اخاذی از یک فعال گردشگری/لزوم اشتغال زایی در مناطق کُردنشین

ادامه این روند اخاذی در مناطق کُردنشین حتی به صورت محدود، منجر به فرار سرمایه و نیروی کار از منطقه خواهد شد و جوانان نیز باید به سراغ مشاغل کاذب مانند کولبری بروند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)؛ گروه تروریستی پژاک، با توجه به محدودیت‌های بین‌المللی برای تامین مالی اقدامات تروریستی خود، عدم اقبال مردمی در میان کردها و همچنین عادت به اخاذی، سرقت و گرفتن باج برای تامین مالی خود، بارها و بارها اقدام به اخاذی از واحدهای تولیدی و فعالان اقتصادی در مناطق کردنشین کشور و به خصوص نقاط مرزی کرده است.

این امر، منجر به خروج سرمایه، افزایش نرخ بیکاری و در نهایت پدیده‌های تلخی مانند کولبری شده است. وقتی، سرمایه و سرمایه‌گذار، در منطقه‌ای امنیت نداشته باشد، توسعه در آن منطقه، رخ نخواهد داد و در نتیجه، توسعه‌نیافتگی کردستان را شاهد هستیم.

مساله اخاذی پژاک از کارگاه‌های تولیدی و بنگاه‌های اقتصادی در مناطق کردنشین ایران، همواره وجود داشته است و متاسفانه هیچ بازتابی در رسانه‌های مرکز محور و زرد کشور ایران نداشته است.

جدیدترین نمونه آن، اخاذی از یک فعال گردشگری و صاحب یک هتل است. مدیر هتل سلین در منطقه اورامانات استان کردستان، هدف این اخاذی بوده است. وی تاکید کرده که بارها هدف تهدید و اخاذی قرار گرفته است.

او که به شدت از وضعیت امنیت عمومی منطقه ناراضی است، از دولت ایران و نهادهای استانی سوال پرسیده که چرا تروریست‌ها در این منطقه مرزی به راحتی حضور دارند و چرا هیچ نهادی از امنیت سرمایه و هتل سلین، حمایت و حفاظت نمی‌کند؟ و تاکید کرد «ما در این منطقه امنیت جانی و مالی نداریم و در خطر مرگ و ترور قرار داریم. چگونه ممکن است یک عده تروریست، به راحتی وارد منطقه شوند؟ چرا پژاک در این منطقه فعال است و به راحتی، جوانان را فریب می‌دهد؟»

نکته جالب، محکوم شدن این فعال اقتصادی به جرم کمک مالی به تروریست‌های پژاک است. او به ما گفت: «من به دادگاه احضار شده‌ام؛ به جرم کمک مالی به پژاک! من باید چه کار کنم؟ اگر به تروریست‌ها پول ندهم، مرا مقابل چشمان زن و فرزندم به قتل می‌رسانند؛ اگر پول بدهم، دولت از من شکایت می‌کند.

مسئول تامین امین من و سرمایه من چه کسی است؟ آیا دولت ایران وظیفه ندارد؟ نیروهای پژاک، مقابل کودکان من، مرا تهدید به مرگ کردند و دستبند زده بودند! اینها رحم وانسانیت ندارند. من در این منطقه که منطقه توریستی است، برای بیش از پانزده خانواده شغل ایجاد کرده‌ام. حال در دادگاه هم محکوم می‌شوم. تکلیف جان و سرمایه‌ام چه می‌شود»؟

رئیس هتل سلین، افزود: «در اواخر پاییز، وقتی که منطقه خلوت و آرام‌تر شده، نیروهای پژاک، ظاهر می‌شوند و به ما اخطار می‌دهند و اخاذی می‌کنند. اگر پول ندهیم، عاقبت تلخ مالی و جانی در انتظارمان است. نمونه‌های بسیاری بوده است؛ اذیت و آزار و ربودن و اتش زدن مال و ماشین مردم و ایجاد وحشت و ارعاب. این گروه مسلح، رحم ندارد. هدف اینها کمک به کردها نیست. اذیت و اخاذی، هدف و برنامه آنها است. من باید میلیون‌ها تومان برای ادامه فعالیت اقتصادی و حیات خودم به اینها پول بدهم. مالیات دولت نیز باید پرداخت شود. خسارت نبود ثبات و عدم وجود گردشگر نیز فراموش نشود. با این شرایط، دولت مرا محکوم کرده است که چرا با تروریست‌ها همکاری می‌کنم. چه کسی امنیت مرا تامین کند؟ اگر پول ندهم، دولت ضامن جان من است؟»

پرداخت باج؛ ضامن حفظ جان و مال

این فعال اقتصادی به خبرنگار دیدبان تاکید کرد: «در همین منطقه ما، از یک پمپ بنزین دویست میلیون خواستند. اما پس از ندادن پول، پمپ بنزین را آتش زدند و رفتند. اگر این پول پرداخت نشود، هدف ترور و تخریب اموال هستیم و چند برابر مبلغ باج، آسیب می‌بینیم. نیروهای پژاک از هواداران اندک خود در روستا، نام و محل فعالیت فعالان اقتصادی را دریافت می‌کنند و به سراغ من و امثال من می‌روند. این منطقه، استراتژیک است؛ در سه گوشه کشورهای عراق، ایران و ترکیه قرار دارد و مانند جاده ابریشم، محل رفت و آمد به کردستان عراق تبدیل شده و راه کولبری است. نیروهای پژاک، از خانه باغ‌ها در تابستان نیز مواد لازم برای خود را تهیه می‌کنند. بیشتر از صد پروند قضایی از این روستا در مورد کمک به پژاک وجود دارد. اما کسی سوال نمی‌پرسد چرا این اتفاق رخ داده است. زمینه همکاری با تروریست چیست؟ فقط ترس مردم و تهدید تروریست‌ها و نبود نظارت و امنیت و حمایت».

تهدید به مرگ

مدیر هتل سلین گفت: «چند بار من را تهدید کرده‌اند. یک بار مرگ را به طور جدی حس کردم. اطلاعات من را از مسافری سوال کرده بودند و یکبار هم از دخترم در مورد من با تهدید، اطلاعات گرفته بودند. دخترم خیلی ترسیده بود و با لرز و گریه گفت «با تفنگ آمده بودند و سراغ تو را می‌گرفتند». آن شب من در هتل بودم. بالاخره یک شب من را ربودند و دستبند زدند. مطمئن بودم در استخر کنار هتل، خفه‌ام خواهند کرد. بالاخره رضایت دادم به آنها پول نقد بدهم. تمام کارت‌های بانکی را به آنها دادم و ده میلیون پول نقد؛ و گفتند بقیه پول را بعدا از تو می‌گیریم! اصرار داشتند همان شب مبلغ سی میلیون از من بگیرند.

آن شب حداقل ۵ نفر حضور داشتند. سه نفر کنار من، دو نفر نیز نگهبان در پشت‌بام مراقب اطراف بودند. لهجه آنها نیز به کردهای مهاباد و بوکان بود شباهت داشت. البته پیش از آن شب خطرناک، آنها به من نامه نوشته بودند و سعی داشتند به طور مسالمت‌آمیز از من پول بگیرند. من فکر کردم یک تهدید است و پول را پردداخت نکردم، لذا آن شب کذایی، تا حد مرگ پیش رفتم. در همسایگی روستای ما نیز این اتفاق رخ داده بود. به خودروی یک شهروند شلیک کردند و بعد هم اتومبیل نو آن فرد را آتش زدند.

من از ترس این تهدید و تکرار آن و عدم توجه دولت، خانواده‌ام را به مریوان آوردم و کار را تعطیل کردم. چون نگران جان خودم و کارگرانم هستم. از سوی دیگر نیز میلیون‌ها تومان در این هتل هزینه کرده‌ام.

هیچ کس به درد ما توجه نمی‌کند. هم تهدید پژاک را باید احساس کنیم و هم حُکم دادگاه را. الان زمستان و کمی اوضاع آرام است. اما با آمدن بهار، تروریست‌ها مجدداً از مرز غیر قانونی وارد می‌شوند و کل فعالیت ما در خطر قرار می‌گیرد. من با ۴۵ سال سن، از این افراد هراس دارم. اطلاعات حضور و درآمد مرا به دقت در اختیار دارند.

یقین دارم در روستا، نیروی نفوذی دارند. اما نمی‌دانم چرا پلیس با آنها برخورد نمی‌کند. اگر امنیت نباشد؛ سرمایه‌گذاری من و امثال بی فایده خواهد بود. چندین جوان در این هتل کار می‌کردند؛ اکنون تقریبا بیکار شده‌اند. در این شرایط سخت، در پرونده من درج شده «کمک به گروه تروریستی»! من کمک نکردم! به خاطر حفظ جانم، به آنها پول دادم».

اما وظیفه دولت ایران و نهاد قضایی کشور چیست؟ آیا باید پژاک به ترور کولبران ادامه دهد؟ پاسخ قاطع به این اقدامات پژاک، مانع از بروز بیکاری، پدیده تلخ کولبری و عدم توسعه کردستان خواهد شد. سوالی که با خواندن این رفتار پژاک به ذهن متبادر می‌شود، اثرات اخاذی‌های پژاک بر توسعه منطقه است.

راهسازی، عمران، آبادانی، اتصال به خطوط ریلی و جاده‌ای کشور و منطقه، قرباتی تروریسم پژاک شده است و این گروه همه این اقدامات را دفاع از مردم کُرد توصیف می‌کند. نابودی فرصت شغلی و امنیت سرمایه‌گذاری، دفاع از مردم کُرد است؟ سوق دادن جوانان به کولبری، دفاع از کردها است؟ چرا دولت ایران در قبال این اقدامات پژاک، واکنش حقوقی قاطع و بازدارنده ندارد؟

مهمترین طرف این ماجرا برای حل دائمی آن، دولت ایران است. دولت باید زمینه اشتغال کردها را فراهم کند و همزمان مانع از اخاذی توسط گروه‌های مسلح و تروریستی شود. ادامه این روند اخاذی حتی به صورت محدود، منجر به فرار سرمایه و نیروی کار از منطقه خواهد شد و جوانان نیز باید به سراغ مشاغل کاذب مانند کولبری بروند.

ضمن آنکه با این روند، توسعه مناطق کردنشین ایران در ابعاد مختلف، متوقف خواهد شد. در واقع این گروه‌ها مایل هستند که کردستانات ایران، عقب‌افتاده و توسعه نیافته باقی بماند، تا زمینه طرح شعارهایی قومی و جدایی‌طلبانه و البته جذب اعضا بهتر فراهم شود.

کد خبر: 1085685

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =