picto_corrosifs_acides

تهران-ایسکانیوز،پلاس+/  

دوشنبه هفته گذشته خیابان بزرگمهر اصفهان حال و هوای خودش را نداشت. سهیلا جورکش گوشه خیابان پارک می کند تا با مادرش صحبت کند. شیشه پژو پارس مشکی او کمی پایین است. موتور سورای کنار او توقف می کند و نگاهش می کند. کسی که ترک موتور نشسته از موتور پیاده می شود و راننده محتویات شیشه ای را که در دستش داشته روی صورت سهیلا خالی می کند. سهیلا در لحظه ای صدای سرخ شدن گوشت صورتش را می شنود و از شدت سوزش فریاد می زند. تصور کنید حال مادرش را که پشت تلفن صدای ضجه های دخترش را می شنود. کسی که پشت ترک موتور نشسته بوده در ماشین را باز می کند و تبلت سهیلا را بر می دارد و با خونسردی سوار بر ترک موتور می شود و موتورسوار با سرعت از صحنه دور می شود. این تمام ماجرایی است که برای سهیلای 26 ساله اتفاق افتاده. حالا او در بیمارستان مطهری تهران بستری شده و مادرش گفتگوی کوتاهی با ایسکا پلاس انجام داده...

خانم جورکش ماجرای اسیدپاشی دقیقا چه طور اتفاق افتاده؟

ببینید من کل مسیری را که دخترم طی کرده برای شما شرح می دهم تا شاید نیروی انتظامی دوربین های این محدوده را کنترل کنند و به ما کمک کنند. دختر من سهیلا جورکش حدود ساعت 15:30 دقیقه بعد از ظهر از منزل خارج شد و با دوستانش قرار گذاشت که آن ها را سوار ماشینش بکند. در خیابان دروازه دولت اصفهان دو تن از دوستانش به اسم رها و تیام را سوار ماشین می کند و به خیابان آمادگاه می رود و وارد هتل ونوس می شود تا از استخر آن استفاده کنند. ساعت 17 از استخر بیرون می آیند و مستقیم به خیابان انقلاب می روند تا در بوستان سعدی غذا بخورند. از آن جا بر می گردند و دخترم سهیلا به خیابان بزرگمهر می رود تا یکی از دوستانش را در خیابان پیاده کند. یکی از آن ها را پیاده می کند و دوست دیگرش را نبش باغ گل ها پیاده می کند. وقتی دوستش را پیاده می کند سرعت ماشین را کم می کند و به من زنگ می زند. در حالی که شیشه پایین بوده. به من گفت من الان به چهارراه نظر می آیم تا تو و برادرم را از مطب دکتر سوار کنم و به سمت منزل برویم. همان موقع که داشت با من صحبت می کرد یک مرتبه صدای جیغش پشت تلفن آمد.5 دقیقه طول کشید تا تلفن قطع شد.تلفن دخترم وقتی به دست ما رسید کاملا آب شده بود. ما با ماشین رفتیم و متوجه شدیم دخترم را با آمبولانس به بیمارستان سوختگی اصفهان منتقل کرده بودند. آن جا یک کوتاهی کرده بودند و در ابتدا پرستارها بدن او را شسته بودند و بعد سراغ چشم هایش رفته بودند و همین باعث شد که دخترم چشم هایش را از دست بدهد.پرستاری که در آمبولانس بود اول باید چشم های سهیلا را شستشو می داد.

الان چشم هایش از بین رفته؟

بله. به طور کامل

یعنی چشم ها را تخلیه کردید؟

نه هنوز.اجازه این کار را ندادیم

بدنش چطور؟

بدنش سوختگی خیلی شدیدی دارد و به ما اعلام کردند نمی شود عملش کرد و حداقل باید 8 عمل جراحی بشود. و روحیه اش را کاملا از دست داده. حالا هم به بیمارستان مطهری تهران منتقلش کردیم.

چند سالش است؟

26 سال.

واکنش مردم در خیابان به این اسیدپاشی چه بوده؟

من رفتم و کاملا تحقیق کردم. دخترم هرچقدر داد و بیداد کرده کسی کمکش نکرده. مردم هم آگاهی نداشتند ولی خودش فهمیده بود مورد حمله اسیدپاش قرار گرفته، هیچ کس جرات نکرده بوده جلو بیاید و آخر هم مجبور می شود خودش را جلوی یک ماشین بیاندازد تا کمش کنند.

ماشین دخترتان چه بوده؟

پژو پارس مشکی

شما متوجه شدید کار چه کسی بوده؟

نه. خودش می گوید دو نفر سوار موتور بودند. آمده بودند کنار ماشین دخترم و به روی صورت دخترم اسید پاشیدند. بعد هم یک خانمی به من زنگ زد و گفت یک پیکان هم پشت موتور بوده و بعد از حمله به دخترم پشت موتور می رود.

