به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز؛ همه ما زمانی دانشآموز بودیم یا هنوز دانشآموزیم. برای بیشترمان ساعات مدرسه خستهکننده بود و منتظر زنگ آخر بودیم. زنگ که میخورد هجوم دانشآموزان به سمت درب خروجی مدرسه صحنهای تماشایی بود، بهطوری که به قول پدر و مادرها انگار از زندان آزاد شده بودیم.
شاید در نگاه اول این موضوع چندان جدی بهنظر نیاید و حتی آن را به دیده طنز بنگریم اما واقعیت اینگونه نیست. این مسئله نشاندهنده مشکلی اساسی یعنی «عدم جذابیت مدرسه» برای دانشآموزان است. تعدادی از دانشآموزان سر کلاس درس چرت میزنند و تعدادی دیگر در میان جمع و دلشان جای دیگری است.
اما باید قبول کنیم مدرسه یکی از مهمترین مقاطع زندگی هر فردی است و بخش اعظمی از شخصیت افراد در همین بازه سنی شکل میگیرد. مدرسه میتواند نقشی اساسی در رشد ابعاد مختلف زندگی انسانها اعم از مادی و معنوی داشته باشد. بههمین دلیل است که بیشتر کشورها به آموزش و پرورش نگاهی عمیق دارند و برای این نهاد برنامهریزی کرده و بودجههای کلان به آن اختصاص میدهند.
آلمان بعد از جنگ جهانی دوم و شکست در این جنگ، با درک اهمیت نظام آموزشی برای تربیت نسلی مؤثر در ساختن آینده کشور، ۵۰ درصد از کل بودجه خود را به آموزش و پرورش اختصاص داد و رشد چشمگیر آلمان پس از آن نشان دهنده سرمایهگذاری صحیح این کشور در نهاد تعلیم و تربیت است.
نه اینکه تمام مشکلات کشور از راه اصلاح نظام آموزش قابل حل است اما میتوان بسیاری از مشکلات اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی را با طی این مسیر حل کرد. دکتر «غلامرضا اعوانی» رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران و چهره ماندگار فلسفه معتقد است اگر حوزه آموزش اصلاح شود و هر فرد در ۱۲ سال آموزش مدرسه ای و دستکم چهار سال آموزش دانشگاهی، به صورت درست آموزش ببیند تحولی عظیم در کشور ما ایجاد و تمام مشکلات کشور حل خواهد شد.
برای حل هر مشکلی ابتدا باید ریشه آن مشکل را جستجو کرد. به نظر میرسد معضل همیشگی خسته کننده بودن مدرسه که طی نسلهای مختلف آموزشی در کشور ما وجود داشته، مشکلی جدی است و نمیتوان علت آن را در میان دانشآموزان پیدا کرد. بلکه با اندکی بررسی میتوان ادعا کرد که که نقص نظام آموزشی، عامل این معضل است. محتوای غیرجذاب کتابهای درسی، تدریس خستهکننده و شیوه تکراری معلمان در انتقال مفاهیم کتب از جمله متکلم وحده بودن معلم و دلایل بسیار زیاد دیگری را میتوان از علتهای آن دانست.
در این رابطه «جان ایستمن» استاد روانشناسی در مصاحبه با سایت معتبر «هافینگتون پست» یکی از دلایل کسل بودن دانش آموزان سر کلاس را ناتوانی در متمرکز کردن توجه تعریف میکند و میگوید این موضوع میتواند ناشی از دلایل مختلفی از جمله سخنرانی خشک یا یک موضوع غیرجذاب باشد.
یکی از نمونههای موفق در زمینه آموزش و پرورش کشور فنلاند است که به لحاظ استانداردهای آموزشی، چندین سال صاحب رتبه اول در تمام دنیا بوده است. از ویژگیهای جالب توجه و مهم نظام آموزش و پرورش این کشور شرایط جذب معلمان آن است. در این کشور تنها کسانی میتوانند به شغل معلمی دست یابند که حداقل دارای مدرک کارشناسی ارشد باشند. با این وجود داشتن مدرک تحصیلی تمام ماجرا نیست و پس از عبور از این مرحله، افراد منتخب از میان بهترین فارغالتحصیلان دانشگاهی، در رقابتی ملی و سخت گزینش میشوند. برای مثال در سال ۲۰۱۰ از ۶۶۰۰ متقاضی نخبه با مدرک کارشناسی ارشد برای دوره ابتدایی تنها ۶۶۰ نفر یعنی ۱۰ درصد از کل متقاضیان پذیرفته شدند.
