به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز؛ آمریکاییهای خوشبخت، مردمی که در آسایش و رفاه کامل هستند، اصلا این کشور بهشت روی زمین است؛ مردمشان راضی، جوانان خوشحال و دانشجوهایشان کاملا امیدوار به مسیر روشن آینده هستند؛ ای کاش میشد در این کشور تحصیل کرد، دانشگاههای مدرن که نهتنها تحصیل در آنها رایگان است که کمکهزینه تحصیلی هم میدهند. این جمله ها آشناست، حتما شنیدهاید، برخی باور دارند که آمریکا همان آرمانشهر است. رویای رفتن به این کشور به ویژه برای تحصیل، آرزوی برخی از جوانان و نخبهها شده است.
بهشت برخی جوانان ما در حال حاضر تبدیل به جهنمی برای دانشجویانش شده است. دانشجویانی که صدایشان را حتی تا بالاترین مقام رسمی کشور یعنی رئیس جمهور هم رساندهاند و شاکی از وضعیتی که در این گزارش بررسی خواهد شد پای کاندیداهای ریاست جمهوری آینده را هم وسط کشیدهاند.
هزینه بالای تحصیل در مقاطع آموزش عالی ایالات متحده سالهاست دانشجویان این کشور را وادار کرده به دریافت وامهای دانشجویی کلان تن دهند؛ بهطوری که مبلغ بدهی وامهای دانشجویی دریافت شده پس از وام مسکن بالاترین میزان را در این کشور دارد و بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاهی تا سالها با اقساط این وامها دست و پنجه نرم میکنند. اکنون این مسئله به بحرانی برای فارغالتحصیلان آمریکایی تبدیل شده بهگونهای که راهحل آن را از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا بهطور جدی طلب میکنند. این گزارش بنا دارد به بررسی بحران جاری در ایالات متحده و حضور آن در کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری سال 2020 این کشور بپردازد.
شاید برای ما ایرانیان که اغلب به شکل رایگان یا با صرف هزینه اندک در دانشگاه تحصیل میکنیم پرداخت هزینههایی مانند سالانه 40 هزار دلار در کشورهای دیگر به هیچ وجه باورپذیر نباشد. اما سایت «یونی پیج» که مبلغ شهریه دانشگاههای ایالات متحده را منتشر کرده، شهریه دانشگاه هاروارد که گرانترین دانشگاه آمریکا است سالانه 66 هزار دلار، دانشگاه ییل 45 هزار دلار و دانشگاه برکلی را 42 هزار دلار ذکر کرده است. به طور میانگین شهریه دانشگاههای خصوصی سالانه 48 هزار دلار و دانشگاههای عمومی 37 هزار دلار است. از این رو دانشجویان برای پرداخت این شهریهها مجبور به دریافت وامهای کلان میشوند و تا سالها به بانکها و موسسات وام خصوصی بدهکارند.
بنابر گزارش «ژانت لورین» در خبرگزاری «بلومبرگ» برنامه وام دانشجویی فدرال ایالات متحده در سال 1965 آغاز شد و هدف آن دسترسی مطمئن دانشجویان به کمکهزینهها بود. این کمکهزینهها از طریق دانشگاهها پرداخت میشد و به دانشجویان برای تامین هزینههای خود تا زمانیکه بتوانند درآمدی داشته باشند کمک میکرد. با افزایش هزینههای کالجها، موسسات وام خصوصی نیز اعطای وامهای با بهره بالا را به دانشجویانی که نیازشان بیش از وام فدرال بود افزایش دادند.
در 16 ژانویه سال 2020 «آژانس رتبه بندی اعتباری در مرکز سرمایهگذاری مودی» گزارش داد که میزان بدهی وامهای دانشجویی در آمریکا در ابتدای همین سال 1.6 هزار میلیارد دلار بوده و این رقم درحال افزایش است. باید اشاره کرد که این رقم از سال 2009 تاکنون نسبت به قبل از آن بیش از دو برابر شده است.
به گفته کارشناسان دلیل افزایش تقاضا برای دریافت وام دانشجویی کاهش چشمگیر اعطای کمکهزینه تحصیلی پس از بحران اقتصادی سال 2008 در آمریکا است. از سویی نیز بهدلیل شرایط سخت اقتصادی، بسیاری از دانشجویان توان بازپرداخت وامهای خود را نداشتند بهطوری که بدهی این وامها با رشد سه هزار دلار در ثانیه از 364 میلیارد دلار در سال 2004 به 1 هزار میلیارد دلار در سال 2011 رسید. درنتیجه این موضوع به مرور زمان به معضلی اجتماعی-اقتصادی تبدیل شد.
این میزان شهریهها و شرایط سخت مالی پس از بحران اقتصادی باعث شده دانشجویانی که حتی کمکهزینه تحصیلی دریافت میکنند نیز بدون دریافت وامهای دانشجویی قادر به ادامه تحصیل نباشند و در نتیجه بسیاری از دانشجویان با بدهی بسیار بالا فارغالتحصیل میشوند.
بنابر گزارشهای اکثر رسانههای آمریکایی، در ایالات متحده با جمعیت 327 میلیون نفر، 45 میلیون نفر بدهکار وامهای دانشجویی هستند.
«اشلی پین» که فارغالتحصیل رشته حقوق دانشگاه «اموری» است در مصاحبه با شبکه خبری «سی ان ان» بدهی خود در زمان فارغالتحصیلی از دانشگاه را 330 هزار دلار اعلام کرده و گفته است که باوجود آنکه مشمول کمکهزینه تحصیلی بوده اما این مبلغ تنها بخشی از شهریه را جبران میکند و وی به دلیل عبور از سقف دریافت وام از دولت، مجبور به دریافت وام خصوصی با بهره بالا شده است.
یک دانشجوی دیگر به نام «مگان لایزر» میگوید با آنکه بورسیه تحصیلی دریافت کرده بود پس از فارغالتحصیلی از یک دانشگاه عمومی در مقطع کارشناسی ارشد بهداشت 80 هزار دلار بدهی داشت.
با بحرانی شدن این وضعیت در ایالات متحده پای مردان سیاست به این عرصه باز شد و در کنار دغدغههایی که برای رفع مشکل که از سوی برخی از مقامات وجود داشت دستمایه بهرهبرداریهای انتخاباتی نیز قرار گرفت.
از جمله اخیرا وزارت تحصیلات ایالات متحده برنامه «بخشش وام بخش دولتی» را ایجاد کرد تا کسانی که کمدرآمد هستند یا مشکلات جدی برای پرداخت وام دارند بتوانند از بازپرداخت وام معاف شوند. با این حال تقریبا 99 درصد درخواستها برای بخشش وام دانشجویی دولتی که طبق این برنامه صورت گرفته بود از سوی دولت رد شده است.
این طرح سالهاست که در کارزارهای انتخاباتی مورد توجه قرار گرفته است. برای نمونه هیلاری کلینتون در مبارزات انتخابات ریاست جهوری سال 2016 شعارهای بسیاری در این زمینه داد که از جمله آنها میتوان به طرح «کالج بدون شهریه» برای خانوادههای کمدرآمد اشاره کرد. همچنین اعلام کرده بود که نرخ بهره وامهای دانشجویی را کاهش خواهد داد. کلینتون گفته بود که دولت نباید از وامهای دانشجویی فدرال سود ببرد بنابراین وی از پایین نگهداشتن نرخ بهره این وام حمایت میکند.
دونالد ترامپ در کتاب خود به نام «آمریکای فلجشده» که در سال 2015 منتشر شده نوشته است «این وامهای دانشجویی شاید یکی از چیزهایی است که دولت نباید از آن پول دربیاورد ولی هنوز اینکار را انجام میدهد.». وی در کارزار انتخاباتی خود در سال 2016 نیز سخنی مشابه همین را بیان کرده بود. باوجود چنین ادعایی وی هرگز طرحی عملیاتی برای این این موضوع ارائه نکرد و در نزدیک به چهار سال ریاست جمهوریاش، هیچ تمهیدی برای این موضوع اندیشیده نشد و این بحران کماکان باقی است.
با حل نشدن مشکل بدهی وامهای دانشجویی، بار دیگر این مسئله در کارزار انتخابات ریاست جهوری سال 2020 نمایان شد و از نظر اغلب نامزدهای این دوره انتخابات دور نماند. از جمله «جو بایدن» معاون پیشین «باراک اوباما» رئیسجمهور آمریکا و «برنی سندرز» سناتور ایالت ورمونت، دو کاندیدای رقیب در انتخابات درون حزبی دموکراتها طرحهایی را در این باره ارائه کردهاند.
سندرز که بهدلیل دیدگاههای انتقادی نسبت به سیاستهای داخلی ایالات متحده شناخته میشد، در یکی از شعارهای انتخاباتی خود به نام «کالج برای همه» اعلام کرده بود که بدهی وام دانشجویی هر دانشجو را حذف کرده و این هزینه را به روشهایی دیگر ازجمله وضع مالیات 5/0 درصدی بر معاملات سهام بورس وال استریت جبران میکند. همچنین برنامه دارد شهریه در همه کالجها و دانشگاههای عمومی چهارساله و تمام کالجهای منطقهای رایگان شود.
پس از اینکه این طرح مورد اقبال دانشجویان قرار گرفت، بایدن نیز در برنامه ای با محوریت آموزش عالی طرح دو سال آموزش رایگان را پیشنهاد کرد. با این حال بهنظر میرسد این طرح بیشتر کارکرد انتخاباتی دارد زیرا به گفته کمپین انتخاباتی خود بایدن سالانه 750 هزار میلیارد دلار هزینه در برخواهد داشت.
باوجود آنکه طرح سندرز معقول بهنظر میرسید و مورد توجه دانشجویان و جوانان قرار گرفته بود، اما منافع مراکز اقتصادی مهم و قدرتمندی مانند بورس وال استریت و بانکها را بهخطر میانداخت. از این رو این مراکز به احتمال بسیار زیاد به مخالفت با این طرح برمیخواستند.
علاوه بر این «زاک فریدمن» در گزارشی در سایت «فوربز» نیز اینکه «تمام وامگیرندگان حتی کسانی که توان بازپرداخت وام را دارند بخشیده میشوند» یکی از مشکلات این طرح میدانست و معتقد بود «این موضوع میتواند سود اقتصادی را محدود کند».
از این رو به نظر میرسد بحران وامهای دانشجویی کماکان بهعنوان یک بحران مهم برای این کشور باقی خواهد ماند، بحرانی که رسانهها حرفی از آن نمیزنند تا آمریکا همچنان یک بهشت برای برخی جوانان کشورهای درحال توسعه باشد و تصویری رویای از آن در ذهن داشته باشند.
انتهای پیام/
نظر شما