به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران دانشجویی (ایسکانیوز)، متن پیش رو یادداشتی است از ولی بهرامی، جامعه شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی که در ادامه می خوانید؛
بخشهای گوناگون جامعه در شرایط کرونایی جهانهای معنایی و تجربی کاملا متفاوت و غالبا ناسازگاری را در حال تجربه کردن هستند. نهاد خانواده یکی از بخشهایی است که در حال تجربه جدید و متفاوتی برای آموزش فرزندان است. سال تحصیلی جدید در شرایطی آغاز شده که خانوادهها در حال تصمیمگیری برای ماندن یا رفتن فرزندانشان به مدرسه هستند. آموزشهای مجازی و رسانهای در کنار آموزش مدرسهای انتخابهای خانواده را برای یادگیری فرزندان بیشتر نموده است. هرچند این شرایط موجب گشودگی فرصتها برای خانواده شده، با این وجود چالشهای نوظهوری نیز به همراه داشته است. این شرایط خانواده ها را وادار به تصمیمگیری و طرح برنامههای متنوع ساخته است. افزایش انتخابهای خانواده موجب شده که نظام شناختی خانواده در برنامهریزیهای خود تجدید نظر کند و تغییراتی را اعمال نماید. خانواده پیوسته در حال انجام گزینشهای گوناگون و همزمان به سر میبرد و فراوانی فرصت انتخاب در خانواده میتواند نتایجی از قبیل فردیت یافتن و خودمختاری خانوادهها و آزادی افراد داشته باشد.
با گذشت زمان این فردیت یافتگی میتواند به «بیگانگی از خویشتن» در بین افراد منجر شود. شرایط کنونی، خانواده را با چشم اندازی پیوسته در تغییر از تجارب و معانی اجتماعی مواجه کرده است. باور والدین به اینکه یادگیری فعال و عمیق کودکان فقط از طریق حضور در کلاس و با معلم حاصل میشود در کنار باورنداشتن بسیاری از خانوادهها نسبت به آموزش مجازی موجب نگرانی والدین از آینده تحصیلی فرزندانشان شده است. شک و تردید خانوادهها در فرستادن یا عدم فرستادن فرزندانشان در سال تحصیلی جدید و آمار تعداد جاماندگان از تحصیل نشان میدهد که تاثیرات کرونا بر نهاد خانواده و نظام آموزشی عمیقتر از آن چیزی است که سیاستگذاران نظام آموزش و پرورش تصور میکنند. آموزش مجازی جهان جدیدی است که این جهان جانشین و کمکی، هر چند به باور عدهای در شرایط کرونایی لازم است ولی برای عدهای ناخوشایند بوده و به عنوان مهمان ناخوانده و عامل مزاحمی است که حریم خصوصی خانواده را نقض کرده است. شبکههای آموزش مجازی به تسریع فرآیند چندگانه شدن هر دو قلمرو عمومی و خصوصی کمک نموده است.
درگیر نمودن خانوادهها در آموزش مجازی به آگاهی خانواده و جامعهپذیری ثانویه - یعنی وارد کردن آنها درون نظام معنایی ای که قبلا با آن آشنا نبوده است - منجر و موجب چندگانه شدن تجربه اجتماعی خانواده شده است. بازگشایی مدارس از نظر شیوع کرونا که در سه وضعیت سفید، زرد و قرمز قرار دارد، بر این چندگانگی موثر بوده است. در وضعیت قرمز آموزشهای مدارس به صورت مجازی و در وضعیتهای سفید و زرد فرستادن و یا عدم فرستادن فرزندان به مدرسه بسته به تصمیمات خانواده است. وضعیتهای سفید و زرد به دلیل تشکیل کلاسهای حضوری در کنار آموزش مجازی میتواند افزایش چندگانگیهای خانواده را به دنبال داشته باشد. اینکه کودکان در شرایط کرونایی تمام وقت در خانه هستند و والدین برای پرکردن اوقات آنها باید وقت و انرژی بیشتری بگذارند و در بسیاری از مواقع با شیطنتهای آنها کلافه میشوند و دائما باید تصمیم بگیرند که در وضعیت موجود چگونه رفتار کنند، نوعی دیگر از چندگانگی (دوگانگی) در فضای خانواده است. چندگانگیهای کودکان بین گوش دادن به حرف معلم یا والدین، بین معلم یا آموزش رسانهها، بین والدین و رسانهها موجب شده که کودکان و والدین از عمیق شدن وضع «بی خانمانی ذهن» خویش رنج ببرند و به انتقاد از شرایط کنونی و نهادهای متولی و اشخاص بپردازند. این چندگانگیها در خانواده موجب میشود تا ساختار هر جهان خاص به شکلی نسبتا ناپایدار و نامطمئن تجربه شود و هویت افراد هویتی گشوده، بی ثبات و دستخوش تغییرات دائمی شود.
همچنین گسترش آموزش مجازی و طولانی شدن آن و جایگزینی حضور افراد با کلمات، اصوات و تصاویر میتواند به نوعی «گمنامی افراد» در عرصه اجتماعی منجر شود. این گمنامی و بی نشانی افراد میتواند به فقدان معنا در زندگی و تهدید دائمی برای افزایش بیهنجاری اجتماعی باشد. در شرایط گمنامی، افراد با نوعی بی معنایی در جهان اجتماعی روبه رو هستند و بخشهای وسیعی از روابط اجتماعی افراد دستخوش تغییر میشود. متکثرشدن آموزشها و انتقال این آموزشها به فضای مجازی میتواند به انتزاعی شدن و بی معنایی بیشتر محتوا و سخت شدن فرآیند یاددهی- یادگیری منجر شود. همچنین این انتزاعی، خشک و رسمی شدن بیشتر محتوا میتواند به دلزدگی و فاصلهگیری از نقش کودکان بیانجامد. جایگزینی آموزشهای کلاسی با آموزش مجازی برای کودکان میتواند فرصت تعاملات بیشتر کودکان با دیگران و همسالان را کمتر کند و مسئله هویت آنان را دستخوش تغییر کند و مخدوش سازد.
به نظر میرسد با توسعه آموزشهای مجازی و طولانی شدن فزاینده این آموزشها بسترهای لازم برای ابراز وجود کودکان و هویت بخشی کمتر شده است. با گسترش آموزش مجازی کودکان بیشتر از طریق انجام تکالیف و رقابت در فرستادن این تکالیف ابراز وجود میکنند که این امر موجب میشود بسیاری از تواناییها و قابلیتهای هویت بخش کودکان نادیده گرفته شود و بروز و ظهور پیدا نکند. اینکه به زعم بسیاری از معلمان با گسترش آموزش مجازی شاهد زرنگ شدن تعدادی از دانش آموزان تنبل سالهای گذشته هستیم، نشان میدهد که دانش آموزان سایر منابع هویت بخش خود را از دست دادهاند و چیزی جز فعال بودن بیشتر در فضای مجازی به عنوان منبع جایگزین برای این کودکان وجود ندارد. با وجود مسائل مطرح شده، نهاد خانواده دائما به بازنگری برنامههای روزمره زندگی و درگیر امر ساختن و بازساختن پناهگاهی به عنوان «کاشانه» است تا بتوانند همگام با تغییرات ناگهانی و اجباری سازگاری با شرایط را به دست بیاورد.
نظر شما