گروه دانشگاه ایسکانیوز، در نگاه دینی علاوه بر تبیین های مادی از تبیین دینی در توجیه پدیدهها استفاده شده است و توجه به علت های غیر مادی به خصوص علت ایجادی و هستی بخش تبیین کامل تری از پدیدهها به دست میدهد. با توجه به این که در نگاه دینی انسان موجودی صرفا مادی نیست و هر جنبه از وجود انسان اقتضای مخصوص به خود را دارد، جنبه غیر مادی انسان در تاثیر و تاثر از عالم از بعد مادی متفاوت است.
در برخورد با پدیدههایی مثل بلا نیز هر بعد از وجود انسان رفتار و عملکرد متفاوتی دارد؛ چرا که سعادت و سلامت هر بعد مخصوص به خود اوست. از این رو آموزههای دینی دستورات متفاوتی جهت پیشگیری و رفع بلا بیان کرده اند که میتواند در کنار تبیین ها و راهکارهای مادی به کمک انسان بیاید.
علتهای یک پدیده
اندیشمندان اسلامی، علتهای یک پدیده را به چهار قسم تقسیم میکنند. یکی علت مادی یا عنصری که زمینه پیدایش معلول است و در ضمن آن باقی میماند، مانند عناصر تشکیلدهنده گیاه. دوم علت صوری که عبارت است از صورت و فعلیتی که در ماده پدید میآید و منشأ آثار جدیدی در آن میشود مانند صورت نباتی. این دو قسم، از اقسام علل داخلی هستند و مجموعاً وجود معلول را تشکیل میدهند. قسم سوم، علت فاعلی است که معلول از آن پدید میآید، مانند کسی که صورت را در ماده ایجاد میکند. چهارم علت غایی است که انگیزهٔ فاعل برای انجام دادن کار محسوب میشود، مانند هدفی که انسان برای افعال اختیاری خودش در نظر میگیرد و برای رسیدن به آن، کارهایش را انجام میدهد.
این دو قسم اخیر از اقسام علل خارجی بهشمار میروند. بدیهی است که علت مادی و علت صوری، مخصوص معلولهای مادی مرکب از ماده و صورت است و اساساً اطلاق «علت» بر آنها خالی از مسامحه نیست. لازم به تذکر است که علت فاعلی دو اصطلاح دارد؛ یکی فاعل طبیعی که در طبیعیات بهنام «علت فاعلی» شناخته میشود و منظور از آن منشأ حرکت و دگرگونیهای اجسام است و دیگری فاعل الهی که در الهیات مورد بحث واقع میشود و منظور از آن موجودی است که معلول را به وجود میآورد و به آن هستی میبخشد و مصداق آن فقط در میان مجردات یافت میشود؛ زیرا عوامل طبیعی فقط منشأ حرکات و دگرگونیهایی در اشیاء میشوند و هیچ موجود طبیعی نیست که موجود دیگری را از نیستی به هستی بیاورد. در میان فاعلهای الهی و ایجادکننده، فاعلی که خودش نیاز به ایجادکننده نداشته باشد، بهنام «فاعل حق» اختصاص مییابد و مصداق آن منحصر به ذات مقدس الهی است.
در نگاه دینی، برای تبیین پدیدهها بنابر نظام علی و معلولی و عین الربطی معلول نسبت به علت، علت فاعلی و ایجادی و علت غایی نیز مورد توجه قرار می گیرد و صرفا به علت مادی و طبیعی پدیدهها پرداخته نمی شود. هر چه در تبیین یک پدیده به تمام علل سابقه و لاحقه و طبیعی و غیر طبیعی احاطه داشته باشیم، تبیین کامل تر و بهتری از پدیده ارائه خواهد شد.
بررسی آیات قرآنی
آیات قرآن به مخلوق بودن هستی دلالت دارد ( اعراف /54 ؛ فرقان /59 ؛ سجده/4 و..) و خداوند را علت تامه خلق هر چیز می داند و علاوه بر اصل مخلوق بودن هستی، بر این مسئله تاکید دارد که نظام هستی علاوه بر اصل وجود، در ادامه حیات نیز نیازمند خداوند است و و در آیات برفقر هستی « انتم الفقراء الی الله »و صمدیت خداوند تاکید شده است « والله هو الغنی» ( فاطر/ 15؛ محمد /38 ).
علامه طباطبایی در توضیح صمدیت خداوند ذیل آیه « الله الصمد » سوره توحید چنین بیان می کند که خداوند سید و بزرگی است که تمامی موجودات در همه نیازهایشان او را قصد می کنند و هر چیزی در ذات و صفات و آثار محتاج اوست و تنها خدا، صمد مطلق است ( طباطبایی، 1374، ج 20، ص671).
در مقابل علم مدرن در شناخت پدیده ها متوجه علل طبیعی است در حالیکه لازمه شناخت هر پدیده ای دریافتن علتهای چهارگانه ؛ فاعلی، صوری، مادی و غایی است. باربور در کتاب علم و دین می نویسد : « پرسشهایی که دانشمندان جدید پاسخش را در طبیعت جستجو می کنند اساسا با پرسشهایی که در قرون وسطا طرح می شد، فرق داشت. توجه و علاقه آنها نه به علل غایی که ناظر به آینده بود و نه به علل صوری که ناظر به ماهیت اشیاء، بلکه به علل فاعلی معطوف بود. دانشمندان، یک بخش محدود از نحوه عمل پدیدارهای طبیعی را می گرفتند و جدا از هرگونه نظام جامع و شامل متافزیکی توصیف می کردند». ( باربور، 1374،ص 31).
بر اساس دیدگاه دینی، جهان معروض عنایت و مشیت الهی است و نظام جهان صرفا مجموعهای از تاثیر و تاثر نیروهای طبیعی نیست و علل طبیعی بر همه حوادث حکمفرما نیست در حالیکه علم جدید با غفلت از علتهای حقیقی، صرفا به علت اعدادی اشیاء و در نهایت به علت مادی اشیاء میپردازد و از علت حقیقی هستی بخش و صوری و غایی کاملا غافل است و این امر از یک سو، موجب ناقص دیدن پدیدهها میشود و از سوی دیگر، نتایجی که از آن گرفته میشود نتایج ناقصی است و از سوی سوم، با انحصار علت به علت اعدادی و مادی، نتایج باطل منحصره نیز بهدست خواهد آمد. برای نمونه، مشکلات روانی انسانها منحصر به عوامل مادی صرف خواهد شد و به سبب این مقدمه باطل، نتیجه باطل نیز گرفته خواهد شد که درمان آن مشکل نیز منحصر به علت مادی و طبیعی خواهد بود.
در متون دینی بهویژه در قرآن کریم حقایقی درباره رابطه پدیدههای مادی و علتهای غیر مادی و غیر طبیعی بیان شده است از جمله این که در آیات و روایات گاهی رفتار و عملکرد و حتی افکار انسان را علت برخی پدیدههای مادی بر شمرده است و یا برای پدیدهای مادی علت غیر مادی بیان میکند. به عبارتی حقایقی درباره عالم طبیعت که با رفتارها و کمال انسان در ارتباط است، بیان شده و از جمله آیات قرآن تصریح دارد که عمل به ارزش ها و دستورات دینی، در قوه تشخیص انسان تاثیرگذار است( انفال:29 ). به عبارتی گزاره ها و قوانین دینی از یک سو در معرفت به معنای مطلق آگاهی و از آن طریق در احکام علمی بشر تاثیر دارند.اینکه طبق روایات انجام گناهان در حافظه و عملکرد ذهن انسان و یا حتی در ایجاد بلایای طبیعی تاثیر می گذارند از سویی دیگر انجام برخی دستورات دینی و اخلاقی در عالم هستی تاثیرگذار است ؛ مثل صله رحم که در افزایش طول عمر انسان موثر است یا برخی آیات قرآن نزول باران و افزایش مال و فرزند و جاری شدن رودخانه ها را نتیجه استغفار و دوری از گناه می داند (نوح: 11و12) همگی بیانگر رابطه ارزش و دستورات دینی با عالم درون و بیرون انسان یعنی ذهن و هستی است.
از این رو بر اساس نگاه دینی میتوان در کنار تبیین و تحلیل طبیعی برای پدیده ها، به بررسی علت غیر مادی و غایت مترتب بر آن سخن گفت.
یکی از مباحثی که از این تبیین ها میتوان در توجیه آن کمک گرفت بحث حوادث و اتفاقاتی است که انسان در عالم ماده از آن تعبیر به شر میکند. شر، در عین حال که یک پدیده مادی و طبیعی و دارای علل طبیعی خاص خود است و برای حل آن راه حل های مادی ارائه میشود، میتوان از تبیینهای غیر مادی به عنوان حکمت شر سخن گفت و از این جهت راه حل های غیر مادی نیز ارائه کرد. طبق متون دینی، هیچ حادثهای در عالم اتفاقی نیست و پدیدهها بر اثر یک رابطه علی و معلولی ایجاد میشوند به گونهای که عملکرد و رفتار و گفتار انسانها نیز در این چرخه موثر است و بنابر این هر حادثی در عالم اثر عملکرد خود انسان است و حتی گفته میشود سنگی که به پای انسان میخورد کفاره گناهان اوست. بنابراین یکی از حکمتهایی که در تبیین شر در متون دینی مطرح شده است، بازگشت اثر عمل انسان به خود اوست وگاهی نیز شر برای تنبه انسان ها نسبت به عملکرد خود بیان شده است.
اما از راه حل هایی که متون دینی برای رفع شر ارائه میکنند در کنار راه حل های مادی، استغفار است. استغفار به معنای، طلب بخشایش از فاعل هستی بخش و عله العلل عالم است که در این صورت اوست که توانایی دارد تا اثر عمل انسان را در این چرخه علت و معلول، پاک و آنرا تبدیل به حسنه کند. در آیات و روایات تاثیرات زیادی برای استغفار بیان شده است که در ادامه به بیان برخی از آنها میپردازیم.
استغفار عامل دفع بلا
در روایات از استغفار به عنوان عامل رفع بلا یادکرده اند، رسول خدا صلوات اله علیه می فرماید: « ادفعوا ابواب البلایا بالاستغفار ».یعنی بلاها را با استفغار از خود دور کنید. حتی در روایات، دفع عذاب از دیگران را به وجود استغفار گویان میداند. امام صادق میفرمایند « انَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ إِذا رَأی أَهْلَ قَرْیَة قَدْ أَسْرَفُوا فِی المَعاصی وَفیها ثَلاثُ نَفَر مِنَ الْمُؤْمِنینَ ناداهُمْ جَلَّ جَلالُهُ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمائُهُ: یا اَهْلَ مَعْصِیَتی، لَوْلا ما فیکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ المُتحابّینَ بِجَلالی، الْعامِرینَ بِصَلاتِهِمْ أَرْضی وَ مَساجِدی، اَلْمُسْتَغْفِرینَ بِالأَسْحارِ خَوْفاً مِنّی، لاَنْزَلْتُ بِکُمْ عَذابی ثُمَّ لا أُبالی »( بحارالأنوار، ج ۷۰، ص ۳۸۱ ; علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۳۴ ).
استغفار در دفع بلاها و پشامدهای خانمان سوز بسیار موثر است. یکی از عقوبت های گناه برای مؤمن در دنیا، نزول انواع بلاهای خانمان سوز برای او و خانواده اوست. و چنانچه گناه در اجتماع مسلمین فرا گیر شود و فضای شهر یا روستایی را آلوده سازد، این بلاها عمومیّت پیدا کرده و به صورت سیل، طوفان، زلزله، تگرگ های شدید و جنگ های خانمان سوز و... هستی آنان را بر باد می دهد. از همین روست که خداوند کریم و مهربان، برای پیشگیری از نزول چنین بلاهایی تنها راه نجات را پناه بردن به استغفار بیان کرده است و بی درنگ پس از آیه مذکور می فرماید: «وَ ما کانَ اللهُ مُعَذِّبَهُم وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ » (انفال، 33).
اگر مردم استغفار کنند و از خدای خویش آمرزش بخواهند خداوند آنان را عذاب نمی کند.
استغفار وسیله رهایی از غم و مشکلات
یکی از عواملی که در آیات و روایات برای رفع غم و غصه و دفع مشکلات بیان شده است، استغفار است. یکی از آیات مهمی که در بیان رفع غم و مشکلات در آیات قرآن بیان شده است، آیه ای است که به ذکر یونسیه مشهور است. در این آیه بیان شده که چون حضرت یونس در شکم ماهی گرفتار شد و استغفار کرد، خداوند او را از غم و اندوه نجات داد. در ادامه آیه خداوند متعال وعده داده است که اینگونه مؤمنین را نیز از غم نجات خواهیم داد.
« وذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادى فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ « فَاسْتَجَبْنا aلَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ »
و ذوالنون (یونس را به یاد آور) آن هنگام که خشمگین (و با قهر از میان مردم بیرون) رفت و گمان کرد که (آسوده شد و) ما بر او تنگ نخواهیم گرفت، (امّا همین که در کام نهنگ فرو رفت و سبب آن را دانست) پس در آن تاریکیها ندا داد که (خداوندا!) جز تو معبودى نیست، تو پاک و منزهى (و) همانا من از ستمکاران بودم (و نمىبایست مردم را بخاطر سرسختىشان رها کرده و تنها بگذارم پس (دعاى) او را اجابت کردیم و او را از آن اندوه نجات دادیم و ما این چنین، مؤمنان را نجات مى دهیم.
در روایات نیز استغفارعامل زدودن غم و اندوه بیان شده است. رسول اکرم در این باره میفرمایند: هر کس هم و غصهاش زیاد است، زیاد استغفار کند « من کثر همومه فلیکثر من الاستغفار » ( بحار الانوار، ج 90، ص283 ). اما در روایت دیگری دایره تاثیر استغفار را وسیعتر از غم و غصه بیان میکند و میفرماید « بر تو باد به استغفار و عذر خواهی از خداوند چرا که استغفار نجات دهنده است « علیک بالاستغفار فإنه المنجاه » ( همان ).
استغفار عامل برکت و نعمت
در آیات و روایات استغفار نه تنها برطرف کننده بلا بلکه جبرانکننده آن و عامل نزول نعمت و برکت و دستیابی به زندگی خوب معرفی شده است. قرآن کریم با دعوت انسانها به استغفار این مژده را میدهد که خداوند شما را از نعمتهای جهان به خوبی بهرهمند میسازد « استغفروا ربکم ثم توبوا الیه یمتعکم متاعا حسنا الی اجل مسمی و یؤت کل ذی فضل فضله » ( هود،3).
در آیات دیگری قرآن از این نعمتها نام میبرد و استغفار را مایه نزول باران و رویش گیاهان و فراوانی کشت و حیات تمام موجودات بیان میکند. درقرآن گفته شده حضرت نوح، ضمن دعوت مردم به استغفار گفته میفرماید که در صورت استغفار، باران بر شما میبارد وخداوند با اموال و فرزندان فراوان شما را کمک میکند و باغهای سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار میدهد ( نوح، 11و12 ). همین مطلب در سوره هود از زبان حضرت هود نسبت به قومش بیان شده است « یا قوم استغفروا ربکم ثم توبوا الیه یرسل السماء علیکم مدرارا و یزدکم قوه الی قوتکم و لا تتولوا مجرمین »
این مسئله در روایات نیز مورد تاکید قرار گرفته است. امیرالمؤمنین در در سخنان خود استغفار را سبب افزایش رزق بیان کرده اند : « الاستغفار یزید فی الرزق » ( بحارالانوار، ج 90، ص277 ) یا در بیان دیگری میفرمایند : « اکثروا الاستغفار تجلبوا الرزق » ( همان).
تردیدی نیست که باران در بین پدیدههای مادی عالم و طبق قاعده علی و معلولی عالم، علت مادی و صوری خاص خود را دارد اما با نگاه توحیدی و این اعتقاد که لا موثر فی الوجود الا الله و توجه به علت ایجادی و هستی بخش، میتوان گفت تا مشیت الهی و اراده حق به سیراب شدن و برکت زمینی تعلق نگیرد، ابر باران رحمت خود را نخواهد باراند « هو الذی یرسل اریاح بشرا بین یدی رحمته حتی اذا اقلت سحابا ثقالا سقناه لبلد میت فأنزلنا به الماء فأخرجنا به من کل الثمرات » ( اعراف، 57)
بنابراین نگاه دینی و توحیدی، علاوه بر پذیرش علتهای مادی و تعلیل طبیعی برای پدیدهها و حوادث دنیوی که از آن ها تعبیر به بلا میشود، با تبیین حکمت و مشیت الهی وارائه راهکار نقش بسزایی در معناداری زندگی بشر دارد و او را از افتادن در ورطه ناامیدی و پوچی باز میدارد. با تقویت این نگاه به عالم هم میتوان از یک سو از وقوع برخی اتفاقات پیشگیری کرد و از سوی دیگر درصدد جبران برآمد. لازمه این نگاه این است که ایمان به غیب و توحید و آنچه از سوی او نازل شده، که در آیات زیادی از جمله آیه سوم سوره بقره آمده است در انسان تقویت شود.
برای تقویت این باور در عامه لازم استفاده از ابزار ارتباط جمعی و محیط های فرهنگی و مذهبی که محل حضور و اجتماع مردم است، ضروری به نظر می رسد از ظرفیت منابر و مساجد و هیئات و فضای مجازی برای تعمیق مبانی استفاده شود. از آنجا که در فضاهای مجازی هجمه بیشتری به مباحث دینی صورت میگیرد، لازم است این مباحث به صورت ساده و همه فهم و با بیان جذاب رسانه ای تبدیل و در اختیار مخاطب قرار گیرد. لازمه این کار تشکیل کارگروههایی برای تولید محتوا در این فضاها است.
عضو کارگروه دینی و مذهبی مرکز مطالعات، برنامه ریزی و تعالی علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی
انتهای پیام/