فرید زکریا در واشینگتن پست نوشت:از آغاز تاکنون، سیاست های اوباما در قبال سوریه یک خلا بین حرف و عمل بوده است.اکنون شاهد آن هستیم که او این سیاست را ادامه می دهد.او هدف آمریکا را  در نهایت نابودی داعش اعلام کرده است.هم اکنون نیز او خود را زیر فشاری مضاعف برای افزایش اقدامات ارتش در سوریه یافته است.این راهی است که به شکست منتهی خواهد شد.دولت باید سیاست خود را تغییر دهد.آمریکا نمی تواند به تنهایی داعش را نابود کند.هدف باید محدود سازی این گروه باشد.

به گزارش ایسکانیوز، زکریا در ادامه نوشت: افزایش حملات آمریکا در سوریه نمی تواند به نابودی داعش ختم شود و تنها وضعیت امنیتی این کشور را وخیم تر می کند.مسئله اصلی این است که آمریکا هیچ متحد محلی بر روی زمین ندارد.کاخ سفید باید متوجه این موضوع شود که چیزی به نام ارتش آزاد سوریه وجود ندارد.نمی توان بر چیزی تکیه کرد که وجود خارجی ندارد.منابع اطلاعاتی تخمین می زنند بیش از هزار و 500 شبه نظامی وجود دارند که هم علیه دولت می جنگند و هم اسلام گرایان.این نیرو ها که بسیاری از آن ها از اساس با یکدیگر مشکل دارند،ارتش آزاد سوریه را می سازند.

آمار منتشر شده حکایت از کنترل نصف سوریه توسط دولت دمشق دارد،یک سوم از خاک کشور نیز در دست داعش است.گروه های دیگر شبه نظامی در حدود 20 درصد خاک کشور را در اختیار دارند.بین این گروه ها، شاخه های القاعده و دشمنان خونی آمریکا حضور دارند.در آخر نیز 5 درصد اراضی کشور در اختیار دیگر گروه های شورشی و سکولار ها است.براساس اعلام مخالفان،واشنگتن از 75 گروه شورشی در سوریه حمایت می کند.

استراتژی آمریکا پیرامون افزایش بمباران ها در سوریه،حتی اگر با پشتیبانی نیرو زمینی نیز باشد،نمی تواند به بهبود اوضاع کمک کند.نبرد با داعش و دولت سوریه،در کنار مبارزه با گروه هایی چون جبهه النصره و خراسان،بسیار دشوار است و در نهیات به جای حاکم شدن آرامش، موجب گسترش خشونت ها خواهد شد.آنچه در سوریه پدید آمده ،رویای دیرین گروه های جهادی است.این جا بهشت آن هاست.

منتقدان باور دارند این استراتژی سه سال پیش خیلی به کار می آمد.زمانی که مخالفان دولت این گونه نبودند و خبری از گروه های تروریستی نبود.شاید در ماه های اولیه بروز بحران در سوریه، گروه های مردمی نیز در اعتراضان مشارکت داشتند،اما وقایعی که در آینده اتفاق افتادند،کنترل اوضاع  را از دست مردم خارج کردند.این همان اتفاقاتی است که در مصر و لیبی افتاد.گروه های مذهبی و افراطی کنترل اوضاع را به دست گرفتند.چنین وقایعی در بسیاری از انقلاب ها دیده شده است.در روسیه لنین و در فرانسه ژاکوبن ها ....مردم  دست به اعتراض زدند و افراطی ها بر روی این موج سوار شدند.

اگر به دنبال استراتژی پیروزی در سوریه باشیم،باید راهکار ها را به موازات یکدیگر دنبال کنیم.در حال حاضر عنصر نظامی ضعیف است و تلاش سیاسی نیز کلا انجام نمی شود.

دلیل اصلی این بحران ها در عراق و سوریه، نارضایتی سنی ها از دولت های مرکزی است.اعتراضی که توسط مردم عادی شروع شد،بهانه ای برای خیزش افراطیون شد.اوضاع پس از آن بحرانی شد که کشور های مختلف به حمایت از طرفین درگیر پرداختند.عربستان،امارات و قطر شروع به حمایت از گروه های افراطی و اغلب تروریستی کردند.

راه حل سیاسی تنها با اشتراک قدرت بین طرفین به پایان می رسد.در عراق بدون توجه به حضور صد و هفتاد هزار نیرو و رهبری ماهرانه ژنرال پترائوس،تمامی قرار ها باد هوا شدند و راه حل اشتراک قدرت کنار گذاشته شد.اما لبنان یک استثنا بود، پس از 15 سال جنگ خونین که موجب کشته شدن یک پانزدهم مردم این کشور شد،تمام طرفین در نهایت به اشتراک قدرت راضی شدند.

تنها استراتژی که در مقابل داعش جواب می دهد،راه حل محدود سازی و اقدامات بازدارنده علیه این گروه است.تمامی همسایگان عراق، بیش از آمریکا به دنبال نابودی این گروه هستند.کشور هایی هم چون اردن،لبنان،ترکیه و ایران همگی به دنبال مقابله با داعش هستند.اگر همه این دولت ها در کنار عراق بایستند و سنی ها را ترغیب کنند به دولت بپیوندند، مبارزه با داعش و شبه نظامیان خارجی این گروه بسیار آسانتر خواهد بود.

دولت اوباما باید در اهداف اش تجدید نظر کند.باید اهداف کلیدی داعش را مورد هدف قرار دهد و توقعات خود را از این عملیات کاهش دهد و نخست باید به فکر محدود سازی این گروه باشیم.تلاش برای نابودی در قدم اول به شکست خواهد انجامید.
کد خبر: 117229

وب گردی

وب گردی