«مطالبه‌گر بودن» ماموریت اصلی جنبش دانشجویی است

دبیر انجمن اسلامی دانشگاه امیر کبیر «مطالبه‌گر بودن» را ماموریت اصلی جنبش دانشجویی دانست و گفت: این ماموریت هم باید با ارائه راهکار همراه باشد.

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، نشست «لزوم کار تشکیلاتی در تشکل های دانشجویی» با حضور سید حمیدرضا مجتبوی دبیر انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر و عضو دفتر تحکیم وحدت در تحریریه ایسکانیوز برگزار شد.

مجتبوی با بیان این که «مطالبه گر بودن» ماموریت اصلی جنبش دانشجویی است اما این ماموریت هم باید با ارائه راهکار همراه باشد، گفت: دانشجویان امروز می دانند که با توجه به شرایط سیاسی جامعه جنبش دانشجویی نمی تواند پلی برای رسیدن به شغل یا سمت باشد و از این جهت نیروهای تشکیلاتی امروز نسبت به گذشته خالص تر هستند.

در ابتدا درباره کمیت و کیفیت اعضای جنبش دانشجویی توضیح بفرمایید.

از نظر کمی تشکیلات دانشجویی ضعف هایی دارد چرا که نسبت به دهه های قبل ریزش شدیدی در جنبش دانشجویی اتفاق افتاده است. نخست به این دلیل که امور دانشجویی تخصصی شده اند و هر کانون و انجمنی وظیفه ای خاص را برعهده گرفته است. دوم هم به دلیل به روز نبودن جنبش های دانشجویی و این که خودشان را در فرم و محتوا با نسل جدید دانشجویان متناسب نکرده اند. در ابتدای شکل گیری تشکل ها تعداد اعضا بسیار زیاد بود مثلا فقط تشکل های دانشگاه تهران 5 هزار نفر عضو داشتند اما امروز به دلایلی که اشاره شد داشتن این تعداد عضو غیرممکن است.  

اما از نظر کیفی رشد اتفاق افتاده است. اعضای تشکل های امروزی دغدغه مند تر، روشنفکرتر، نزدیکتر به فضای دانشجویی تا فضای احزاب و دنبال ارائه راهکار و راه حل هستند. افزایش سطح کیفی یعنی امروز دانشجویان شهرستان از مشکلات شهر خودشان شروع می کنند و سپس در سطح ملی فعالیت می کنند. تا چند سال پیش برای دانشجویان شهرستان تهران تنها محل ایفای نقش سیاسی بود اما امروز این گونه نیست و فضا برای فعالیت باز شده است. به تعبیر دیگر، نسل جدید دانشجویان در کنش های اجتماعی شان بهتر عمل می کنند و به دنبال ارائه راهکار می روند.

در سالهای اخیر دانشجویان شهرستان چه اقداماتی کرده اند که به نظر شما رشد کیفی به حساب می آید؟

درست است که عموم امکانات کشور در تهران تمرکز دارد اما در سالهای اخیر دیگر تمرکز فعالیت تشکل ها در تهران خلاصه نشده است. دفتر تحکیم در شهرهای تبریز، قزوین، مشهد و هرمزگان در سطح محلی و کشوری فعالیت دارند. برای مثال بسیج دانشجویی مشهد، انجمن اسلامی پیام نور دانشگاه فردوسی مشهد در مورد ارتفاعات مشهد و ساخت و سازهای غیرمجاز آن عملکرد خوبی داشته اند. دانشجویان در قزوین هم کارخانه های غیرمجاز را پیگیری کرده اند.

 به نظر من تبریز همچنان پرچمدار عدالت خواهی در ایران است. آنچه از عدالتخواهی در تبریز اتفاق می افتد خیلی موفق تر از این است که ما از تهران به شهرهای مختلف نیرو می فرستیم. در غیزانیه هم اول تشکلات دانشجویی همان منطقه خوزستان اطلاع رسانی را شروع کردند و بعد عمومیت یافت.

چه ویژگی هایی کار تشکیلاتی را به ثمر می رساند؟

انقلاب ایران یکی از موفق ترین نمونه های تشکیلات سازی است که تشکل های این انقلاب از سال 1344 شروع به فعالیت کردند و حدود 13 سال بعد در 1357 به نتیجه رسیدند. پس همانطور که رهبری میفرماید صبر انقلابی بسیار مهم است.

40 سال از انقلاب میگذرد و در این مدت جنبش دانشجویی فراز و نشیب های زیادی داشته است. البته یک نکته این است که 40 سال زمان زیادی نیست برای به ثمر رسیدن و همین که بعد از 40 سال این جنبش سرپا و آرمان خواه است و اعضایش خالص تر از قبل شده اند، موفقیت به حساب می آید.

نکته دیگر هم است که با تشکیل جمهوری اسلامی، در ساختار کلان سیاسی انقلاب اتفاق افتاد و ساختار سیاسی اسلامی شد اما در بخش هایی مانند عدالت آموزش گویا اصلا انقلاب اتفاق نیفتاد. جنبش دانشجویی از این لحاظ شبیه جمهوری اسلامی است. ساختار کلی درست است اما در بخش هایی عملکرد درستی نداشته است. 

بررسی جنبش دانشجویی در 40 سال کار سختی است اما میتوان 4 سال گذشته را با ادوار پیش از آن مقایسه کرد و تفاوت ها را نشان داد. من چهار سال است که در جنبش دانشجویی فعالیت می کنم و در این مدت پیشرفت زیادی در زمینه های اعتقادی، عدالتخواهی و ارائه راهکار در این جنبش دیده ام. حرکتهای جنبش دانشجویی کنونی عموما مبتنی بر راهکار است اما قبلا تنها انتقاد می کردند و توصیه های رهبری برای رفتن به سمت راهکار هم توجهی نداشت.  امروز جنبش های دانشجویی در زمینه عدالت آموزشی طرح آماده می کنند در حالی که قبلا فقط می خواستند در مورد هر اتفاقی رخ می دهد موضعی بگیرند که نگویند ساکت بودند اما الان هدفمند تر و با ارائه راهکار موضع میگیرند. جنبش دانشجویی امروز بعد از صدور قطع نامه اثرات آن را تحلیل و ارائه می کنند.

البته نمیتوان گفت مسیر آینده جنبش دانشجویی مشخص است و ما فقط باید آن را طی کنیم. در این راه باید به  فعالیت های محلی اولویت دهیم و فعالیت های استانی و سپس کشوری در درجه بعدی قرار بگیرند.  مسئله دیگر این است که تشکلات دانشجویی اول باید دانشگاه خودشان را اولویت قرار دهند و بعد بیرون دانشگاه. خیلی از تشکل ها نمی دانند که فعالیت در داخل دانشگاه و خارج دانشگاه را چگونه اولویت دهی کنند. به نظر من باید فعالیت ها از داخل دانشگاه شروع شود و اولویت بعدی محیط بیرون دانشگاه قرار گیرد.

دفتر تحکیم امیرکبیر برخلاف رویکرد بیشتر تشکلات دانشجویی برای انتخابات اخیر مجلس لیست ارائه کرد، هدف شما از ارائه این لیست چه بود؟

لیست دادن، هدف دفتر نبود بلکه ابزاری بود برای ارائه سندی انتخاباتی که آماده کرده بودیم. در این سند بر اساس گفتمان مردم سالاری دینی در بخش های قانونگذاری و مجلس، آموزش و...  مباحثی مطرح شده بود. پوشش رسانه ای و برجسته کردن این سند به همراه شدن با تایید برخی افراد نیاز داشت.

پس سند را برای تعدادی از کاندیداهای تهران فرستادیم و پس از پذیرش سند از طرف آن ها، برای ضمانت اجرایی تعهد محضری گرفتیم تا در صورت انجام نشدن رسانه ای کنیم. ما برای معرفی هر چه بیشتر این سند با افراد دیگر رسانه ای و سیاسی غیر از کاندیداهای مجلس هم رایزنی کردیم. شأن جنبش دانشجویی این نیست که بالای طاقچه بماند بلکه می تواند حمایت کند و البته پاسخگو هم باشد. نکته دیگر هم این است که ما معتقدیم ارائه لیست کاندیداها به حضور 30 نفر صالح در مجلس کمک می کند.  

نسبت جنبش دانشجویی و مردم چگونه است؟

برخی می گویند جنبش دانشجویی از مردم عقب تر است و برخی دیگر می گویند همراه با هم حرکت می کنند اما به نظر من اصلا این دو در یک مسیر نیستند و در نتیجه اصلا نسبتی بین جنبش دانشجویی و مردم وجود ندارد.

