وی با اشاره به حاکم شدن فضای ترس ناشی از شیوع بیماری کرونا در جامعه ادامه داد: خطرناکترین موجی که دشمن میتواند بر آن سوار شود، عملیات روانی «ترس» است. اگر فضای ترس بر جامعهای حاکم شود، هر شایعه و خبر کذبی منتشر شود، جامعه میپذیرد؛ چون ترسیده است. اتفاقی که باید در جامعه و مسئولین رخ دهد، حفظ آرامش است. ویروسی آمده که حتماً مدیریت و کنترل میشود و در این بین ضریب دادن به کرونا بسیار خطرناک است.
کارشناس و استاد رشته مدیریت بحران در پایان گفت: متأسفانه فضا به سمتی رفته که بسیاری فکر میکنند تمام مردم ایران، کرونا میگیرند و همه نیز میمیرند! خطرناکترین عملیات روانی دشمن، عملیات ترس است و وقتی فضا به سمت ترس برود، جامعه حتی دروغهای شاخدار را قبول میکند. حفظ آرامش در فضای مدیریت بحران هم برای مسئولان و هم جامعه بسیار مهم است.
انتهای پیام/