به گزارش باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)؛ از زمان خروج آمریکا از برجام همواره یکی از نکات مهم مورد توجه محافل سیاسی و رسانه ای، این موضوع بوده که اعضای دیگر برجام (روسیه، چین، ایران و سه کشوراروپایی) از قبل برجام چه منافعی دارند که حاضر هستند همچنان علی رغم کاستی های آن، برجام را حفظ کرده و در آن قرارداد حضور داشته باشند.
اروپا (انگلیس، آلمان و فرانسه) هم به عنوان یکی از اعضای حاضر در برجام از این امر مستثنی نیست و باید دید که منفعت آنها از برجام در چه حوزه ای است.
در ابتدا به نظر می آید نکته مهمی باید در این خصوص مورد توجه قرار گیرد و آن اینکه، تا پیش از برجام اروپایی ها دست آورد موفق دیپلماتیکی را از زمان پایان جنگ جهانی دوم به این سمت در عرصه بین المللی تجربه نکرده بودند.
اروپا همواره به عنوان متحد آمریکا صرفا دنباله روی سیاست های کاخ سفید بوده و نزدیکی و دوری خود به کشورهای مختلف را بر اساس منفعت آمریکا تدوین کرده و همین موضوع سبب تضعیف موقعیت بازیگری آن در صحنه بین المللی شد.
دیگر کسی برای اروپا نقش مستقل و تاثیرگذاری را در روند تحولات بین المللی قائل نیست و این موضوع برای اروپایی ها در دوران ترامپ که با تحقیرهای بسیاری از سوی دولت وی مواجه شدند بسیار بیشتر از پیش ملموس و درد آور شد.
بنابراین، «برجام موفق ترین دستآورد دیپلماتیک اروپایی ها» به حساب می آید و آنها احساس می کنند توانسته اند در یکی از سرنوشت سازترین قراردادهای بین المللی نقشی مستقل و تاثیرگذار داشته باشند، لذا تمام تلاش خود را و البته در قالب «سیاست اعلامی» به کار بستند تا پس از خروج آمریکا از برجام این قرارداد محفوظ بماند.
همچنین، پس از خروج آمریکا از برجام بود که «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی وقت اتحادیه اروپا از اهمیت برجام برای اروپا از منظر امنیتی آن گفت.
بنابراین برای اروپایی ها آنطور که مقامات دیگری از آنها هم بر این امر صحه گذاشتتند موضوع برجام با امنیت آنها گره خورده است.
از منظر اروپا برجام به پشتوانه قعطنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل می تواند ضامن امنیت منطقه غرب آسیا و متعاقب آن اروپا باشد یا آنکه حداقل کارایی برجام این است که مانع از افزایش جنگ، ناامنی و تنش در منطقه می شود و این می تواند آرامش و امنیت کشورهای قاره سبز را نیز تامین کند.
با همه این توضیحات، اروپایی ها تا به امروز نتوانستند یا نخواستند که به تعهدات یازدهگانه خود در برجام جامه عمل بپوشانند و صرفا در این مدت گفتار درمانی را پیش گرفتند، به این نحو که شفاها از حفظ برجام و تداوم همکاری با ایران حمایت کردند اما در عمل هیچ اقدامی در این راستا برنداشتند.
اما از سوی دیگر، در دوره بایدن شرایط متفاوت شده است به نحوی که در عمل هم اروپایی ها باردیگر به سمت کاخ سفید میل کرده اند و خواهان مذاکره با ایران در حوزه های فراهسته ای از جمله موشکی، منطقه ای و حقوق بشر شده اند.
با این حساب باید منتظر ماند و دید آیا اروپایی که در دوران ترامپ تمام تلاش خود را در عرصه سیاسی در تقابل با سیاست های دولت ترامپ در قبال ایران به کار بسته بود تا برجام را به عنوان تنها دستآورد دیپلماتیک خود حفظ کند، همچنان عزم در این راستا را ادامه خواهد داد؟
از طرف دیگر، اروپا به دنبال نقش آفرینی دیگری در قالب برجام است و آن اینکه تلاش می کند نقش تسهیل گر آماده شدن زمینه بازگشت آمریکای بایدن به برجام را فراهم آورد اما با فشار بر ایران و طرح مطالبات زیاده خواهانه مبنی بر اینکه تهران باید گام های کاهش تعهدات خود را ملغی کند.
در این رابطه «محمد جواد ظریف» در واکنش به خواست اروپایی ها گفت: «بر اساس چه منطقی ایران وظیفه دارد که اقدامات جبرانی خود که یک سال کامل پس از خروج آمریکا از برجام -و تداوم نقض آن توسط این کشور- اتخاذ کرده است را متوقف کند؟ سه کشور اروپایی چه کاری در راستای عمل به وظایفشان انجام دادهاند؟»
از سوی دیگر آنکه، ایران بارها موضع خود را نسبت به بازگشت آمریکا به برجام بیان کرده و آنهم این است که ابتدا باید کلیه تحریم های هسته ای و غیر هسته ای رفع شود و سپس با راستی آزمایی که از سوی ایران صورت خواهد گرفت، در اقدامی متناظر و گام به گام با طرف مقابل پیش خواهیم رفت.
در این خصوص هم اخیرا «سید عباس عراقچی» معاون سیاسی وزیر امور خارجه کشورمان اینطور گفت که: «بازگشت آمریکا بدون رفع تحریمها معنی و موضوعیت ندارد. بعضیها فکر میکنند که ما بهدنبال بازگشت آمریکا بدون رفع تحریم هستیم، اصلاً نمیشود اینچنین تصور کرد. وقتی بازگشت آمریکا معنی پیدا میکند که تعهدات خودش را در برجام انجام داده باشد. همان تعهداتی که رفع تحریمهاست و باید انجام بدهد.»
در پایان آنکه، طرف مقابل به خوبی از این امر مطلع است که بر اساس قانون مصوب مجلس شورای اسلامی در صورتی که طرف های مقابل ایران در برجام تا زمان تعیین شده (سوم اسفند) نتوانند به تعهدات خود در قالب برجام عمل کنند، دولت ایران موظف است که از معاهده پروتکل الحاقی که به صورت داوطلبانه هم آن پذیرفته است خارج شود و این حتما نمی تواند خوشایند کشورهای غربی که به زعم خود نگران برنامه هسته ای ایران هستند، باشد. اما آنچه مشخص است گام عملیاتی ایران بدون هیچ درنگ و تعللی صورت خواهد گرفت و واکنشی صحیح و حساب شده به نقض عهدهای مکرر طرف های غربی برجام است.
نظر شما