مردی در تمام نبردها؛ از دفاع مقدس تا مرزهای شرق و سوریه

همرزم شهید سلیمانی از سرگذشت و رشادت‌های حاج قاسم در دوران دفاع مقدس و پس از آن ‏در پاسداری از مرزهای شرق ایران، در جنگ‌های افغانستان، پاکستان، عراق، لبنان، فلسطین، ‏بوسنی‌وهرزگوین و بخصوص در سوریه می‌گوید.‏

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز؛ زمانی که زندگی‌نامه سردار بزرگ کشورمان را می‌خوانیم، از این همه سال مجاهدت، رشادت، مبارزه و از جان گذشتن او تعجب می‌کنیم؛ مگر می‌شود که کسی بی‌وقفه و بدون استراحت، در تمامی میدان‌های جنگ حضور موثر همراه با پیروزی داشته باشد و همه امنیت‌شان را مدیون او باشند؟ آری می‌شود و او کسی نیست جز حاج قاسم سلیمانی.

کاظم پدیدار، ‏در گفت‌وگو ‏با ایسکانیوز؛ ابتدا با اشاره به شروع جنگ تحمیلی صدام علیه ایران و نبود امکانات برای مقابله نیروهای کشورمان با عراقی‌ها، گفت: ایران به عنوان کشوری که تازه انقلاب کرده و پیروز شده، وارد جنگ با صدامی شد که درحال پیاده‌سازی نقش جمال عبدالناصر به عنوان رهبر عرب بود.‏ رزمنده‌ها نیز ‏خیلی با اطلاعات جنگ آشنا نبودند، ارتش هم مستاصل شده بود و عراق توانست کم کم ‏قسمتی از ایران را اشغال کند.‏

وی اولین حرکت نیروهای رزمنده ایران را، ساختن افرادی دانست که تاکنون سابقه نظامی نداشتند‏ و یادآور شد: این نیروها در جنگ آموزش دیدند، به تدریج از سرباز به فرمانده تبدیل شدند و به ‏پیروزی‌هایی رسیدند.‏

همرزم شهید سلیمانی ادامه داد: یکی از فرماندهان داوطلب، شهید حاج قاسم سلیمانی بود که همزمان با مردم وارد ‏جنگ شد و به دلیل وجود خلاقیت، ابتکار، انگیزه و ولایت‌مداری در او، موفق شد که ‏فرماندهی گروهان، گردان، تیپ و در نهایت لشکر را به عهده بگیرد.‏

قصه قاسم سلیمانی بعد از جنگ، شروعی تازه ‏بود

پدیدار، قصه قاسم سلیمانی را بعد از جنگ، شروعی تازه نامید و اظهار کرد: او همچنان پس از اتمام جنگ نیز فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان ‌ماند و سیستان و بلوچستان هم به حوزه ‏فرماندهی او افزوده شد تا برای سرکوب اشرار، معاندین، ضد انقلاب و قاچاقچیان ‏مبارزه کند.‏

وی با توضیح اینکه همه لشکرها بعد از جنگ، یعنی در سال ۱۳۶۸، مامور به محافظت از یک قسمت از ایران ‏شدند‏، گفت: مثلا لشکر ولیعصر خوزستان، مامور پاسداری از مرز ایران و عراق در جنوب کشور ‏بودند و لشکر ۴۱ ثارالله کرمان به فرماندهی حاج قاسم نیز می‌بایست از مرزهای شرق ‏کشور یعنی ایران، افغانستان و پاکستان حراست می‌کردند.‏

همرزم شهید سلیمانی افزود: حاج قاسم توانست در این برهه نیز، به خوبی وظیفه خود را به انجام برساند و اشرار را ‏در مرزهای شرق کشور سرکوب کند، که همین موفقیت‌های او موجب جلب توجه ‏مسئولان مرکزی شد و در سال ۱۳۷۶، بنابر دستور مقام معظم رهبری، مسئولیت ‏نیروهای قدس سپاه را برعهده گرفت.‏

پدیدار‏، ماموریت سپاه قدس را عملیات‌های برون‌مرزی‏ یعنی در خارج از کشور معرفی کرد و متذکر شد: همزمان با ورود شهید سلیمانی به این مسئولیت، مشکلات زیادی در کشورهای منطقه ‏به خصوص در اطراف خلیج‌فارس به وجود آمد که از ابتدا او را درگیر مسائل مختلف ‏کرد.‏

وی به ورود حاج قاسم به جنگ بوسنی‌وهرزگوین، اشاره کرد و گفت: کسی از این ماموریت سپاه خبری نداشت و الحمدلله توانستند به نتایج خوبی ‏برسند.‏

همرزم شهید سلیمانی ‏بعد از مسئله بوسنی‌وهرزگوین بحث حمله طالبان به افغانستان را مطرح کرد و یادآور شد: طالبان در افغانستان قدرت گرفت؛ آمریکا نیز از طرف دیگر پس از حادثه ۱۱سپتامبر به این کشور حمله کرد. نیروهای ‏انقلابی و مجاهد افغانستانی که در ایران بودند به سمت افغانستان رفته و به نوعی به‌واسطه ‏آمریکایی‌ها، طالبان را شکست دهند.‏

پدیدار ادامه داد: نقش اصلی را در این موضوع حاج قاسم ایفا کرد و با نیروهایش توانست سران قبایل ‏افغانستانی را با خود متحد و لشکرهای متعدد مردمی را برای مبارزه با طالبان بسیج ‏کند.‏ از طرفی نیروهای آمریکایی به دلیل اینکه حضور ایران در افغانستان را مخل انجام فعالیت‌های خود ‏می‌دانستند، خواستار خروج ایران بودند.‏

حضور حاج قاسم در جنگ ۳۳روزه لبنان و خورد شدن کمر اسرائیل

همرزم شهید سلیمانی پس از تعریف ماجرای افغانستان، بحث جنگ ۳۳روزه لبنان را پیش کشید و ابراز کرد: سردار در اینجا خودش مستقیم وارد عمل شد و از آن‌جا که ایران نیروهای زیادی در لبنان ‏نداشت، حاج قاسم توانست یک تنه کمر اسرائیل را بشکند و همین باعث شد تا بعد از ۳۳روز ‏عقب‌نشینی کرده و رفتند.‏

وی حضور حاج قاسم، رشادت‌ها و شجاعت‌های او در این جنگ را دلیلی بر مقاومت نیروهای ‏حزب‌الله لبنان خواند و گفت: آن‌ها به کمک شهید سلیمانی توانستند خودشان را نشان دهند و کاری کنند که رژیم صهیونیستی مفتضحانه شکست بخورد.‏

پدیدار افزود: من خود در این جنگ حضور داشتم و برای نخستین‌بار دیدم که چگونه با کمک حاج ‏قاسم، اسرائیل از نیروهای حزب‌الله لبنان، طعم شکست را می‌چشد و این قضیه دلیلی بر دشمنی و کینه‌توزی رژیم صهیونیستی و آمریکا از ‏سردار سلیمانی شد؛ سپس او را تروریسم اعلام کرده و برای کشتنش تلاش می‌کردند.‏

نقش حاج قاسم در جنگ‌های غزه، فلسطین و عراق چگونه بود؟

همرزم شهید سلیمانی،شروع جنگ‌های ۲۲روزه و ۸روزه در فلسطین و غزه با اسرائیل را بعد از ماجرای لبنان به خاطر آورد و اظهار کرد: نقش و حضور حاج قاسم در این زمان نیز پررنگ بود، به عنوان فرمانده مجاهدین وارد کار ‏شدند و دشمن را زمین‌گیر کردند؛ تمام این پیروزی‌های اعراب بر صهیونیستی‌ها برای ‏اولین بار در حال رخ دادن بود.‏

وی با اشاره به بحث حمله آمریکا به عراق، پس از ماجرای فلسطین‏ گفت: حاج قاسم به کمک سپاه بدر یعنی مخالفان و معارضان صدام که در آن برهه در ایران ‏به‌سر می‌بردند، توانست صدام را فراری دهد.‏

پدیدار همچنین خاطرنشان کرد: سردار سلیمانی توانست تمامی گروه‌ها و اقوام عراقی را از جمله حکیمی‌ها، صدری‌ها، ‏بدری‌ها، کردها، سنی‌ها و شیعه‌ها را در انتخاب یک نخست‌وزیر هم‌سو مانند نوری ‏مالکی هم‌نوا کند.‏

جنگ با داعش/ اگر حاج قاسم نبود، یقینا سوریه سقوط می‌کرد

همرزم شهید سلیمانی، ‏ضمن بیان اینکه بعد از قضیه عراق، به مسئله بزرگ سوریه می‌رسیم‏، مطرح کرد: بنده این سعادت را داشتم که در میدان نبرد سوریه با داعش، در کنار شهید همدانی و ‏سلیمانی حضور داشته باشم و باید بگویم که اگر حاج قاسم نبود، یقینا سوریه سقوط می‌کرد.

وی همچنین درباره اینکه سقوط سوریه، به معنای سقوط عراق سپس حمله داعش به ایران و شروع مصیبت‌های فراوانی بود، گفت: هدف اصلی داعش، ایران بود و از رشادت‌های حاج قاسم همین بس است که توانست به کمک شهید همدانی و ‏راهندازی نیروهای بسیج مردمی و حزب‌الله در سوریه، این کشور درحال سقوط را ‏نجات دهد، کشورهای منطقه و ایران را از خطر دور کند و افتخار بیافریند.‏

پدیدار، تدبیر حاج قاسم در مقابله با داعش‏، خفه کردن آن از سرچشمه یعنی سوریه و عراق‏ نامید و متذکر شد: سردار این کار را در عراق به کمک ابومهدی‌المهندس انجام داد. همین نقش‌های او بود ‏که باعث دشمنی‌های آمریکا و در نهایت ترور دولتی و شهادتش شد، که همه ما را نیز ‏داغدار کرد.‏

نحوه آشنایی حاج کاظم با حاج قاسم

همرزم شهید سلیمانی، ‏با بیان اینکه در لشکر ‏۱۹ فجر استان فارس، مشغول به رزم بود، خاطرنشان کرد: با وجود اینکه من در لشکر دیگری بودم؛ اما چندین بار با لشکر ۴۱ ثارالله کرمان، به فرماندهی شهید سلیمانی عزیز، در ‏عملیات‌های مختلفی همکاری داشتیم و بر دشمن می‌تاختیم.‏ همان جا بود که من با حاج قاسم آشنا شدم و او را شناختم.‏

وی همچنین افزود: بنده در حدود بیست سالی که در جنگ تحمیلی و جنگ‌های بعد از آن در منطقه ‏حضور داشتم، شخصیت‌های مختلفی را به عنوان فرمانده درک کردم و در سال ۱۳۷۹، ‏منتقل به نیروی قدس سپاه شدم و مستقیما با حاج قاسم کار می‌کردم.‏ شهید سلیمانی بعد از عملیات‌های مختلفی در جنگ، تبدیل به یکی از پرافتخارترین ‏فرماندهان ایران شد، خوب درخشید و کارنامه درخشانی از خود برجای گذاشت.‏

پدیدار با تشریح اینکه در یک برهه‌ای از عملیات والفجر۸، با لشکر خود(۱۹ فجر) در جناح چپ به همراه لشکرهای ‏‏۴۱ ثارالله و ۳۳ المهدی در جناح راست، به دشمن می‌تاختند، گفت: هم در این عملیات و هم در عملیات کربلای۵، بنده شخصا با نیروهای لشکر ثارالله و حاج قاسم همراه بودم.‏

همرزم شهید سلیمانی ضمن اشاره به خاطرات خود، یادآور می‌شود: شب بعد از یکی از عملیات‌ها در کربلای۵، پشت نهر جاسم، زمانی که حاج قاسم و ‏نیروهایش توسط عراقی‌ها محاصره شده بودند، یکی از گردان‌های لشکر ۳۳ المهدی ‏برای نجات آن‌ها رفتند، این محاصره را شکستند و من خاطرم هست که گاهی از پشت بی‌سیم، صدایشان ‏را می‌شنیدم.‏

کمی بیشتر از شخصیت حاج قاسم بدانیم

پدیدار درباره ویژگی‌های شخصیتی منحصربفرد حاج قاسم‏ اظهار کرد: او با وجود داشتن اقتدار، فرماندهی، دلاوری، شجاعت و بصیرت، که کسی نمی‌توانست ‏روی حرفش، حرفی بزند، در عین حال، متواضع، فروتن، بااخلاص و بی‌ریا بود. به نوعی ‏جمع اضداد را در خود جای داده بود، یعنی هم مقتدر و هم مهربان بود.‏

وی با بیان اینکه در زمان جنگ، آنچنان فشار کار و نبرد بر رزمندگان چیره می‌شد که گاهی از خدا ‏طلب شهادت و اتمام این حجم از فشار را می‌خواستند، ادامه داد: می‌توان گفت که خیلی از نیروها که بعد از جنگ شهید ‏نشده بودند، توانستند یک استراحتی بکنند؛ اما برای حاج قاسم این فشارها ‏بیشتر شد، به خصوص در سوریه، که او را خیلی خسته و مشتاق به شهادت کرده ‏بود.‏

همرزم شهید سلیمانی همچنین افزود: با وجود این نقش‌های تاثیرگذار حاج قاسم در مسیر رسیدن اهداف جمهوری اسلامی ‏به مقصد خویش، متاسفانه گاهی بعضی از مسئولان به صورت علنی یا اکثرا غیرعلنی، به مخالفت ‏با او می‌پرداختند.‏

پدیدار با اشاره به اینکه سپاه کمتر نیرویی مانند حاج قاسم، این‌چنین کاریزماتیک و منحصربفرد را به خود ‏دیده بود، گفت: این از لطف خداوند و اخلاص خودش بود. او عمرش را متواضعانه و مخلصانه پای انقلاب و ‏نظام گذاشت، به همین دلیل خداوند، محبت سردار را در دل نیروهای سپاه و مردم ‏قرار داد و به دست شقی‌ترین افراد، صاحب مقام شهادت شد.‏

انتهای پیام/

کد خبر: 1086168

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =