به گزارش گروه دانشگاه ایسکانیوز، ۳۵۰ استاد ایرانی، نامهای به ۱۹۰ استاد هندی نوشتند. این نامه به چهار زبان ترجمه و منتشر شده است.
در متن این نامه آمده است: بسم الله الرحمن الرحیم، یا ایها الناس انا خلقنکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عتدالله اتقئکم ان الله علیم خبیر (قرآن کریم، سوره حجرات؛ آیه ۱۳) ای مردم! شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را در تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید -اینها ملاک امتیاز نیست- قطعاً ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. بیتردید خداوند دانای آگاه است). حضور استادان محترم دانشگاههای کشور دوست، پهناور و تاریخی هند، سلام علیکم، اخبار منتشره درباره سیاستهای اعمالی دولت هندوستان در قبال شهروندان مسلمان آن کشور دوست و برادر تاریخی در ماههای اخیر، برای همه دوستداران کشور شما، نگرانیهای عمیقی را به وجود آورده که به این واسطه با شما دانشوران در میان میگذاریم؛ امید که از سر دانش و عشق به کرامت انسانی چارهای سازنده اندیشیده شود.
در ادامه این نامه ذکر شده است: استادان گرامی! شما بر اساس قضاوتهای بیناتاریخی و بینافرهنگی در ایران و هند آگاه هستید که نامه پیش روی استادان ایرانی به شما همتایان گرامی هند از سر محبت و عشق دو ملت نشأت میگیرد؛ هرچند آرزوی دیرین مصلحان اجتماعی این بوده است که عرصه سیاست و سیاستمداران هماهنگ با عالمان و بر پایه نتایج علمی حاصل از گفتوگو و قوه خدادادی عشق، محبت و عدالت عمل و اداره شود؛ اما واقعیت تاریخی گواه آن است که آنها آنچه را خود صلاح دانسته عمل کردهاند، گو این که سیاستمداران غالباً در دایره الزامات مناصب و بر پایه مشهورات بر ساخته رسانهها عمل میکنند، این در حالی است که دانشوران حقطلب بیش از همه، خود را در قبال انسانیت، تاریخ و علم مسئول دانستهاند و همین تعهد آسمانی از آنها برای خاموش نبودن، آنها را برای گفتوگو در مقیاسهای کلانتر تاریخی-انسانی و حوادث گوناگون روزگار، مستعد کرده است.
در بخش دیگری از این نامه بیان شده است: گفتوگوهای عالمانه از این ویژگی برخوردارند که از عمق تاریخ و از ندای باطنی وجود، مسئله امروز انسان را معطوف به آینده پاسخ میدهند؛ شما استادان گرامی بهخوبی مستحضرید که این نوع گفتوگوها به بافتار دیروز، اکنون و فردا متعهد است، نه تحجر گذشتهگرایان را دارد، نه اکنونزدگی اهل سیاست را و نه توهم ایدهآلیستها را؛ بلکه سرمایه کل این بافتار را خرج پاسداشت انسانیت و سعادت حقیقی او میکند. در این وضعیت، چهبسا عیار دین نیز در ترازوی اخلاق سنجیده میشود؛ زیرا محوریت اخلاق باعث میشود انسانها از هر دین و قومی بتوانند در کنار یکدیگر از کرامتشان دفاع کنند و مگر نهایت دین این نیست که همه آرایههای نژادی، زبانی و فرقهای را برای سعادت حقیقی فطرتگرا جمع کند و انسان معاصر را از پروژه تصنعی جهانیسازی به سوی صیرورت باطنی در معنای جهانی شدن و خیر عمومی و سعادت برین سوق دهد؟
در ادامه این نامه آورده شده است: استادان کشور بزرگ و باشکوه هند! شما بهخوبی میدانید با وجود اینکه سالهاست تمدن غرب، پلورالیسم اجتماعی را بهمثابه دستآورد مهم تمدنی خود مطرح کرده؛ اما به دلیل خوی تمامیتخواهانه و سرشتی غیر دموکراتیک هنوز عملاً در این مسیر توفیق جدی کسب نکرده و همچنان بر سر ارائه الگویی عملی و بادوام، رقابت درونی سختی را در حال تجربه است؛ زیرا جغرافیای اندیشگانی غرب هنوز نتوانسته نزاع درونی مابین "فردگرایی" و "خودمحوری" را رفع کند، در مقابل اما در نگاه بسیاری از هندپژوهان، هندوستان بهمثابه کشوری شرقی و با سابقه کهن تمدنی، قرنهاست که الگویی بادوام از این کثرتگرایی مسالمتآمیز اجتماعی را به نمایش گذاشته است، تا جایی که میتوان گفت تعین تمدنی کشور شما از طریق تنوع ادیان، گوناگونی اقوام و زندگی مسالمتآمیز مردمانش رقم خورده است؛ تمدن غرب اما شعار مذکور را در انحصار خود دانسته و از همین روی برای مخدوش کردن هر الگوی غیرغربی درباره تکثر، از هیچ تلاشی دریغ نکرده و نخواهد کرد و شاید حمایت وافرش از حقوق اقلیتهایی که در این ایام به ناحق مورد تبعیض گروههای افراطی هند قرار گرفتهاند، نه بهخاطر عشق و محبت به مسلمانان (زیرا سکوتشان در مصائب فلسطینیان و یمنیها و... شواهدی بر ابطال این ادعاهاست) بلکه بدین علت باشد که بتواند مزیت تاریخی تمدن هند مبنی بر تکثرگرایی و صلحآمیز بودن زیست اجتماعی پیروان همه ادیان در کنار یکدیگر را -که ریشه در مبانی و آیین هندوئیزم داشته و قانون اساسی کنونی هند نیز بر آن تأکید دارد- از آن گرفته و به نفع تاریخ غیر دموکراتیک و پرستیزش مصادره کند.
استادان ایرانی خطاب به همکاران هندی خود نوشتهاند: همکاران ارجمند! دانشگاهیان ایران یقین دارند جامعه فرهیخته و دانشگاهی هندوستان از میراث تاریخی خود -که برآمده از روح مشترک ادیان و ناظر بر فطرت آسمانی انسان بوده و از همین روی میتواند الهامبخش باشد- پاسداری خواهد کرد. این پاسداری بیشک از معبر تحفظ بر استقلال تمدنی و ثبات سیاسی هند خواهد گذشت؛ امری که به نظر میرسد در این ایام در افکار عمومی جهان بهشدت مورد خدشه قرار گرفته و قلب همکاران شما در ایران را همانند شما مالامال از اندوه کرده است. عالیجنابان! انسان و جامعه جهانی معاصر، هندوستان را با نام آموزگار و مصلح بزرگی به نام مهاتما گاندی فقید و آرمانهای بشردوستانهاش گره زده است؛ مردی که با تکریم پیروان دیگر ادیان بهوبژه مسلمانان نجیب کشورش، سرمایه مبارزه مشترک مسلمانان و هندوها برای استقلال کشورش را از چنگ استعمار گران هند تأمین کرد؛ مردی که میراث تاریخی بزرگ مسلمانان در هندوستان و نیز اشتراک طریقتهای صوفیانه مسلمان با هندوها در سلوک عرفانیشان را توجیه عقلانی زندگی مسالمیتآمیز بین پیروان ادیان دانست؛ مردی که بهخوبی دریافت آینده هندوستان و کشور عزیز شما، امتداد گذشته تاریخی و فرهنگی- تمدنیاش است؛ اما اینک ذهنیت جامعه بشری با اتفاقات ناگوار و دلخراش علیه مسلمانان هندوستان نسبت به آینده آن نگران شده است.
در ادامه این نامه ذکر شده است: به نظر میرسد روح آن مرد بزرگ دوست دارد در میانه آتش و خونی که خوی استکباری تمدن غرب بهویژه به مدد تکنولوژیهای مرگبارش در جایجای جهان معاصر به وجود آورده، هندوستان را در آرامشی ببیندکه هندوئیزم ترسیم کرده، او دوست دارد هندوستان را به دور از تبعیضهای دینی و نژادی -که آن هم میراث غرب استکباری است- و در استمرار صلحدوستی گذشتهاش ببیند. حافظه تاریخی انسان معاصر قادر است تا سرگذشت کشورهایی که انسانیت را مصادره دین و سیاست کردهاند، بازخوانی کرده و برای بهزیستی روزگار خود عبرت گیرد. انسان معاصر زخمی عمیق از افراطگرایی مذهبی بر تن خود دارد و از این روی، نسبت به هر اقدامی که دوباره این زخم را بازسازی کند، دلنگرانتر از گذشته است.
در بخش دیگری از نامه استادان ایرانی عنوان شده است: استادان گرامی! کشور دوست و همسایه فرهنگی تاریخی شما جمهوری اسلامی ایران در بستر مبارزه با جریانهای تکفیری اسلامی به تجربه تاریخی سنگینی دست یازیده که خلاصه آن این است: هرگونه غفلت در مهار هیجانات قومی، نژادی، دینی و مذهبی قادر است تا چرخه خشونت و تجاوز به حقوق بشر را بهطور غیرقابل کنترلی آغاز کند و مهمتر اینکه اگر این چرخه خشونتطلبانه، حمایتی دولتی به خود بگیرد، به تهدیدی ویرانگر تبدیل خواهد شد که هزینهای بسیار بیشتر از سرمایه تاریخی کشوری برای التیام دردها و رنجهای آن لازم است. خوشبختانه تاریخ معاصر نمونههای مثبت و منفی قابل توجهی را برای عبرت امروز و فردای ما در دامان خود به یادگار و به عبرت دارد. بهراحتی میتوان سرمایه تاریخی رویکرد مسالمتآمیز گاندی را با داشتههای تاریخی جریانهای افراطگرای مذهبی -که جان شریف و عزیزش را ستاندند- مقایسه کرد.
در این نامه که به چهار زبان زنده دنیا ترجمه شده، تأکید شده است: همچنان که بهراحتی میتوان میراث قهرمان بدون مرز و انسانی جبهه مقاومت یعنی سپهبد شهید قاسم سلیمانی (که حتی در نبردهایش سرشار از عشق یکسان به انسان مسیحی، ایزدی، سنی و شیعه بود) را با میراث کسانی که صلحدوستی ادیان را به خشونتهای مذهبی تفسیر کردند، مقایسه کرد. جریانی، تاریخ بشر را به نام دین، به بنبست کشانده و جریانی دیگر با گذر از بنبستهای دینساخته، فراروی انسانیت افقها گشودهاند. میراث جریان افراط فاقد مانایی و اعتبار بوده و در هیچجای تاریخ نتوانسته برای بشریت، افقی بگشاید؛ زیرا عقلانیت، ابزار عصر جدید نمیتواند با کنشهای غیردموکراتیکاش با جهانیان ارتباط گیرد، گو این که بازیگری در این عصر، با رعایت همه الزامات شهروندی و قواعد دموکراسی، پیوندی وثیق دارد. این بدین معنی است که کنشهای غیردموکراتیک به مرور قدرت تأثیرگذاری و الهامبخشی خود را حتی در قلمروهای سنتی خود از دست خواهند داد.
در ادامه این نامه تصریح شده است: نتیجه این که بازیگری در مقیاس تمدنی علاوه بر رعایت این قواعد، نیازمند قواعد خاص دیگری است. بهعنوان مثال، انسجام و کارآمدی تمدنی، مستلزم تحقق الگویی ویژه از نظریه «تعایش سلمی» و همزیستی صلحآمیز است؛ نظریهای که جز در بستر رشد مدنی و علم پایه، محقق نمیشود؛ زیرا در همه جوامع و بهویژه در متون و کتابهای مقدس اسلامی و هندی، این دانشمندان و عالمان مهذب هستند که پیشرانی و رهبری زیست مدنی و اعتلای آن را برعهده دارند. این موقعیت، رسالتی ویژه را بر دوش عالمان مینهد که پاسداری از آن ممکن است حتی هزینههایی از قبیل مواجهه با جریانهای واپسگرای سیاسی را در بر داشته باشد. این مواجهه به اقتضای رسالت عالمان از مجرای تربیت مدنی و نفی خشونت با همراهی تاریخی یک ملت خواهد گذشت.
در بخش دیگری از نامه آورده شده است: برادران و خواهران استاد هندوستان! همکاران دانشگاهی شما در ایران بر این باورند که جلوه و نمای تاریخی-تمدنی هندوستان همواره چشمنواز بوده است؛ اما این جلوه ممکن است در اثر غفلتی تاریخی توسط افراطگرایان سیاسی-دینی خدشهدار شود. امیدواریم شما بزرگواران با تکیه بر منزلت فرهنگی-اجتماعی که در بین مردمان بزرگ هندوستان دارید، بتوانید عطف توجه به دیپلماسی علمی و گفتوگوها، مانع وقوع فجایع دردناک و خشونتبار علیه هموطنان مسلمان شوید.
در پایان نامه ذکر شده است: چه خوش گفت سعدی خوشسخن که گفتارش بهدلیل آمیختگی با حکمت عالمتاب شده که: بنیآدم اعضای یکدیگرند، که در آفرینش زیک گوهرند/ چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار. با این وصف دوام تکثر در کشور دوست، هندوستان و استمرار استقلال و اعتلای آن کشور بزرگ و همچنین تأمین عزت و کرامت تمام شهروندان بهویژه رفع مصائب و مضایق نوپدید بر مسلمانان نجیب هند را با دلالت شما گرامیان از خدای بزرگ و رحمان خواستاریم. والسلام علی من اتبع الهدی، همکاران شما در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و پژوهشی ایران.
انتهای پیام/