آیا سیاست خارجی دولت بایدن در قبال ایران آشکار شده است؟

یکی از مولفه های کلیدی در سیاست دولت بایدن در قبال ایران ادامه‌ی مسیر ایران‌هراسی و جلب مشارکت بین‌المللی برای اعمال فشار بیشتر علیه تهران خواهد بود.

به گزارش باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)؛ یاسرنظیفی گیلوان کارشناس مسائل بین الملل در یادداشتی به بررسی اولین سخنرانی جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در خصوص سیاست خارجی دولت جدید آن کشور پرداخت.

متن یادداشت به شرح زیر است:

سخنرانی روز پنجشنبه‌ رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا جو بایدن در ساختمان وزارت خارجه‌ی این کشور مانند قطعه-پازلی بود که به کمک تحلیلگران آمد تا پس از ماه‌ها گمانه‌زنی دستاویز بهتری برای پیش‌بینی رفتار بین‌المللی واشنگتن در عصر پساترامپ داشته باشند. 

یکی از پالس‌های مهمی که دولت بایدن قصد دارد در سخنرانی‌ها و گفتگوهای اولیه به جهان مخابره کند پیام پایان عصر سیاست های ترامپی درسیاست خارجه‌ی آمریکا است. عنوان مطلب روزنامه‌ی نیویورک تایمز در پوشش سخنرانی پنجشنبه نیز گویای همین موضوع است . و البته با توجه به نزدیکی بایدن و دمکرات‌ها به روزنامه نیویورک‌تایمز، می توان منشاء این تیترمرموز را حدس زد. 

 چنان که قابل پیش بینی بود روسیه و چین همچنان در صدر سیاهه‌ی اولویت‌های سیاست خارجی آمریکا باقی می مانند. عربستان و خاورمیانه نیز دیگر موضوعاتی بودند که بایدن به صراحت به آنها اشاره کرد.

موضوع جنگ یمن هم در سخنرانی پنجشنبه مطرح شد. این بخش از صحبت های بایدن بسیار کمک می کند تا بهتر رفتارهای آتی دولت وی را تحلیل کنیم. بسیاری از ناظران از ماهها پیش، بر این باور بودند که دولت بایدن، حتی اگر برای حفظ ظاهر هم که شده، سعی در احیای چهره‌ی تخریب شده‌ی ایالات متحده در قبال جنگ یمن خواهد داشت. حمایت بی قید وشرط واشنگتن در ۶ سال گذشته ارمغانی جز فقر، گرسنگی و کشتار غیرنظامیان در یمن نداشته. بی شک کاخ سفید یکی از شرکای مهم جنایات جنگی در یمن است و ادامه ی این موضوع ب این شکل به آگاهی بیشتر افکار عمومی جامعه جهانی نسبت به خوی منفت طلب و ضد انسانی واشنگتن و متحدانش می شود. 

تقریبا دو ماه پیش از مراسم تحلیف بایدن و ورود رسمی وی به کاخ سفید، در گفتگویی که با کارشناس مسائل کشورهای عربی حسن هانی زاده داشتم، او نیز موافق بود که بایدن به حمایت آشکار از جنگ سعوی علیه یمن پایان خواهد داد.

اما نکته‌ی حائزِ اهمیت نحوه‌ی تبیین این موضوع توسط بایدن است. او فروش سلاح برای ادامه‌ی حملات به یمن را غیر قابل قبول دانست اما همچنان به حمایت نظامی واشنگتن از رژیم ریاض در قبال آنچه که وی تهدیدات ایران و گروه‌های مورد حمایت تهران علیه منافع و امنیت سعودی خواند متعهد ماند. بایدن ایران را متهم به انجام عملیات علیه سعودی از چندین کشور کرد.

این سخنان بایدن به معنی ادامه‌ی تجارت پرسود تسلیحاتی واشنگتن در خاورمیانه با نقاب صلح دوستی و امنیت خواهی است. آمریکا همچنان به فروش سلاح به رژیم های دیکاتور خاورمیانه ادامه خواهد داد علی الخصوص که صنایع نظامی این کشور شاهد افزایش ۲.۸ درصدی در سال ۲۰۲۰ بودند  و بایدن نمی خواهد این روند رو به رشد را در شرایط بحران اقتصادی این کشور از دست بدهد.

بنابر آمار موسسه تحقیقات صلح بین الملل استکهلم به نقل از روزنامه ی آمریکایی یواس‌ای‌تودی، پنج شرکت آمریکایی در صدر فهرست ده شرکت بزرگ صادرکنندگان تسلیحاتی جهان قراردارند  و این منبع بزرگ اقتصادی که به سود منتفعان جنگ و ویرانی در حال رشدی بی توقف است مانع از آن می‌شود که آمریکا از صلح واقعی در خاورمیانه دفاع کند. 

با این اوصاف یکی از مولفه های کلیدی در سیاست دولت بایدن در قبال ایران ادامه‌ی مسیر ایران‌هراسی و جلب مشارکت بین‌المللی برای اعمال فشار بیشتر علیه تهران خواهد بود.

ایران‌هراسی هم تنها توجیه باقیمانده‌ی واشنگتن برای ادامه ی حضور نظامی خود در منطقه است وهم مشوق اصلی برای تحریک بیشتر خریداران تسلیحات در حاشیه جنوب خلیج فارس. در حال حاضر ایالات متحده دستاویز بهتری برای ایجاد حس کاذب خطر در منطقه ندارد. 

ایران‌هراسی از سوی دیگر با انداختن توپ برجام در زمین ایران ادامه خواهد یافت. چرا که در جلسه استماع کنگره جهت اعطای رای اعتماد به نامزد بایدن برای احراز منصب وزارت خارجه، آنتونی بلینکن پرونده ی ایران را پیچیده و دور از نتیجه خواند. این اظهار نظر وی در حالی بود که ایران بارها آمادگی خود برای بازگشت به شرایط پیش از خروج واشنگتن از برجام را اعلام کرده بود.

با کنار هم گذاشتن این سخنان بلینکن و عدم اشاره ی بایدن به برجام در سخنرانی پنجشنبه می توان به این نتیجه رسید که بازگشت به برجام و یا شرایط پیش از خروج آمریکا دیگر برای کاخ سفید موضوعیت ندارد. چرا که در صورت توافق برای بازگشت طرفین به شرایط پیش از اردیبهشت ۹۸، ایران منافع بیشتری کسب می کند. از جمله منافع متصور برای تهران می توان اینطور برداشت کرد که پس از احیای مجدد برجام، بار دیگر جامعه ی جهانی تهدید اتمی ایران را یک موضوع پایان یافته تلقی خواهد کرد و این با قصد ایالات متحده در جهت استمرار ایران هراسی در تناقض است.

اولویت دولت جدید آمریکا در مورد ایران ادامه ی مذاکرات پنهانی با تهران است. روندی که بنابر ادعای لافیگارو  از سه هفته پیش از تحلیف بایدن بین دو طرف آغاز شد. این مذاکرات پنهان می‌تواند هم اهرم فشاری برای واشنگتن باشد تا رژیم صهیونیستی و عربستان را به تبعیت بیشتر از مقاصد کاخ سفید ترغیب کند و هم ابزاری برای اتلاف انرژی دیپلماتیک ایران. انتصابات بایدن در مناصب کلیدی سیاست خارجی می تواند موید همین سناریو باشد. چرا که جیک سالیوان، رابرت مَلی و وندی شرمن اعضای اصلی تیم مذاکرات مخفی در عمان را شکل می دادند. 

مقاله‌ی دیگری در روزنامه‌ی آمریکایی کریستین ساینس مانیتور نیز به سناریوی وقت‌کشی و معطل سازی اشاره می‌کند. در واقع وجود مذاکره کنندگان بسیار در تیم سیاست خارجه با تجربه حضور در آخرین دور مذاکرات دوجانبه‌ی ایران-آمریکا می‌تواند مویدی باشد بر این گمانه که بایدن هیچ عجله ایی برای حصول توافق با ایران ندارد.

مذاکرات پنهانی ایران و آمریکا همزمان با مذاکرات آمریکا با اروپا خواهد بود. جایی که آمریکایی ها سعی در اقناع طرف اروپایی برای اعمال بیشتر فشار علیه ایران خواهند کرد. یعنی آمریکایی ها همپیمانان اروپایی خود را به شیوه ی خود از جریان مذاکرات با ایران مطلع خواهند کرد. به عبارتی دیگر اروپایی ها به واسطه ی آمریکا از مفاد مذاکرات پنهان مطلع می شوند و این همان جاییست که طرف آمریکایی اروپایی ها را با خود علیه ایران همراه خواهد کرد.

