سریال پایتخت و روایتی نادرست از نقش ورزشکار حرفه ای!

سریال پایتخت با خود سانسوری، تصویری از طلب "گنج بدون رنج" را در پستوی ذهن مخاطبان این ورزش جذاب علی الخصوص قشر نوجوان جانمایی می کند..

مجیدخاتونی (جامعه شناس ورزشی)

مجموعه تلویزیونی پایتخت از معدود تولیدات پرمخاطب صدا و سیماست که مبتنی بر زندگی روزمره و تجلی برخی واقعیت ها و دغدغه های جامعه ایرانی می باشد.

این سریال ملی با اشاره به موضوعات حساس اجتماعی و تکیه بر سوژه سازی های جامعه پسند، روایتی طنزآلود را در معرض دیدگان عمومی قرار می دهد.

یکی از محورهای اصلی فصل ششم سریال پایتخت، روایتی برگرفته از رشته ورزشی پرطرفدار فوتبال است. عملکرد ورزشی تحسین برانگیز یک دروازه بان جوان و گمنام در بطن داستان این اثر، گنجانده شده است.

از سویی فوتبال را می توان گزاره ای مناسب، جذاب و همخوان با کلان روایت مجموعه پایتخت دانست. چرا که فوتبال به مثابه دلمشغولی جامعه، همواره در دهه های اخیر پیوند نزدیکی با زندگی ایرانیان داشته و از قدرت نفوذ اجتماعی و جذابیت بالایی برخوردار بوده است.

اما آنچه انگشت انتقاد جامعه شناسی ورزش را به سوی فصل ششم پایتخت روانه می سازد، نگاه افراطی بر ظاهرگرایی ورزشی و نادیده انگاری تلاش و سخت کوشی به عنوان رمز موفقیت یک ورزشکار است.

در واقع این سریال؛ با خود سانسوری، تصویری از طلب "گنج بدون رنج" را در پستوی ذهن مخاطبان این ورزش جذاب علی الخصوص قشر نوجوان جانمایی می کند.

فوتبال برای گروه هایی که موقعیت فرودستی در جامعه دارند، فراتر از یک ورزش و سرگرمی به مانند بهشتی روی زمین است که می تواند آنان را از پشت دیوار ناعدالتی های اجتماعی و اقتصادی برهاند تا در سایه تحرک اجتماعی و ایجاد موقعیت های تازه، جایگاه شهروندی اشان به رسمیت شناخته شود.

فوتبال در نزد بسیاری از مردم تماشاخانه رویاهاست . در میان شمار قابل توجهی از کشورهای توسعه نیافته و نیز سرزمین های در حال توسعه، فوتبال ورزش پابرهنه ها و نصیبی برای زندگی آنان تعریف می شود، چرا که "ستاره ورزشی شدن" علاوه بر استعداد ، تحمل سختی ها و تلاش های طاقت فرسا را نیازمند است .

از این رو اقشار ضعیف جامعه در زندگی کم رفاه خود که با تمرین سخت کوشی و جدال با فقر و تبعیض در هم آمیخته شده، برخوردار از توانایی های لازم و مستعد شکوفا شدن در این عرصه هستند.

این گفتار انتقادی سازندگان سریال پایتخت را خطاب قرار می دهد که با حذف سویه های تلاشگرانه ورزش فوتبال ،سیمای ناقصی از فرآیند قهرمان شدن را ارائه نمودند.

قهرمانی گری (heroism) در واقع فرآیندی است که خطرجویی جسورانه برای دستیابی به یک هدف ارزشمند را شامل می شود.

اما شیوه نمایش و روایت فانتزی از قهرمان مآبی "بهتاش فریبا" در نزد مخاطبان این سریال از جمله قشر نوجوان و ناآگاه می تواند با ایجاد درک سراب گونه از این موقعیت، دستاویز کج فهمی شده و گویای تمام جنبه های این نقش اجتماعی نباشد.

بنابراین دریافت تصاویر ناقص و فهم نادرست از نقش اجتماعی "ورزشکار حرفه ای" در نزد گروه های نابالغ جامعه ایرانی؛ منجر به فروریختن باورها، حرمان و طرد ورزشی نوجوانان و جوانان در میانه مسیر ورزشی اشان خواهد شد.

قهرمانی سهل الوصول و رستگاری بدون زحمت در سپهر ورزشی، الگو گرفته از سندرم نتیجه فوری در جامعه کنونی ماست .بر همین اساس، برنامه های پرمخاطب و اثرگذار رسانه ای نباید بر شیوع این سندرم جامعه آزار دامن بزنند.

به گفته گئورگ زیمل جامعه شناس آلمانی، ارزش یک چیز را با میزان فداکاری برای به دست آوردنش می توان سنجید و فهم نمود.

بنابراین برای افزایش درک ملی از مفهوم " قهرمان ورزشی" تمام وجوه و زوایای "سبک زندگی ورزشی" باید با جوهر رسانه در هم آمیخته شود تا با آگاهی سازی به انتخاب ها، آینده و سرنوشت نوجوانان و جوانان جامعه کمک نمود.

دیرزمانی است نقش های ورزشی در جامعه ما تشنه معنا هستند. رسالت نهادهایی چون تلویزیون و سینما به عنوان یکی از ارکان اصلی نظام آگاهی رسانی و معنابخشی در این زمینه حائز اهمیت است.

همان رسالتی که در مقام نمونه در مجموعه فیلم های "راکی بالبوا" با نقش آفرینی سیلوستر استالونه ابعاد شناختی یک رشته ورزشی و نیز مسیر رسیدن به قله قهرمانی را به شکلی مناسب، برجسته و روشن می سازد.

کد خبر: 1065180

وب گردی

وب گردی