آن خانم شماره شما را از کجا پیدا کرده بود؟

از دخترم سهیلا گرفته بود.

شما با اشخاص دیگری که اسید روی صورتشان در اصفهان پاشیده شده در ارتباط هستید؟

قبل از ما 2-3 روز پیش یک نفر دیگر بوده که می گویند فوت کرده. و جز این دو نفر 6 نفر دیگر بودند و بیشتر اسیدپاشی ها در خیابان مهرداد بوده است. قبل از ما هم یک نفر دیگر حدود یک هفته پیش این اتفاق برایش افتاده بود و ما هم در مسیر رفت و آمدهایمان به کلانتری متوجه شدیم که همراه موتور سوار یک پیکان سفید هم بوده.

دختر شما قیافه اسیدپاش را دیده؟

نه. اما می گوید لاغر و قد بلند بوده و پلیور سفید رنگ تنش بوده و تبلت دخترم را هم با خودش برده.

انگیزه این اسیدپاشی را چه می دانید؟

راستش نمی دانم چه بگویم.اما انگار دخترانی که تنها هستند و ماشین دارند مورد حمله قرار می گیرند.از نظر من این کار یک فرد مریض است.

خانم جورکش، گفته می شود انگیزه این اسیدپاش ها امربه معروف باشد. شما چه نظری دارید؟

دختر من از استخر بیرون آمده و صورتش هیچ آرایشی نداشته. من نمی گویم دخترم آرایش نمی کرده، اما آن روز اصلا آرایش نداشت.دختر من اهل مو رنگ کردن و ابروهایش را عجیب درست کردن هم نبود.دختر من کاملا از نظر پوشش معمولی بود. با مانتویی با قد متوسط و شالی مشکی.

مسئولین چه می گویند؟

آن ها می گویند ما دنبال این کار هستیم. می گوییم می خواهید لیستی از آدم هایی بدهیم که به آن ها مشکوک هستیم؟ می گویند نه! ما خودمان پیگیری می کنیم.

شما با کسی خصومت خانوادگی نداشتید؟

آن حدی که کار بخواهد به اینجا بکشد نه. خود دخترم هم می گوید من دشمنی ندارم.

خانم جورکش من می خواستم بدانم وضع مالی شما چه طور است؟ ممکن است این ماجرا انگیزه مالی داشته باشد؟

ما وضعمان متوسط است. نه خیلی بالا، نه خیلی پایین.

مسئولین درباره هزینه های بیمارستان به شما قولی ندادند؟

نه. چیزی نگفتند و تماسی با ما نگرفتند. چشمش هم از بین رفته و ما نمی دانیم چه کار بکنیم.

شرایط روحی سهیلا چه طور است؟

دختر من هر شب دارد گریه می کند و فقط می گوید این فرد باید پیدا شود و این اسید قطره قطره به او پاشیده شود. دیشب دختر من انقدر جیغ زد که مجبور شدند به او مورفین بزنند.  باید عملش کنند و پوست سرش را بردارند و به بدنش پیوند بزنند. کارهایی که دخترم تاب آن را ندارد. چشمش هم هر روز بدتر می شود و یک چشمش کاملا بینایی اش را از دست داده و چشم دیگرش هم سوی چندانی ندارد. می خواهیم او را اعزام به خارج بکنیم و پزشکان هم به ما اجازه نمی دهند. ما از آگاهی می خواهیم دوربین های مسیر رفتن دخترم را به ما نشان دهد. دلیل اینکه آگاهی از انتشار این فیلم ها امتناع می کند چیست.

(در این لحظه پدر سهیلا گوشی را از همسرش گرفت و در تکمیل صحبت های او اضافه کرد) من پدر سهیلا جورکش در این شهر غریب هربار یک نفر حرف متفاوتی می زند. یکی از چشم های سهیلا 360 درجه از بین رفته و دیگر کاری نمی شود کرد و یکی از چشم هایش کمی سو سو می زند و 20 درصد بینایی دارد. ما از بزرگان این مملکت تقاضا داریم اگر دلسوز این مردم هستند ترتیب اثری بدهند که دو چشم پزشک ماهر در اختیار ما قرار بدهند. این دختر تنها 26 سال دارد و دانشجوی رشته حقوق بود تا ما بتوانیم این نور کوچک را نگه داریم...ما دکترهای تهران را نمی شناسیم و سرگردان هستیم...

 
کد خبر: 113524

وب گردی

وب گردی