به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، فریده طهماسبی: «آمریکاییهای خوشبخت، مردمی که در آسایش و رفاه کامل هستند، اصلا این کشور بهشت روی زمین است؛ مردمشان راضی، جوانان خوشحال و دانشجوهایشان کاملا امیدوار به مسیر روشن آینده هستند؛ ای کاش میشد در این کشور تحصیل کرد، دانشگاههای مدرن که نهتنها تحصیل در آنها رایگان است که کمکهزینه تحصیلی هم میدهند.» اینجملهها آشناست، حتما شنیدهاید، برخی باور دارند که آمریکا همان آرمانشهر است. رویای رفتن به این کشور به ویژه برای تحصیل، آرزوی برخی از جوانان و نخبهها شده است.
بهشت برخی جوانان ما در حال حاضر تبدیل به جهنمی برای دانشجویانش شده. دانشجویانی که صدایشان را حتی تا بالاترین مقام رسمی کشور یعنی رئیس جمهور هم رساندهاند و شاکی از وضعیتی که در این گزارش بررسی خواهد شد پای کاندیداهای ریاست جمهوری آینده را هم وسط کشیدهاند.
هزینه بالای تحصیل در مقاطع آموزش عالی ایالات متحده سالهاست دانشجویان این کشور را وادار کرده به دریافت وامهای دانشجویی کلان تن دهند؛ شاید باورش سخت اما مبلغ بدهی وامهای دانشجویی دریافت شده پس از وام مسکن بالاترین میزان را در آمریکا دارد و بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی تا سالها با اقساط این وامها دست و پنجه نرم میکنند.
این مسئله به بحرانی برای فارغالتحصیلان آمریکایی تبدیل شده و حتی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری 2020 درخواست کردهاند که برای این مشکل راهحلی پیدا کنند.
مقایسه دانشگاهها و شرایط تحصیل ایران و آمریکا نه درست است، نه موضوع این گزارش؛ چرا که دانشگاههای ایران غالبا دولتی هستند و بیش از ۶۰ درصد دانشجویان در این دانشگاهها تحصیل میکنند و دانشگاههای غیرانتفاعی هم آنچنان هزینه سرسامآوری که نیاز به دریافت وامهای کلان داشته باشد؛ ندارد. مثلا هیچکدام از ما نمیتوانیم تصور کنیم که سالانه 40 هزار دلار برای تحصیل در دانشگاه بپردازیم؛ اما سایت «یونی پیج» که مبلغ شهریه دانشگاههای ایالات متحده را منتشر کرده، شهریه دانشگاه هاروارد که گرانترین دانشگاه آمریکا است سالانه 66 هزار دلار، دانشگاه ییل 45 هزار دلار و دانشگاه برکلی را 42 هزار دلار عنوان کرده است
طبق این گزارش به طور میانگین شهریه دانشگاههای خصوصی سالانه 48 هزار دلار و دانشگاههای عمومی 37 هزار دلار است. از این رو دانشجویان برای پرداخت این شهریهها مجبور به دریافت وامهای کلان میشوند و تا سالها به بانکها و موسسات وام خصوصی بدهکارند.
بنا بر گزارش «ژانت لورین» در خبرگزاری «بلومبرگ» برنامه وام دانشجویی فدرال ایالات متحده در سال 1965 آغاز شد و هدف آن دسترسی مطمئن دانشجویان به کمک هزینهها بود. این کمک هزینهها از طریق دانشگاهها پرداخت میشد و به دانشجویان برای تامین هزینههای خود تا زمانی که بتوانند درآمدی داشته باشند کمک میکرد. با افزایش هزینههای کالجها، موسسات وام خصوصی نیز اعطای وامهای با بهره بالا را به دانشجویانی که نیازشان بیش از وام فدرال بود افزایش دادند.
در 16 ژانویه سال 2020 «آژانس رتبه بندی اعتباری در مرکز سرمایه گذاری مودی» گزارش داد که میزان بدهی وامهای دانشجویی در آمریکا در ابتدای همین سال 1.6 هزار میلیارد دلار بوده و این رقم درحال افزایش است. باید اشاره کرد که این رقم از سال 2009 تاکنون نسبت به قبل از آن بیش از دو برابر شده است.
به گفته کارشناسان دلیل افزایش تقاضا برای دریافت وام دانشجویی کاهش چشمگیر اعطای کمک هزینه تحصیلی پس از بحران اقتصادی سال 2008 در آمریکا است. از سویی نیز به دلیل شرایط سخت اقتصادی، بسیاری از دانشجویان توان بازپرداخت وامهای خود را نداشتند بهطوری که بدهی این وامها با رشد سه هزار دلار در ثانیه از 364 میلیارد دلار در سال 2004 به 1 هزار میلیارد دلار در سال 2011 رسید. در نتیجه این موضوع به مرور زمان به معضلی اجتماعی-اقتصادی تبدیل شد.
این میزان شهریهها و شرایط سخت مالی پس از بحران اقتصادی باعث شده دانشجویانی که حتی کمک هزینه تحصیلی دریافت میکنند نیز بدون دریافت وامهای دانشجویی قادر به ادامه تحصیل نباشند و در نتیجه بسیاری از دانشجویان با بدهی بسیار بالا فارغ التحصیل میشوند.
بنا بر گزارشهای اکثر رسانههای آمریکایی، در ایالات متحده با جمعیت 327 میلیون نفر، 45 میلیون نفر بدهکار وامهای دانشجویی هستند.
«اشلی پین» که فارغ التحصیل رشته حقوق دانشگاه «اموری» است در مصاحبه با شبکه خبری «سی ان ان» بدهی خود در زمان فارغالتحصیلی از دانشگاه را 330 هزار دلار اعلام کرده و گفته است که باوجود آنکه مشمول کمک هزینه تحصیلی بوده؛ اما این مبلغ تنها بخشی از شهریه را جبران میکند و وی به دلیل عبور از سقف دریافت وام از دولت، مجبور به دریافت وام خصوصی با بهره بالا شده است.
یک دانشجوی دیگر به نام «مگان لایزر» میگوید با آنکه بورسیه تحصیلی دریافت کرده بود پس از فارغالتحصیلی از یک دانشگاه عمومی در مقطع کارشناسی ارشد بهداشت 80 هزار دلار بدهی داشت.
براساس این گزارش به نظر میرسد، با بحرانی شدن این وضعیت در ایالات متحده پای مردان سیاست به این عرصه باز شد و در کنار دغدغههایی که برای رفع مشکل که از سوی برخی از مقامات وجود داشت دستمایه بهرهبرداریهای انتخاباتی نیز قرار گرفت.
از جمله اخیرا وزارت تحصیلات ایالات متحده برنامه «بخشش وام بخش دولتی» را ایجاد کرد تا کسانی که کمدرآمد هستند یا مشکلات جدی برای پرداخت وام دارند بتوانند از بازپرداخت وام معاف شوند. با این حال تقریبا 99 درصد درخواستها برای بخشش وام دانشجویی دولتی که طبق این برنامه صورت گرفته بود از سوی دولت رد شده است.
این طرح سالهاست که در کارزارهای انتخاباتی مورد توجه قرار گرفته است. برای نمونه هیلاری کلینتون در مبارزات انتخابات ریاست جهوری سال 2016 شعارهای بسیاری در این زمینه داد که از جمله آنها میتوان به طرح «کالج بدون شهریه» برای خانوادههای کمدرآمد اشاره کرد. همچنین اعلام کرده بود که نرخ بهره وامهای دانشجویی را کاهش خواهد داد. کلینتون گفته بود که دولت نباید از وامهای دانشجویی فدرال سود ببرد بنابراین وی از پایین نگهداشتن نرخ بهره این وام حمایت میکند.
