بی پولی، بی پولی ، بی پولی

قصه این روزهای فوتبال ایران مشترک است اگرچه آدم هایی که روایتگرش هستند، متفاوت باشند. حدیث امروز فوتبال ایران بی پولی است.

هومن جعفری/ایسکانیوز

درد این روزهای فوتبال ایرانی مشترک است اگرچه روایتگرانش آدم هایی متفاوتند. آدم هایی که این روزها با صداها و اسم های متفاوت و مختلف و برای مخاطبانی مختلف، قصه ای تکراری را حکایت می کنند؛ بی پولی!

درد فوتبال ایران امروز بی پولی است اگرچه تجربه ثابت کرده که در روزگاری که شیرفلکه پول هم باز بود و سرازیر می شد، داستان های دیگری داشتیم. قصه ناکارآمدی مدیریت دولتی، بی تفاوت بودنش نسبت به امانتی که در دستانش قرار دارد و از هرچیز مهمتر، بی مسئولیتی مدیران در ضررهایی که می زنند و فرارشان از زیر کوه بدهی های که برجای می گذارند - همراه با لبخندی لبخندی شیک و زیبا – آتشی بر دل دلسوزان می زند که خاموش شدنی نیست. این روزها فوتبال ایران درگیر بی پولی است اما بی پولی تنها نوک کوه یخی است که از زیر آب بیرون زده. این که سه برند فوق مهم ورزشی ما یعنی تیم ملی، استقلال و پرسپولیس توان اداره امورات خود را ندارند، تلخ ترین اتفاقی است که رخ داده.

باور اینکه این سه برند یا نامواره، نه مدیراقتصادی دارند، نه نگارش اقتصادی دارند و نه حتی تعریف درستی از حدود و شمول واژه برند، برای هر مجموعه معتبر اقتصادی ناممکن است اما حقیقت دارد. استقلال و پرسپولیس و برند فوق معتبر تیم ملی، به هیچ عنوان با قواره بزرگی خود اداره نمی شوند و نتیجه اش این می شود که غنی ترین نام های تجاری ایران خالی ترین حساب های بانکی را دارند.

فدراسیون فوتبال

فدراسیون فوتبال این روزها تنها یک کلمه را مناسب وصف حال خود می بیند. آشفتگی! فدراسیون فوتبال ایران رئیس ندارد، اساسنامه اش مورد تایید فیفا نیست، بر سر مسئله بسیار مهم ورود بانوان به ورزشگاه به نهادهای بالادستی در ایران و جهان به مشکل خورده، حساب بانکی اش خالی است، اعتبار بین المللی اش کاهش یافته، برای صعود به جام جهانی به مشکل خورده، بر سر پرونده ویلموتس در بدترین شرایط ممکن قرار گرفته و برای بازیابی اعتبار به پایان رسیده اش ناچار است به اخباری چون مذاکره غیرشفاف با استراماچونی دست بزند.

فدراسیون فوتبال در تمام تصمیم گیری های کلان خود مل همیشه مسیری غیرعاقلانه و غیرشفاف را انتخاب می کند که طبیعتا به فرموده مقام بالادستی است. نمونه اش بحث راه انداختن مجدد مسابقات لیگی است که سیزده تیم از شانزده تیمش خواستار تعطیلی آن هستند. وقتی برای فدراسیون نظر «سیزده شانزدهم» از تیم های برگزار کننده مسابقاتش اهمیت ندارد، چرا باید وقت مان را تلف کنیم و از عقلایی بودن یا حداکثری بودن تصمیمات این فدراسیون سخن بگوییم؟

استقلال

در چنبره بدهی های تمام نشدنی و قراردادهای قرض الحسنه عجیب و غریب سودداری است که تمام تعابیر ما از بانکداری اسلامی را زیر سوال می برد! تیم آبی پوش پایتخت در سال گذشته و به روال سال های قبل، فستیوالی از تغییرات و جدایی های نامناسب را پشت سر گذاشت که به فاجعه امروز منجر شده است. وضعیت مبهم قراردادهای تجاری، وضعیت نامشخص مبالغ هزینه شده در این تیم و نامشخص بودن آینده باشگاه سبب شده تا همه چیز در پرده ای از ابهام قرار بگیرد. استقلال در همین لحظه که با شما صحبت می کنیم، هیچ برنامه اقتصادی معتبر در حال اجرایی ندارد. اسپانسری ندارد اما این اطلاع هم در دست نیست که آیا قراردادهای موجود، اجازه عقد قراردادهای جدید را می دهند یا خیر! میزان بدهی های باشگاه بیش از حد تصور است و بدهی های روی هم انباشته شده، سرعت کار مدیران جدید را کاهش می دهد ضمن اینکه دخالت های وقت و بی وقت وزیر ورزش در انتصابات باشگاه نیز، صدای هواداران را درآورده.

مدیر جدید استقلال در نخستین ماهی که گذشت، میزانی از بدهی بازیکنان را پرداخت کرد و قرارداد یک مجموعه تمرینی جدید را امضا کرد اما مشکلات فراتر از اینها هستند. آزمون جدید او در آغاز ماه دوم مدیریتش پرداخت حقوق عق افتاده چند ماه گذشته دیاباته و میلیچ است که برای هواداران استقلال بسیار اهمیت دارند.

استقلال این روزها نه مدیربرند دارد و نه مدیر اقتصادی. چشم انداز این تیم با اختلافات درونی و جنگ های درون تیمی، روشن نیست مخصوصا اگرانبوه هوادارانی را در نظر بگیریم که درست یا غلط، کوچکترین اعتمادی به باشگاه و تصمیم گیرندگانشان ندارند.

پرسپولیس

اوضاع برای تیم سرخپوش پایتخت هم تلخ است. میزان بدهی های پرسپولیس از استقلال بیشتر است خاصه در زمینه تعهدات ارزی اما نمود رسانه ای باشگاه سبب شده تا فشارها روی رقیب بیشتر باشد. پرسپولیس هم مثل فدراسیون فوتبال رئیس یا مدیری بالای سرخود نمی بیند و درست مانند استقلال از جنگ های پیدا و پنهان مدیریتی لطمه می خورد. از طرف دیگر بازهم مثل استقلال، درگیر قراردادهایی است که در زمان مدیر قبلی بسته شد و حالا طرفین به اختلافاتی خورده اند که نمی شود نه کتمانش کرد و نه حل شدنی می نماید.

پرسپولیس همچنین با انواع و اقسام بدهی های مختلف سرو کله می زند. بدهی فیفایی فعلی، بدهی های فیفایی بعدی (کالدرون و بازیکنان بعدی)، بدهی به شهرخودرو( بابت جدایی هنوز پر از سوال یحیی گل محمدی)، بدهی به بازیکنان این فصل و فصل های گذشته و خدا می داند بدهی به کدام طلبکاران دیگری. پرسپولیس هم مثل استقلال با بحران بدهی های انباشته شده طرف است. تمام تبلیغات آنها در زمینه درآمدزایی روی تبلیغاتی بود که برای اپلیکیشین خود انجام می دادند که آنهم به اختلاف خورد و مشخص شد که سودی درکار نبوده.

اوضاع پرسپولیس هم مطلوب نیست.

میراث سلطانی فر

کاش یکی بتواند از رئیس مجمع دو باشگاه استقلال و پرسپولیس سوال کند که حاصل حضور چند ساله اش در این سمت، غیر از رهنمون کردن دو باشگاه به سمت ورشکستگی محض چه بوده است؟ کاش مسعود سلطانی فر که متاسفانه خود را یک نخبه ورزشی می داند، دستکم در زمینه بلایی که بر سر این دو تیم و همچنین فدراسیون فوتبال آورده، با خودش صادق باشد.

کد خبر: 1067991

وب گردی

وب گردی