به طور کلی معلم را میتوان یکی از مهمترین ارکان آموزش و پرورش دانست و باید برای تربیت معلم کارآمد وقت و هزینه صرف کرد. معلم باید علاوه بر سواد و علم کافی و روزآمد، مهارت تدریس و گذراندن وقت با دانشآموزان را داشته و آشنا به مسائل تربیتی و روانشناسی باشد. همچنین معلمان باید همواره تحت تعلیم اساتید تعلیم و تربیت باشند تا با مسائل روز و آموزشهای نوین آشنا شوند.
یکی دیگر از مسائل مهم در موضوع تعلیم و تربیت محتوای کتب درسی است. با اینکه سالهای گذشته تغییرات بسیار زیادی در کتابهای درسی رخ داده است اما بهنظر میرسد هنوز نتیجه ایدهآلی به دست نیامده است. حجم بالای مطالب بههمراه محتوای غیرجذاب از مشکلات اساسی کتابهای درسی است.
«محمدرضا نیک نژاد» عضو کانون صنفی معلمان و کارشناس مسائل آموزش و پرورش درگفتوگو با خبرگزاری ایرنا حجم کتاب های درسی برای دانش آموزان را سنگین دانسته و آن را علت خسته شدن دانشآموزان معرفی کرده است.
اما مشکل وقتی جدیتر میشود که معلم حتی توان تدریس همین محتوا را نداشته و آنطور که نیاز دانشآموزان است، به مطالب مسلط نیست. همه این مسائل در کنار هم دانشآموز را خسته و از کلاس درس فراری میکند. «فروغ تیموریان» کارشناس آموزشی در گفتگو با خبرگزاری مهر در این باره گفته است کلاس درس برای دانشآموز خسته کننده است و از طرفی برخی از آگاهیهای معلم بهروز نیست و از پس کتاب برنمیآید. در این حالت نه تنها معلم خسته میشود بلکه دانشآموزان هم از گوش دادن به تدریس خستهکننده معلم، بیانگیزهتر میشوند.
ذکر این نکته ضروری است که توجه به تجربههای کشورهای موفق مانند فنلاند در زمینه ساختار و اجرا میتواند کمک شایانی به اصلاح نظام آموزشی نماید، اما باید توجه داشت که نباید در بعد محتوا به این کشورها تکیه کرد، زیرا محتوای هر نظام تعلیم و تربیتی براساس فرهنگ و اعتقادات مردم آن کشور تنظیم شده و قابل اجرا برای کشورهای دیگر نیست هرچند ممکن است اشتراکاتی از نظر فرهنگی وجود داشته باشد.
رهبر معظم انقلاب اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۲ سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش را به رؤسای سهگانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کردند. در این ابلاغیه که ۱۳ بند دارد تمام اصولی که لازمه پیشرفت و اصلاح ساختار تعلیم و تربیت کشور است از جمله «ارتقاء کیفیت نظام تربیت معلم و افزایش مستمرّ شایستگیها و توانمندیهای علمی، حرفهای و تربیتی فرهنگیان» و «ارتقاء معرفت و بصیرت دینی برای رشد و تعالی معنوی و اخلاقی معلمان و دانشآموزان و تلاش برای ارتقاء معنوی خانوادهها و همچنین رشد و شکوفایی ذوق و استعدادهای فرهنگی و هنری و تقویت روحیهی نشاط و شادابی در دانشآموزان» آورده شده است. لازم به ذکر است با وجود اینکه این سیاستها حاصل چندین سال تلاش و کار علمی نخبگان این حوزه است، اما متاسفانه از زمان ابلاغ آن تاکنون هیچگونه اهتمامی برای اجرایی کردن این سند دیده نشده است.
در پایان باید اشاره کرد که موارد بالا تنها بخش کوچکی از مشکلات بسیاری است که نظام آموزشی کشور ما با آن دست و پنجه نرم میکند و برای حل مشکل میبایست به شکلی بسیار عمیقتر و ریشهایتر به علتیابی و یافتن راهحل مبادرت ورزید. در این راستا، توجه به سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، استفاده از تجربههای موفق و روشهای علمی و همچنین توجه به نظرات پژوهشگران و متخصصان امر تعلیم و تربیت در کشور قطعا راهگشا خواهد بود. علاوه بر این در امر اجرا، میبایست امکانات قابلتوجهی را برای اصلاح این ساختار بسیج کرد.
انتهای پیام/
نظر شما