در‌ زمان شیوع کرونا در کدام ناحیه روانی زندگی کنیم؟

در زمان شیوع ویروس کرونا تنها با مراقبت از خودمان یا کمک به دیگران نمی‌توانیم مسئله را حل کنیم، بلکه نیازمند دیدگاهی جامع و کلی نگر به موضوع هستیم، به همین دلیل است که باید بدانیم در این بحران می‌خواهیم در کدام ناحیه روانی زندگی کنیم؟

گروه دانشگاه ایسکانیوز، بحران‌ها عموما به نحوی اتفاق می‌افتند که در آن جمعیتی نیازمند و در جستجوی حمایت هستند و جمعیتی ممکن است حامی باشند یا اینکه اصلا متوجه بحران نشوند. اما موضوع پاندمی کرونا متفاوت است؛ اولا همه کمابیش به یک شکل با آن درگیر هستند و دوما وضعیتِ سلامت ما در این بحران به یکدیگر معطوف شده است. در چنین شرایطی ما تنها با مراقبت از خودمان یا کمک به دیگران نمی‌توانیم مسئله را حل کنیم، بلکه نیازمند دیدگاهی جامع و کلی نگر به موضوع هستیم، به همین دلیل است که باید بدانیم در این بحران می‌خواهیم در کدام ناحیه روانی زندگی کنیم؟

بر اساس سندرم انطباق عمومی، در اولین مرحله مواجهه با استرس که 《هشدار》 نام دارد، اولین واکنش بدن در اثر ادراک عامل استرس‌زا به راه می‌افتد، این واکنش ما را به تکاپو وا می‌دارد و تحریک می‌کند تا آماده دفاع باشیم. این مرحله از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است؛ چرا که رفتار‌های بعدی ما به نحوه پاسخ‌دهی اولیه به این هشدار بستگی دارد، فعل و انفعالاتی در بدن رخ می‌دهد که می‌تواند باعث بروز علائمی مثل نفس تنگی، گر گرفتگی، لرزش بدن، کاهش یا افزایش تمرکز، قدرت تصمیم گیری و غیره شود.

به زبان ساده‌تر اولین ناحیه روانی که با آن مواجه می‌شویم ترس است، ترس از عامل درونی یا بیرونی که ما را به نوعی تهدید می‌کند و یا در مورد آن احساس عدم کنترل می‌کنیم. در اکثر ما این مرحله کوتاه مدت است؛ اما بعضی افراد نمی‌توانند پاسخ مناسبی برای ترس خود پیدا کنند و در این ناحیه‌گیر می‌کنند. آنها کسانی هستند که مرتبا غر می‌زنند و شکایت می‌کنند؛ همه پیامهایی که دریافت می‌کنند برای همه پخش می‌کنند،‌ به سرعت عصابی و ناراحت می‌شوند؛ ترس و خشم زیادی را پخش می‌کنند؛ به مقدار زیادی لوازم، غذا و داروهایی که لازم ندارند تهیه می‌کنند.

ترس واکنش طبیعی بدن به شرایط بحرانی است؛ اما در واقع فقط هشداری است که ما را از خطر موجود آگاه می‌کند، همراه با ترس، افکاری از ذهن ما می‌گذرد، مثلا 《من حتما دچار این بیماری میشوم》 یا 《برای این که بیمار نشوم باید برای یک سال داروهای مختلف تهیه کنم》، یا اینکه 《کرونا قابل کنترل نیست》. ساکنان ناحیه ترس بر اساس این افکار و احساسات بدون ارزیابی صحت آنها عمل می‌کنند و شاید به نظر مراقبت‌های بیشتری انجام می‌دهند، اما وجود استرس فراگیر مساوی با کاهش قدرت سیستم ایمنی بدن و از طرفی آرام‌تر بودن مساوی با توجه و تمرکز بیشتر و مراقبت های موثرتر است، لذا ناحیه ترس نمی‌تواند به ما در مواجهه با استرس بحران کرونا کمک کند.

راه حل خروج از این ناحیه شناخت و پذیرش احساسات و آگاهی از افکار ناخوشایندی است که داریم و در ادامه اینکه باید روش موثری در برخورد با استرس انتخاب کنیم. اما چگونه؟ قبل از هرچیز یاد بگیرید که با افکار و احساسات خودتان آمیخته نشوید، یعنی اولا بدانید که آنها فقط افکار و احساسات گذرایی هستند که لزوما مطابق با واقعیت نیستند و دوما بر اساس آنها رفتار نکنید.