دونالد ترامپ در کتاب خود به نام «آمریکای فلج شده» که در سال 2015 منتشر شده نوشته است «این وامهای دانشجویی شاید یکی از چیزهایی است که دولت نباید از آن پول دربیاورد ولی هنوز اینکار را انجام میدهد».
وی در کارزار انتخاباتی خود در سال 2016 نیز سخنی مشابه همین را بیان کرده بود. با وجود چنین ادعایی وی هرگز طرحی عملیاتی برای این موضوع ارائه نکرد و در نزدیک به چهار سال ریاست جمهوریاش، هیچ تمهیدی برای این موضوع اندیشیده نشد و این بحران کماکان باقی است.
با حل نشدن مشکل بدهی وامهای دانشجویی، بار دیگر این مسئله در کارزار انتخابات ریاست جهوری سال 2020 نمایان شد و از نظر اغلب نامزدهای این دوره انتخابات دور نماند. از جمله «جو بایدن» معاون پیشین «باراک اوباما» رئیسجمهور آمریکا و «برنی سندرز» سناتور ایالت ورمونت، دو کاندیدای رقیب جدی در انتخابات درون حزبی دموکراتها طرحهایی را در این باره ارائه کردهاند.
سندرز که به دلیل دیدگاههای انتقادی نسبت به سیاستهای داخلی ایالات متحده در میان جوانان و قومیتها از محبوبیت بالایی برخوردار است، در یکی از شعارهای انتخاباتی خود به نام «کالج برای همه» اعلام کرده است که بدهی وام دانشجویی هر دانشجو را حذف کرده و این هزینه را به روشهایی دیگر از جمله وضع مالیات 5/0 درصدی بر معاملات سهام بورس وال استریت جبران میکند. همچنین برنامه دارد شهریه در همه کالجها و دانشگاههای عمومی چهارساله و تمام کالجهای منطقهای رایگان شود.
پس از اینکه این طرح مورد اقبال دانشجویان قرار گرفت، بایدن نیز در برنامه ای با محوریت آموزش عالی طرح دو سال آموزش رایگان را پیشنهاد کرده است. با این حال به نظر میرسد این طرح بیشتر کارکرد انتخاباتی دارد زیرا به گفته کمپین انتخاباتی خود بایدن سالانه 750 هزار میلیارد دلار هزینه در برخواهد داشت.
باوجود آنکه طرح سندرز معقول به نظر میرسد و مورد توجه دانشجویان و جوانان قرار گرفته؛ اما منافع مراکز اقتصادی مهم و قدرتمندی مانند بورس وال استریت و بانکها را به خطر خواهد انداخت. از این رو این مراکز به احتمال بسیار زیاد به مخالفت با این طرح برخواهند خواست.
علاوه بر این «زاک فریدمن» در گزارشی در سایت «فوربز» نیز اینکه «تمام وام گیرندگان حتی کسانی که توان بازپرداخت وام را دارند بخشیده میشوند» یکی از مشکلات این طرح میداند و معتقد است «این موضوع میتواند سود اقتصادی را محدود کند».
نشانههای مخالفت با سندرز هماکنون نیز در مجمع انتخاباتی حزب دموکرات به وضوح دیده میشود و در همین چند روز گذشته با آشکار شدن شواهد پیروزی سندرز در انتخابات درون حزبی چند ایالت، اغلب نامزدهای این حزب از جمله مایکل بلومبرگ، پت بودجیج و کاملا هریس به نفع بایدن کنار رفتهاند تا از تبدیل شدن سندرز به نامزد اصلی حزب دموکرات در انتخابات جلوگیری کنند.از این رو به نظر میرسد بحران وامهای دانشجویی کماکان به عنوان یک بحران مهم برای این کشور باقی خواهد ماند؛ بحرانی که رسانهها حرفی از آن نمیزنند تا آمریکا همچنان یک بهشت برای برخی جوانان کشورهای درحال توسعه باشد و تصویری رویای از آن در ذهن داشته باشند.
انتهای پیام/