به گزارش گروه بینالملل ایسکانیوز، روابط میان دو کشور ایران و روسیه در سالهای اخیر به دلایل زیادی از جمله روابط نزدیک و همکاری های گسترده میان تهران و مسکو در ابعاد منطقه ای، مبارزه با تروریسم و همچنین تبادلات گسترده علمی در بالاترین سطح خود قرار گرفته است. اکنون و و با گسترش شیوع ویروس کرونا و بحرانهای منطقهای و بینالمللی ناشی از آن با احمد وخشیته کارشناس مسائل روسیه به گفتگو پرداختیم و نظر او را درباره مسائل گوناگون از میزان تبادلات علمی و دانشجویی بین دو کشور تا راهکارهای دولت روسیه برای جلوگری از شیوع کرونا جویا شدیم.
دیدگاهتان درباره سطح همکاریهای علمی و فرهنگی و تبادل دانشجو بین ایران و روسیه چگونه است؟
واقعیت این است که به نظر میرسد اگر عینک خوشبینی و یا بدبینی را در رابطه ایران و روسیه کنار بگذاریم؛ ظرفیتهای بالقوه فراوانی وجود دارد که هنوز بکر و دستنخورده باقی مانده و میتوان از آن برای گسترش منافع ملی خویش در یک بازی برد-برد بهره برد. من ابتدا میخواهم به این موضوع اشاره کنم اگر من سخن از گسترش روابط با روسیه میگویم، یقینا از این جهت است که سالها در این منطقه در حوزه رسانه و دانشگاه فعالیت دارم و البته این به معنی نفی گسترش روابط با دیگر کشورهای فرامنطقهای نیست که یقینا لازم است کارشناسان حوزههای مذکور در این رابطه اظهار نظر کنند؛ چرا با این مقدمه وارد این گفتگو میشوم؟ چون برخی دوستان که به نظر میرسد ارزشی به توازن قدرت ندارند و با بدبینی رابطه ایران و روسیه را دنبال میکنند، عموما برچسب میزنند که هر کس از گسترش روابط با روسیه سخن بگوید، مثلا روسوفیل است. من معتقدم که وظیفه من کارشناس، تحلیلگر، استاد دانشگاه یا هر اسم و عنوانی که برای آن میخواهید بگذارید این است که به گسترش این روابط بر مبتنی بر منافع ملی کشورم تلاش کنم و اطلاع رسانی کنم؛ حتما آن شخصی که کارشناس مسائل اروپا، آمریکا، چین، هند و یا حتی عربستان است هم همین وظیفه را دارد؛ چرا که من و امثال من افراد دولتی نیستیم و به حزب و دسته ای هم وابستگی نداریم؛ پس صرفا بر اساس تجربه و مطالعه سخنی میگوییم که به طور نسبی میتواند صحیح یا غلط باشد؛ اما حتما توجه به همهی صداها کمک خواهد کرد که سیاست خارجی ما فعالتر شود.
با این مقدمه میخواهم به همکاری های ایران و روسیه در حوزه فرهنگی و علمی وارد شوم. خب میان سالهای گذشته تا پیش از سه سال پیش، دانشجویان عموما برای تحصیلات تکمیلی در رشته های مهندسی و انسانی و همچنین گرایش های مختلف هنر به روسیه سفر میکردند و شاید بتوان هر کدام از این افراد ظرفیت های گسترده ای برای انتقال فرهنگ ایران به روسیه بودند
در این میان البته طی سه یا چهار سال گذشته به واسطه سیاست هایی که نمی دانم واقعا چه اسمی برای آن به کار ببرم، به یکباره چند دانشگاه روسیه برای رشته های پزشکی و دندانپزشکی تایید شدند و ما شاهد سرازیر شدن چند هزار دختر و پسری هستیم که عموما زیر بیست سال هستند و سودای پزشکی در سر دارند و به هر دلیلی در ایران نتوانستند ادامه دهند.
مرثیه این ماجرا زمانی میشود که این افراد بعضا با معدلهای دیپلم خیلی پایین به روسیه میآیند، عموما پسرها سربازی نرفته (و حتی برخی حکم سرباز فراری دارند و نمیتوانند برگردند) و خانواده های آنها به امید آنکه مثلا فرزندشان دو سال در دانشگاه های روسیه میخواند و بعد برمیگردد مبلغی را مهیا کرده اند؛ اما بیکباره از یک سو با قیمت دلار نجومی سر کار دارند که بسیار با دلار جهانگیری فاصله دارد و از سوی دیگر با بازی وزارت بهداشت که هر سال دانشگاهی را تایید میکند و دانشگاهی را از تایید خارج. حالا بماند که اصلا آیا کسی به این موضوع می اندیشد که مگر ما چند سال دیگر چقدر دندانپزشک میاز داریم که این موضوع را باید متخصصین این حوزه بررسی کنند که آیا این میزان از عرضه با تقاضا همخوانی دارد. به هر حال برآیند این سردرگمی و کاهش انگیزه سبب شده است که آن تعریفی که از دانشجوی ایرانی در دانشگاه های روسیه وجود داشت کمی با چالش روبرو شود.
اما اگر از دانشجویان پزشکی و مافیای اعزام دانشجو و انتقال به دانشگاههای ایران در رشته های پزشکی عبور کنیم؛ از سوی دیگر باید بپذیریم که تفاهمنامههای همکاری خوبی میان دانشگاههای برتر ایران نظیر علامهطباطبایی، شهید بهشتی، دانشگاه تبریز و ... با دانشگاههای روسیه امضا و وارد فاز عملیاتی شده است. تفاهمنامه هایی که به موجب آن دانشجویانی برای تحصیلات تکمیلی میان ایران و روسیه تبادل میشوند و این سبب میشود از آنجا که این افراد از سطح علمی قابل تاملی برخوردار هستند و از سوی دیگر انگیزههای جدی نیز برای پیشرفت دارند، هر یک نقش یک رایزن علمی و حتی فرهنگی را در کشور مقابل ایفا کنند. به هر حال به نظر میرسد زمانی ما میتوانیم از توسعهی روابط میان دو کشور سخن بگوییم که در حوزه های فرهنگی و اقتصادی نیز روابط عمیقی میان لایه های مردم نیز صورت گرفته باشد.
در کنار تبادلات علمی و فرهنگی، آیا دو کشور توانستهاند همکاری مطلوبی در زمینه جذب توریسم و به ویژه توریسم درمانی که بستر علمی دارد داشته باشند؟
من گمان میکنم بیشتر از آنکه مهم باشد چند بار روسای جمهور با هم دیدار میکنند، مهم است که چه میزانما توریست میان کشورهایمان داریم. چه تعداد دانشجو میان ایران و روسیه تبادل می شود.اگر در این لایه اتفاقهای خوبی رخ داد، یعنی اعتماد و شناخت میان ملتها اتفاق افتاده است و حتما به دنبال آن ما با گسترش روابط اقتصادی روبرو خواهیم بود.
در این زمان است دیدارهای روسای جمهور و مقامات ارزش بسیار بالاتری پیدا میکند؛ چرا که باید توجه داشته باشیم آن چیزی که سران بایکدیگر امضا و تواافق میکنند را در حوزه های فرهنگی و اقتصادی باید مردم اجرا کنند. در حوزه همکاری رسانهای به نظر من همچنان یک خلا بزرگ وجود دارد. از یک سو ما با صداوسیما و راسانه های اصولگرا روبرو هستیم که عموما بسیاری از موضوعات را بزرگنمایی میکنند و یا حتی اگر واقعیت محض را هم بگویند، از آنجایی گه مردم اعتمادی به آنها ندارند، آن را خلاف واقعیت میپندارند. از سوی دیگر رسانه های اصلاح طلب را داریم که عموما عینک بدبینی به روابط زده اند.
من در نشست ۵۱۵ سال روابط ایران و روسیه تحت عنوان آسیب شناسی دیپلماسی رسانه ای ایران و روسیه سخن گفتم و از ضرورت شکلگیری اتاق فکر رسانه ای متشکل از متخصصین این حوزه سخن گفتم. امیدوارم شاهد شکلگیری چنین کارگروه غیر دولتی و تخصصی باشیم که حتما به آگاهی بخشی کمک خواهد کرد. طی چند سال گذشته من و همکارانم در دیدبان روسیه تلاش کردیم در آگاهی بخشی بی طرفانه از سیاست و حکومت در روسیه و ابعاد مختلف جامعه و فرهنگ و اقتصاد و سبک زندگی و ... روسیه اطلاع رسانی و آگاهی بخشی کنیم. به نظرم گامی کوچک اما مفید بود و لازم است چنین فعالیتهایی به صورت معکوس و البته غیر دولتی نیز شکل بگیرد.
البته باید به فعالیت های بنیاد ابن سینا اشاره بکنم که میان ۱۴ سال گذشته توسط آقای دکتر هادوی و همکارانشان در مسکو و بسیاری از مناطق روسیه فعالیت میکنند و کتاب های بسیار خوبی را از فارسی به روسیه ترجمه کرده اند و با توجه به ارتباطات گسترده و قوی که با حوزه دانشگاهی و مراکز دینی در روسیه دارند، این کتاب ها با استقبال فراوانی مواجه شده است و چندین بار حتی به عنوان کتاب سال در روسیه انتخاب شده. به نظرم این حضور گسترده در حوزه نشر و کتاب اتفاق مهمی است. چرا که نه تنها در حوزه نمایشگاهی و آکادمیک فعالیت چشمگیری دارند، بلکه از سوی دیگر کتاب های جالبی برای آموزش زبان فارسی دارند که در روسیه در مراکز آموزش زبان فارسی بسیار استقبال میشود.
به عنوان مثال طی دو سالی که من استادیار دانشگاه دوستی ملل روسیه بودم، در قسمت آموزش زبان فارسی ما از همین کتاب ها بهره می بردیم و خب باید توجه داشته باشید که گسترش زبان فارسی به عنوان یک زبان در دانشگاه های روسیه چقدر میتواند به گسترش روابط و شناخت صحیح روس ها از ایران کمک کند.
در روزهای اخیر که شاهد شیوع ویروس کرونا در کشورمان بودیم، سطح همکاریهای دو کشور چگونه بوده است؟
در رابطه با کرونا مقامات روسیه اعلام کردند که فعلا در ایران از صدور روادید غیر ضروری ممانعت میکنند؛ اما همچون گذشته پروازهای شرکت هواپیمایی ایرفلوت و ماهان برقرار هست. در حوزه مقابله با کرونا، روزنامه ایزوستیا به نقل از معاون نخست وزیر که مسئولیت کمیته مبارزه با کرونا را برعهده دارد که دانشمندان این کشور پنج نمونه اولیه واکسن کرونا رو تولید کردند. از سوی دیگر در این مدت روسیه ۱۵۰۰ تست آنالیز کرونا به کره شمالی داده و به نظر میرسه که با توجه به روابطی که میان تهران و مسکو وجود داره حتما اگر درخواستی از سمت وزارت بهداشت ایران باشه در این زمینه مقابل با کرونا هم فرصت همکاری و مبارزه با این ویروس میان دو کشور مهیا هست.
برخی شایعات مبنی بر لغو شدن نشست سران روسیه، ترکیه و ایران در تهران وجود داشت که با توجه به شیوع کرونا در ایران لغو شود؛ اما آقای پسکوف سخنگوی کرملین اعلام کرد که مقدمات انجام آن در حال برنامه ریزی است.
یکی از شیوه هایی که در مسکو در موضوع کرونا کنترل شده، این است که شهرداری با استفاده از دوربین های کنترل چهره مراقب است که افرادی که مشکوک و یا مبتلا هستند و باید در خانه و یا هتل های خاصی قرنطینه باشند خارج نشوند.
چون شما میدانید که حدود ۲۵۰۰ نفر شهروند روسیه هستند که وقتی از چین به مسکو برگشتند، با وجود اینکه علائمی نداشتند، اما به منظور کنترل این ویروس قرار شد که تا دو هفته در قرنطینه در خانه یا هتل باشند.از سوی دیگر، همه افرادی که میخواهند وارد روسیه شوند، با دستگاه اسکن میشوند.