به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، نشریه «نشنال اینترست» آمریکا در تحلیلی به قلم «ساموئل هیکی» به بررسی آثار راهبرد فشار حداکثری ترامپ در قبال ایران و همچنین رویکرد دولت بایدن در همین ارتباط پرداخته است. وی اذعان میکند که ادعای دولت ترامپ مبنی بر استفاده ایران از داراییهای به دست آمده در پی توافق هستهای سال 2015 برای خرید تسلیحات صحت نداشته و حتی خروج دولت وی از برجام نیز تاثیری بر سیاست خارجی ایران نداشت.
از نظر این تحلیلگر آمریکایی، برای ایالات متحده پرداختن به برنامه موشکهای بالستیک ایران برای مقابله با آنچه تهدیدهای بلند مدت احتمالی خوانده شده، ضروری است و باید همزمان با بازگشت به توافق هستهای 2015 مورد توجه قرار گیرد؛ وی همچنین بیان میکند که تاکتیکهای فشار حداکثری در تحقق این هدف ناکام بوده است.
لازم به ذکر است، انتشار این گزارش به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا با هدف منعکس کردن دیدگاه طیفهای مختلف نخبگان آمریکا در قبال ایران و تصویرسازی هراسافکنی آنان از فعالیتهای جمهوری اسلامی انجام شده است.
مشروح تحلیل مذکور بدین شرح است:
تماسهای غیرمستقیم بین ایالات متحده و اعضای توافق هستهای ایران (چین، فرانسه، آلمان، ایران، روسیه و انگلستان) در وین در حال انجام است و مسئله چالش برانگیز رفع تحریمها و تعیین توالی آنها مستقیما مورد رسیدگی قرار گرفته است.
رئیس جمهور جو بایدن به صراحت اعلام کرده که که از بازگشت به توافق هستهای ایران –موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)- به عنوان نقطه شروع توافق بعدی یا گستردهتر، حمایت خواهد کرد. علاوه براین، جیک سالیوان -مشاور امنیت ملی- قبلاً پیشنهاد کرده که دشمنان منطقهای ایران مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی باید به گفتگوی منطقهای گستردهتری بپیوندند که شامل بحث در مورد موشکهای بالستیک ایران باشد. چنین گفتگویی میتواند گامی مثبت در جهت بهبود تنشهای منطقهای باشد که توسط برجام مورد توجه قرار نگرفته بود و میتواند گامی مثبت در جهت برقراری مجدد همکاریهای «ترانس-آتلانتیک» در حوزه امنیت بین المللی باشد.
هرچند که مذاکرات به جلو میرود، بایدن با همان مباحث قدیمی روبرو است که در صورت لغو تحریمهای ایالات متحده چه اتفاقی خواهد افتاد. دولت ترامپ بیان میکرد که تهران پس از امضای توافق هستهای از پول نقد باد آورده، به دو طریق برای یک بینظمی عظیم ایجاد کرد: اولی، تأمین مالی فعالیتهای گروههای نیابتی ایران و دومی، افزایش خرید اسلحه و موشک این کشور بود.
اما واقعیتها نشان میدهد که این [ادعا] اغراق شده است.
نیروهای نیابتی ایران چقدر هزینهبر هستند؟
به طور خلاصه، ایران هرگز منابع زیادی برای حمایت از گروههای نیابتی در خاورمیانه نیازی نداشته است. «کالین کال» در جلسه استماع تایید خود برای تصدی معاونت سیاسی وزیر دفاع، اظهار کرد: واقعیت ناراحت کننده این است که حمایت ایران از نیروهای نیابتیاش در منطقه خیلی گران نیست». در واقع، دولت ترامپ برآوردی را منتشر کرد که بین سالهای 2012 و 2018، ایران سالانه حدود 2 تا 3 میلیارد دلار برای پشتیبانی از نیروهای نیابتی خود در سرتاسر خاورمیانه هزینه میکرد. برای نیمی از این دوره یا از 2012 تا 2015، ایران با یک کمپین تحریمی چند جانبه روبرو بود که گفته میشود همین امر ایران را به میز مذاکره کشاند. این اعداد از سال 2016 تا 2018 که تحریمهای مربوط به هستهای از طریق توافق هستهای ایران تخفیف یافت، ثابت ماند و بنابراین برجام تأثیری در حمایت مالی تهران نداشت.
همچنین خروج از برجام توسط ایالات متحده فعالیتهای ایران را تغییر نداد. دولت ترامپ بین سالهای 2017 و 2020، تقریبا همه تحریمهای ایالات متحده علیه گروههای نیابتی ایران را دو برابر کرد، اما فشار بیامان هم نتوانست سیاست خارجی ایران را تغییر دهد. به گفته آریان طباطبایی و کالین کلارک: «تحریمهای مالی نمیتوانند بر مهمترین جنبههای روابط نیابتی ایران از جمله آموزش، پناهگاهها و انتقال سلاح و تامین فناوری آن تاثیرگذار باشند». در طول این دوره، حوثیها در یمن سلاحهای پیشرفتهتری را به دست آوردند که از آنها علیه اهداف نظامی و غیرنظامی سعودی استفاده میکردند.
با این حال، مردم ایران فهمیدند که حتی با وجود یک توافق هستهای کاملا کاربردی، اگر شرکتهای خارجی خود را در معرض خطر [همکاری با] شخصیتهای پنهانی موجود در سیستم مالی ایران قرار ندهند، کاهش تحریمها نمیتواند پیشرفت اقتصادی گستردهای همراه داشته باشد. راه حل بهتر احتمالا اعمال فشار مالی بر رهبری ایران از طریق ایجاد انگیزه برای انطباق با محدودیتهای گروه ویژه اقدام مالی که تمرکز آنها بر ضدپولشویی و تأمین مالی ضدتروریسم است، برای تمیز کردن سیستم مالی غیرشفاف ایران باشد.
چرا ایران پس از امضای توافق هستهای، خرید تسلیحات / موشک خود را افزایش داد؟
این گمراه کننده است که تصور کنیم تهران از وجوه نقد ناشی از تخفیف تحریمها در پی امضای توافق هستهای برای افزایش خرید تسلیحات و موشک خود استفاده کرد. با توجه به تنشهای منطقهای، تهران مدتهاست که هزینههای نظامی را بر نیازهای داخلی در اولویت قرار داده است. تلاش [ایالات متحده] برای اطمینان بخشیدن به نگرانیهای شرکای خلیج فارس از طریق افزایش فروش تسلیحات به آنها، موجب ایجاد یک مسابقه پیچیده تسلیحاتی شده و حتی باعث شده ایران با حمایت از نیروهای نیابتی، همسایگان خود را تهدید کند. فروش سلاح در منطقه [توسط آمریکا]، موجب تصور ایران از تضعیف امنیت خود میشود. اگرچه موشکهای بالستیک بدون کلاهک هستهای از کارایی محدودی دارند، اما از نظر توانایی ایران برای مقابله با همسایگانش از اهمیت ویژهای برخوردار است که تا قبل از سقوط شاه قویترین نیروی هوایی را در منطقه داشت.
برای ایالات متحده، پرداختن به برنامه موشکهای بالستیک ایران برای مقابله با تهدید بلند مدت بالقوه ضروری است و باید همزمان با بازگشت به توافق هستهای 2015 مورد توجه قرار گیرد. برجام با مسدود کردن مسیر ایران برای جمعآوری مواد شکافپذیر مورد نیاز ساخت سلاح برای یک بمب هستهای، به طور عملی تلاش ایران برای ایجاد کلاهک هستهای برای همراه شدن با یک موشک دوربرد را متوقف کرد. پرداختن به تهدیدهای هستهای و موشکی در طولانی مدت در توافقنامه بعدی در قالب برجام، در بین کشورهای منطقه اطمینان ایجاد میکند و به پایان چرخه افزایش فروش سلاح کمک میکند.
تحریمهای فشار حداکثری در واقع متحدان ایالات متحده را تهدید کرده است
خروج آمریکا از برجام و به دنبال آن تحریمهای فشار حداکثری، متحدان اروپایی را نگران کرد و باعث ارزیابی مجدد «استقلال اقتصادی» آنها شد. ادامه به انزوا کشاندن متحدان ایالات متحده، یک قمار با امنیت ملی ایالات متحده است. عدم اتحاد بین ایالات متحده و اروپا باعث شده که ایران به جای محدود کردن برنامه هستهای خود، با کمک گرفتن از سایر اعضای برجام به دنبال بهره برداری از وضعیت باشد. این وضعیت خطر واقعی را برای گفتگوی نوپا ایجاد میکند؛ نه استفاده مداوم ایران از نیروهای نیابتی یا هزینههای نظامی. اتخاذ مجدد سیاست تمایل به لغو تحریمهای مربوط به هستهای همزمان با اینکه ایران به تعهدات برجامی خود بازگردد، در سرتاسر اقیانوس اطلس با استقبال مثبت روبرو خواهد شد و میتواند زمینه بازگشت همکاری در مدیریت تنشهای منطقهای را فراهم کند.
منافع مشترک ایالات متحده و اروپا در خلیج فارس با ثبات و جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای است؛ لذا باید اینطور بحث کرد که توافق هستهای ایران تا چه حدی به حمایت از نیروهای نیابتی یا هزینههای نظامی دامن زده است. بحثهای جاری در وین باید در خصوص منافع مشترک باشد، نه بر سر نگرانیهای گمراه کننده در مورد آنچه میتواند نتیجه دهد.
انتهای پیام/
نظر شما