از سوی دیگر عدم حصول توافق دولت بایدن با دولت روحانی می‌تواند موجب تاثیر در انتخابات ریاست جمهوری ایران در خرداد ماه شود. تاثیری که ممکن است به معنی پایان حضور تیم فعلی مذاکره‌کنندگان ایرانی در راس سازمان دیپلماتیک جمهوری اسلامی باشد. این نیز می‌تواند از یک نقطه نظر شانس دیگری برای تیم بایدن باشد تا از ضعف‌های احتمالی تیم بعدی مذاکره‌کنندگان ایرانی و عدم توانایی اقناعی وزارت خارجه بعدی برای مقاصد خود باشد. 

یعنی اگر فضاسازی رسانه ایی را بخشی از کارزار ایران-هراسی دولت بایدن بدانیم، کارزاری که احتمالاً در ماههای آتی قوت گرفته و با حجم آتش بیشتری جمهوری اسلامی را نشانه خواهد گرفت، توانایی وزیر خارجه ی بعدی ایران و تیم معاونان و سخنگوها برای انجام مصاحبه های متعدد و مکرر با رسانه های بین المللی به زبان انگلیسی نقش مهمی در این معادله خواهد داشت.

تکرار ادعای آمادگی آمریکا برای بازگشت به برجام را می توان بخشی از شروع آرام و مرموز این کارزار جدید قلمداد کرد. یعنی آمریکایی ها مدام توپ را به زمین ایران انداخته و از طریق اهرم های رسانه ایی خود در سراسر جهان افکار عمومی را متقاعد خواهند کرد که با وجود پایان ریاست جمهوری دونالد ترامپ که رویکری خصمانه نسبت به ایران داشت ولی این همچنان تهران است که در برابر دعوت آمریکا به برجام از همکاری استکاف می ورزد.   

تکرار مکرر این ادعای واهی از طریق رسانه های جریان غالب به مرور در ماههای آتی شدت بیشتری خواهد گرفت. به نحوی که پرونده ی هسته ایی ایران دوباره به یک کلید واژه خبری بدل شود. با این تفاوت اساسی نسبت به دوره‌ی ترامپ که این بار آمریکایی ها مدام به دعوت به بازگشت می کنند و عملا هیچ رفتار نظامی تحریک آمیزی را هم مرتکب نمی‌شوند. 

به همه‌ی اهرم‌های ضد ایرانی اشاره شده تا اینجای بحث این کارت را هم اضافه کنید که دولت بایدن حساب ویژه ایی برای به راه اندازی یک پرونده ی جدید و ضخیم حقوق بشری علیه ایران باز کرده. همراهی کانادا، اتحادیه اروپا، استرالیا، ژاپن و کره جنوبی سنبه ی این اهرم ضد-ایرانی را پرزور تر خواهد کرد.

گمان آمریکایی‌ها این است که با حفظ فشارهای اقتصادی فعلی (بدون عقب نشینی از اجرای عملیاتی مفاد کمپین فشار حداکثری) و افزایش حجم فشار رسانه ایی و متعاقباً فشار جامعه بین‌الملل، این سیاست تا آن جا پیش خواهد رفت که ایرانی ها مستاصل شده و از سر اضطرار حاضر به پذیرش دائمی سازی محدودیت های موقت برجام، محدود سازی برنامه موشکی و توقف تحرکات منطقه ایی خود شوند. 

اظهارات هفته‌ی قبل سخنگوی کاخ سفید جن ساکی نیز گواه این است که دولت بایدن به چیزی کمتر از یک توافق جدید با مولفه های دائمی سازی محدودیت های هسته ایی و شمول موشکی ومنطقه ایی رضایت نمی‌دهد. 

طبق سناریوی مطروحه در این یادداشت، دولت بایدن هشت سال فرصت دارد تا با اعمال انواع فشارها و طولانی سازی روند مذاکرات که مساوی با تداوم شرایط بد اقتصادی برای اکثریت جمعیت ایران است، به توافق دلخواه خود برسد. 

البته نباید از نظر دور داشت که با توجه به ابعاد امنیتی مهم این پرونده برای دوطرف تهران و واشنگتن، داده های قابل اعتماد کمی از اتفاقات و تصمیمات پشت پرده وجود دارد و سناریوهای ارائه شده در این یادداشت می توانند تنها نقش کلیدهای کمکی برای تفسیر بهتر این شرایط مجهول باشند و صدالبته قطعیتی در این گمانه‌ها وجود ندارد.

* کارشناس مسائل بین الملل

کد خبر: 1088727

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =