کریستف زودو در اشپیگل نوشت:عمر الشیشانی یکی از مهم ترین فرماندهان نظامی گروه تروریستی موسوم به دولت اسلامی عراق و شام به حساب می آید. سه سال پیش این مرد جوان خجالتی در زندان گرجستان به سر می برد.

به گزارش ایسکانیوز، اشپیگل در ادامه نوشت: غبار جنگ بر چهره عمر الشیشانی مانده است. پوست او تیره رنگ است، چشمانش گود رفته و ریش سرخ اش تا قفسه سینه کشیده شده است. الشیشانی بیشتر از 28 سال ندارد. وقتی دهان باز می کند سن و سال اش به سرعت قابل حدس است: این مرد خجالتی در ویدئوی اینترنتی که از خود منتشر کرده بود، آرام صحبت می کند و دائم نگاه اش رو به پایین است تا بهترین لغات را در ذهن اش پیدا کند.

و حالا الشیشانی از ماه ها پیش به عنوان فرمانده نظامی دولت اسلامی عراق و شام برگزیده شده است. در این بین او به عنوان یکی از مهمترین فرماندهان نظامی داعش به شمار می آید. او فرماندهی یورش به الانبار را در دست داشت. در تابستان ویدئویی منتشر کرد و تسخیر مرز عراق و سوریه را جشن گرفت. از آن زمان این فرمانده و سربازانش همواره شمال و شرق را تحت حملات خود قرار دادند. مبارزان داعش تنها بیست کیلومتر با بغداد فاصله دارند.

برجسته ترین پیشروی الشیشانی و مردان اش از دو سال پیش آغاز شد. در ابتدای سال 2012 تارکان باتیراشویلی ، عمر الشیشانی یا عمر چچنی نام گرفت. این نام مستعار را خودش انتخاب کرده است.

2010، سال سرنوشت

الشیشانی در سال 1986 در گرجستان متولد شد، پدرش مسیحی و مادرش مسلمان است. در زمان شوروی، ازدواج بین مذاهب مختلف هنوز رایج بود. باتیراشویلی در دره پانکیسی گرجستان بزرگ شد، جایی که در طول جنگ های چچن شورشیان اسلام گرا از آنجا عقب نشینی کردند. تیمور پدر الشیشانی بعدها گزارش داد که پسرش در کودکی به جنگ چچن کمک کرده و گاهی مبارزان را همراهی می کرده است. بعد از مدرسه او به ارتش گرجستان پیوست. آنجا مقام گروهبانی گرفت و سال 2008 در قفقاز در خط مقدم جبهه به جنگ با روسیه پرداخت.

اما همه چیز در سال 2012 عوض شد: در همین سال تقدیر باتیراشویلی رقم خورد. پزشکان او را مبتلا به سل تشخیص دادند.او ماه ها در بیمارستان نظامی بستری بود، بعد به دلایل پزشکی از ارتش اخراج شد. تلاش اش برای بازگشت به ارتش با شکست روبه رو شد. همچنین پلیس برنامه های اش را لغو کرد و مادرش در همان سال بر اثر سرطان درگذشت. پدرش در مصاحبه خود می گوید: " پسرم همه اعتماد خود را به آینده از دست داد".

در سپتامبر سال 2010 باتیراشویلی دستگیر شد و به دلیل حمل غیرقانونی اسلحه به مدت سه سال به زندان افتاد. این مرد جوان در زندان به افراط گرایی روی آورد. او بعد ها در یک مصاحبه که در سایت اسلامگرایان افراطی منتشر شد، اظهار کرد: " به خدا قول دادم، به محض این که از زندان خلاص شوم در راه خدا جهاد کنم". بعد از 16 ماه در اوایل سال 2012 برای مدتی آزاد شد و خود را "عمر الشیشانی" نامید. بعد از مدت زمان کوتاهی زندگی در مصر در ماه می سال 2012 به شورشیان در جنگ داخلی سوریه پیوست.

آنجا به سرعت پله های ترقی را طی کرد و رهبری گروهی از سربازان قفقازی را بدست گرفت که در شمال سوریه فعال هستند و با دیگر خارجی ها می جنگند. سرباز جهادی در جنگ در حلب شرکت کرد و در آگوست 2013 با سربازان خود به فرودگاه نظامی میناق در مرز ترکیه یورش بردند.

اما با وجود موفقیت های نظامی، الشیشانی نیاز به یک شریک قوی داشت. در نتیجه او در سال 2013 مقابل ابوبکر البغدادی، رهبر دولت اسلامی عراق و شام سوگند وفاداری خورد و با گروه چند صد نفری خود به داعش در خاورمیانه پیوست.

از آن زمان الشیشانی نه تنها یکی از فرماندهان مهم داعش است، بلکه با وجود اینکه کاریزمای چندانی ندارد، یکی از شناخته شده ترین چهرهای این گروه تروریستی به شمار می رود. الشیشانی که معمولا به روسی صحبت می کند، باید اسلام گرایان افراطی زیادی را از شوروی سابق به عراق و سوریه کشانده باشد. او تاکید می کند که جنگ در شرق تنها مرحله اول جنگ است. الشیشانی وعده داده است هنگامی که خلافت را در سوریه و عراق تثبیت کند، به روسیه لشکر کشی خواهد کرد.

او دو بار در ماه گذشته با پدراش تماس گرفته است. در اولین تماس خود روسیه را تهدید کرده و بار دوم خبر تولد دختر اش را به پدر خود داده است.