به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، فاطمه مهدیزاده، شاعر اهل اصفهان چارپارهای برای مدافعان سلامت سروده که در ادامه منتشر میشود.
به تن خستهام سپید شده
پیرهنمشکیِ عزای حسین
مثل چشمان مادرم بر در
که به قول خودش: فدای حسین
خاطرات گذشته باعث شد
بغض را از گلوم وا بکنم
قسمت این شد که در لباس سفید
نذر امسال را ادا بکنم
سالهای گذشته، عاشورا
سر هر کوچهای قیامت بود
دست من، سال پیش، جای سِرُم
سینیِ استکان هیئت بود
هیئت امسال توی درمانگاه
بین دهها مریض بدحال است
هرکسی روی تخت بیماریست
همدمش خاطرات هرسال است
پیرمردی میان خسخسهاش
خلوتی کرده بود با اشکش
روضه میخواند بیصدا در دل
از علمدار و حسرت مشکش
تا که نزدیکتر شدم دیدم
جملهای بین گریههایش بود
«با چه تسکین دهم دلی را که
چایی روضهات دوایش بود؟»
گفت: «با اینکه یادت افتادم
باز در لحظهی گرفتاری
بیش از آنی که دوستت دارم
شک ندارم تو دوستم داری»
ناگهان دست روی سینه گذاشت
«السلام علیک یا.....» اما
اجلش مهلتش نداد و نگفت
آخرین یا حسین عمرش را
او که عمری نفس کشید: حسین
نفسش هم که میبرید: حسین
در گوشش یواش گفتم: «مرد
تو نگفتی، ولی شنید حسین»
انتهای پیام/
نظر شما