بدین منظور این تمرین را انجام دهید: زمانی که افکار ناراحت کننده‌ای به ذهنتان آمد، مثلا 《من حتما دچار این بیماری می‌شوم》 یا 《کرونا قابل کنترل نیست》 روی آن فکر تمرکز کنید و 10 ثانیه تاجایی که می‌توانید در آن باور غرق شوید. حالا قبل از فکر خود این جمله را قرار دهید: 《الان این فکر را دارم که ...》 و فکر خود را در جای خالی قرار دهید. الان این فکر را دارم که من حتما به کرونا مبتلا می‌شوم و دقت کنید که چه اتفاقی می‌افتد. بار دیگر این کار را انجام دهید، این بار جمله خود را کمی طولانی تر کنید: 《 الان متوجه شدم این فکر را دارم که ...》 و دقت کنید آیا میزان تاثیر افکار بر شما تغییر کرد؟ قرار دادن این جملات ابتدای افکار موجب می‌شود بتوانید با کمی فاصله به افکار خود نگاه کنید و متوجه باشید افکار مجموعه‌ای از کلمات یا تصاویر هستند که از ذهن شما عبور می‌کنند و لزوما مساوی با واقعیت نیستند.

در مرحله بعد موضوعاتی که شما را نگران کرده است به دو دسته تقسیم کنید: اول آنهایی که بر آنها کنترل دارید و دوم موضوعاتی که بر آنها کنترل ندارید و تمرکز خودتان را معطوف به اموری کنید که می‌توانید کنترل کنید. با این روش شما رفتار موثرتر مواجهه با ترس‌ها و نگرانی‌هایتان را انتخاب کرده‌اید.

اگر به خوبی از پس مرحله قبل برآیید، شما وارد ناحیه یادگیری خواهید شد، خصیصه اصلی ناحیه یادگیری آگاهی و بینش است. در اینجا شما دیگر با افکار و احساسات ناخوشایند آمیخته نیستید و می‌دانید هرآنچه تحت کنترل شما بوده انجام داده‌اید، افرادی در این ناحیه زندگی می‌کنند که:

۱. بی‌خیال مسائلی هستند که کنترلی روی آنها ندارند.

۲. مسائلی که به آنها آسیب می‌زند دنبال نمی‌کنند، مثل اخبار.

۳. احساساتشان را می‌شناسند و به آنها آگاهند.

۴. قبل از اینکه مطلبی را منتشر کنند صحت آن را می‌‌سنجند.

۵. بر این باورند که همه برای بهتر انجام دادن کارها سعی خود را می‌کنند.

۶. نسبت به موقعیتی که در آن هستند و کاری که از آنها بر می‌آید، آگاهند.

اگر بتوانیم به این ناحیه وارد شویم، سلامت روانی خود را حفظ کرده‌ایم و دچار مشکلاتی مثل استرس، افسردگی، اضطراب و اختلالات روانی نخواهیم شد؛ چرا که یاد گرفته‌ایم موثرترین رفتار در قبال بحران را انتخاب کنیم و احساس خوبی نسبت به خودمان و اطرافیان داریم. اما آیا فراتر از این هم می‌توان رفت؟ اگر ما از استعداد و توانایی‌های خود برای کمک به کسانی که نیاز دارند استفاده کنیم و در این شرایط بحرانی، تمرین سکوت، صبر، بهبود روابط و خلاقیت کنیم، در این صورت وارد ناحیه رشد شده‌ایم. کسانی می‌توانند این مرحله را تجربه کنند که ذهنیت رشد داشته باشند. ساکنین ناحیه رشد کسانی هستند که:

۱. برای پذیرش تغییرات جدید راههایی پیدا می‌کنند.

۲. حس امید و انگیزه دارند و آن را به دیگران سرایت می‌دهند.

۳. بر داشته‌ها تمرکز می‌کنند و دیگران را تشویق می‌کنند.

۴. با خود و دیگران همدلی می‌کنند.

۵. درزمان حال زندگی می‌کنند و روی آینده تمرکز می‌کنند.

۶. به این فکر می‌کنند که چگونه می‌توانند به اطرافیان کمک کنند.

۷. از زمان و تعطیلات مربوط به بیماری کرونا بیشترین بهره را جهت رشد و ارتقا فردی خود می‌برند.

در صورت ورود به این ناحیه علاوه بر حفظ سلامتی جسمی و روانی، از بحران کرونا فرصت می‌سازیم، فرصتی که باعث رشد فردی و اجتماعی خود و جامعه می‌شود. خصیصه اصلی این ناحیه امید، خوشبینی، تلاش و همدلی است.

روانشناس بالینی*
پژوهشگر روانشناسی مثبت*

انتهای پیام/

کد خبر: 1065618

وب گردی

وب گردی