یکی از وظایف جنبش های دانشجویی در قبال مردم ساده سازی است چرا که از میان نخبگان است. این جنبش باید بین دیوان سالاران و مردم ارتباط برقرار کند. جنبش های کنونی این نوع فعالیت ها بهتر از قبل انجام می دهند که مطالبات مردم را منتقل کنند. برای انتقال مطالبات مردمی لازم است دانشجو فراموش نکند که دانشجو هم هست چرا که دانشجو بودن به معنای اهل دانشگاه بودن است و بر نحوه کنشگری فرد را اثر می گذارد.

چه تفاوتی است بین جوانی که دانشجو نیست و فعالیت حزبی-سیاسی می کند و دانشجویی که در یک تشکل دانشگاهی فعالیت سیاسی می کند. به نظر من دانشجو باید معطوف به فضای دانشگاه عمل کند. برای مثال انجمن علوم پزشکی باید اولین پرچمدار مباحث پزشکی باشد که مطالبات خود را با ارائه راهکار و همراهی کردن مردم پیگیری کند. البته من قائل به تخصصی شدن مطالبات نیستم اما به اولویت دهی مطالبات معتقدم. یا جنبش های دانشجویی که در دانشگاه های صنعتی وجود دارند باید در مسائل صنعتی وارد شوند. اگر این جنبش ها نتوانند این وظیفه را انجام دهند دارای ضعفی مفرط هستند که چرا نمی توانند در این زمینه کنش داشته باشند.

تشکل شما برای بالا بردن مشارکت سیاسی دانشجویان چه اقداماتی انجام داده است؟

برای بالا بردن مشارکت سیاسی باید پذیرش تناسب افکار عمومی را در مجلس داشته باشیم. وقتی یک نفر ببیند رای دادن اش بی تاثیر است و عملا رای اش حذف می شود، این فرد دیگر رای نمی دهد چرا که می داند که یا اصولگرا یا اصلاح طلب بالا می آید. ما باید بر روی شکل گیری احزاب کوچک تر کار کنیم، به طوری که به نفع دو حزب اصلی حذف نشوند و جناح های مختلف بتوانند شکل بگیرند.

اگر بخواهیم طبق قانون اساسی رفتار کنیم باید احزاب را به رسمیت بشناسیم. همچنین با توجه به اصل 27 قانون اساسی برای امنیت آزادی تجمعات تلاش کنیم. راهکار افزایش مشارکت سیاسی اجرای اصل 27 و تغییر قانون احزاب است. حتی قوانین انتخابات و دیگر قوانین باید به نوعی تعدیل شود تا این اتفاق بیفتد.

جریان دانشجویی همیشه منتقد دیگران بوده، خود این جریان چقدر نقدپذیر است؟

به نظر من جنبش دانشجویی همیشه در نسبت با دولت مظلوم بوده است به همین دلیل دولت صلاحیت نقد تشکل های دانشجویی را ندارد اما تشکل های مخالف می توانند یکدیگر را نقد کنند. دانشجویان خارج از تشکل هم می توانند تشکل و اعضای آن را نقد کنند. حتی خود تشکل هم می تواند به خودش نقد کند مثلا تشکل خودمان را بررسی کنیم و بگوییم در کار فرهنگی ضعیف هستیم و باید بیشتر تلاش کند.

چنددستگی در جنبش های دانشجویی را چگونه ارزیابی می کنید؟

چنددستگی طبیعتا وجود دارد اما در برخی موارد این چند دستگی ضربه می زند و در برخی دیگر نه و در حد اختلاف سلیقه است. گاهی چنددستگی های یک تشکل ناشی از سوتفاهم هستند که در این شرایط پافشاری بر مبانی سبب می شود سوتفاهمات برطرف شوند. اما اگر اختلاف در مبانی باشد، حل شدنی نیستند.

به نظر من اختلافات جایی خطرناک می شوند که افراد تشکل از مبانی خود فاصله می گیرند یا مبانی را به درستی درک نمی کنند. کمبود مطالعه و فاصله گرفتن از مبانی می تواند جنبش دانشجویی را از مدلها و محتواهای اسلامی دور کند. راهکار این مشکل هم پافشاری بر مبانی، گفتگوی درون تشکیلاتی و حتی بین تشکیلات مختلف است چرا که گفتگو مانع ایجاد سوتفاهم می شود.

نکته دیگر هم این است که اگر تشکل وحدت خود را فقط سلبی تعریف کند، مشکلات زیادی در آینده خواهد داشت به همین دلیل باید وحدت را ایجابی تعریف کنیم.

انتهای پیام/

کد خبر: 1073835

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =