تهران- ایسکانیوز: عملکرد مجموعه تیم ملی دوومیدانی در اینچئون مسئلهای بود که انتقادات بسیاری از کارشناسان این رشته را در پی داشت. از هدفمند نبودن اردوهای آمادهسازی برگزار شده گرفته تا افت برخی از ورزشکاران نسبت به دوره گذشته بازیهای آسیایی گوانگژو انتقاداتی بود که از سوی کارشناسان مطرح شد. با همه اینها حمید سجادی کارشناس و قهرمان سابق دوومیدانی ایران معتقد است ملیپوشان ایران به صورت انفرادی عملکرد نسبتا خوبی در مسابقات آسیایی داشتهاند و ناکامیهای اغلب در نتایج گروهی بوده است. متن زیر گفتوگوی ایسکانیوز با حمید سجادی قهرمان سابق دوومیدانی و معاون سابق وزارت ورزش، آنالیزی از عملکرد تیم ملی دومیدانی در اینچئون است.
یکی از سوژههایی که این روزها مورد توجه کارشناسان دوومیدانی قرار گرفته عملکرد ملی پوشان دوومیدانی در بازیهای آسیایی است. ارزیابی شما از نتایج ملیپوشان دومیدانی ایران در اینچئون چیست؟
در ارزیابی عملکرد کاروان دوومیدانی ایران باید به این نکته توجه کرد که دوومیدانی مجموعهای از رشتههای انفرادی است و بررسی نتایج این رشته با رشتههای ورزشی مثل هندبال، فوتبال، والیبال و بسکتبال کاملا متفاوت است. بنابراین میتوان گفت عملکرد ملی پوشان دوومیدانی ایران در این دوره از مسابقات آسیایی در برخی رشتهها مطلوب و در تعدادی دیگر از رشتهها ناامیدکننده بود. ما در رشتههای پرتابی و به خصوص پرتاب دیسک عملکرد استثنایی داشتیم و در دوها عملکرد ضعیفتری داشتیم. بر همین اساس نمیتوان به نتیجه قاطعی در مورد نتایج تیمی گرفت. برای مثال احسان حدادی در پرتاب دیسک عملکرد فوقالعادهای داشت و نمیتوان او را در نتایج کلی که در اغلب ارزیابیها ضعیف قلمداد میشود سهیم دانست.
اما خیلی از کارشناسان معتقدند عملکرد موفق ملیپوشانی مثل احسان حدادی و لیلا رجبی اتفاق غیر قابل پیشبینی نبوده و نمیتوان این را جزو پیشرفت دوومیدانی به حساب آورد.
درست است که کسب مدال طلا و نقره از سوی ملیپوشانی مثل حدادی و رجبی قابل انتظار بود اما باید به این حقیقت هم توجه داشت که حفظ قهرمانی از کسب آن مهمتر است. ملی پوشی مثل احسان حدادی در شرایطی موفقیتش در المپیک لندن را تکرار کرد که در طول چند سال اخیر از سد مشکلات بسیاری گذشت. او بعد از آسیب دیدگی و بیماری که در کیش درگیر آن شد، دوران نقاهت سختی را پشت سر گذاشت و به همین دلیل کسب مدال طلای او برای ایران بسیار ارزشمند بود. از سوی دیگر لیلا رجبی برای رسیدن به موفقیت از ملیت سابقش به خوبی بهره برد و برای داشتن امکانات بیشتر برای مدت طولانی در بلاروس خانه گرفت و آنجا تمرینات زیادی را دنبال کرد. او زیر ساخت قهرمانی را از دوران حضورش در بلاروس و اروپا داشت اما حفظ آمادگی او و موفقیتش با پیراهن تیم ملی ایران نیازمند به شرایطی بود که در ایران به خوبی انجام شد.
قبول دارید که موفقیت این دو ملیپوش حاصل امکانات و تلاشهای فردی خودشان هم بود؟
طبیعتا با توجه به سطح این دو ورزشکار باید امکاناتی برای آنها مهیا می شد که به دلیل محدودیتهای داخل کشور، فدراسیون توانایی برآورده سازی این امکانات را برای آنها نداشت. بنابراین آنها با توجه به تفکر حرفهای خودشان منتظر تصمیمگیری و حل مشکلات از سوی فدراسیون نماندند و شخصا برای حفظ آمادگیشان تمرینات موثری را در خارج از کشور پیگیری کردند. هر چند نباید این اقدام آنها حرکتی خود رای و بدون هماهنگی با فدراسیون قلمداد شود چرا که تمام تمرینات آنها کاملا با هماهنگی و زیر نظر فدراسیون صورت گرفته است.
فکر نمیکنید مهیا شدن امکانات در داخل کشور به ایجاد هماهنگی بیشتر بین ملیپوشان و کادر فنی تیم کمک بیشتری میکند؟
مطمئنا وجود امکانات در داخل کشور شرایط بهتری را برای ملی پوشان به وجود میآورد اما در شرایطی که فضا برای پیشرفت در داخل مهیا نیست نباید بیتفاوت نشست و در جهت حفظ قهرمانیها تلاشی نکرد. با این حال مشکل در تیم ملی دوومیدانی این بود که برخی از ورزشکاران متوجه اهمیت قضیه نشدند و تصور کردند میتوانند آنها هم مثل احسان حدادی برای خودشان تجویز و تصمیمگیری کنند. تنها این مسئله بود که در شرایط تمرینی کلی تیم مشکلاتی را به وجود آورد و هماهنگی بعضی از بازیکنان و مربیان را کم کرد.
عملکرد تیم زنان ایران را در اینچئون چطور دیدید؟
به عقیده من عملکرد دختران ایران عملکرد ضعیفی نبود و آنها به صورت فردی نتایج قابل قبولی گرفتند. یکی از مشکلات در ارزیابی عملکردها این است که بعضی از کارشناسان مدال را معیار نتیجهگیری میدانند اما باید به این نکته توجه داشت که دختران ایران تازه در ابتدای راه هستند و نسبت به شرایط خودشان عملکرد بدی نداشتند. مدال گرفتن زنان ایران در دوی سرعت اتفاقی است که اگر میافتاد بسیار عالی بود ولی حالا که این اتفاق نیفتاده نباید گفت مریم طوسی در اینچئون عملکرد ضعیفی داشته است.
عملکرد کلی دوومیدانی ایران را در کدام بخش ضعیفتر میدانید؟
به عقیده من در رشته 4 در400 متر نتیجه ضعیفی داشتیم و این نشان میدهد که ما برای آنها تمرینات آمادگی منسجمی برنامهریزی نکردیم و در نهایت ثابت شد دوومیدانی ایران در دوی 4 در400 متر به غیر از سال 53 که به مدال نقره رسیدیم دستاورد ویژهای نداشته است. با این حال باز هم باید به این نکته توجه داشت که بهترین رکورد ما در ایران 3 دقیقه و 7 ثانیه بود و تیمهایی مثل ژاپن و عربستان رکوردهایی مثل 3 دقیقه و 2- 3 ثانیه داشتند. بنابراین ما روی کاغذ هم شانس زیادی برای رقابت با آنها نداشتیم.
عدهای معتقدند سجاد مرادی با وجود مصدومیت راهی مسابقات شد و این اعزام با اصرار خودش صورت گرفته است. در چنین مسئلهای چه کسی را مقصر میدانید؟
من اطلاعی از اصرار مرادی ندارم اما معتقدم در تیم ملی یا فدراسیون باید تشکیلاتی ایجاد و عملکرد و شرایط ملیپوشان به صورت کامل رصد شود. وجود چنین تشکیلاتی باعث میشود تا تنها به نظرات کمیته فنی بسنده نشود و راداری برای بررسی عملکردها وجود داشته باشد. درچنین شرایطی است که کارد فنی در جریان دقیق مشکلات و شرایط قرار دارد و در تصمیمگیریها و انتخابها با دست بازتری اقدام میکند.
یکی دیگر از انتقاداتی که در مورد تیم ملی دوومیدانی وجود دارد، اعزام نشدن رشتههایی است که شاید در صورت حضور در اینچئون موفقتر عمل میکردند. نظر شما در این مورد چیست؟
من هم معتقدم اعزام نفرات برای حضور در مسابقات دوی نیمه استقامتی و استقامتی میتوانست نتایج خوبی برای تیم در پی داشته باشد. بنده عقیده دارم دوندهی استقامتی مثل امیر مرادی برادر سجاد مرادی دونده فوقالعادهای در دوهای استقامتی است و رکوردهای قابل توجهی دارد میتوانست در اینچئون شرایط مناسبی برای پیشرفت به دست بیاورد. حتی اگر دوندههای دوهای استقامتی و نیمه استقامتی در اینچئون مدال نمیآوردند اما حضور آنها حداقل میتوانست به زنده ماندن دوومیدانی که این روزها در سطح شهر و جامعه رو به افول رفته کمک کند.
این مسئله چطور به زنده شدن دوو میدانی در بین مردم کمک میکند؟
حقیقتا پل ارتباطی و واژه مشترک بین دومیدانی و مردم جامعه دویدن است. آنها برای گرم کردن، کاهش وزن و حتی انجام خیلی از کارها در طول روز میدوند اما تا به حال فکری برای فعالسازی دو به صورت حرفهای بین مردم انجام نشده است. از سوی دیگر این دویدن بر پایه دوهای استقامتی است و کمک به این رشته در حقیقت کمک به سلامت جامعه و معرفی دو به عنوان سادهترین ورزش در بین عموم مردم است. برگزاری مسابقات بینالمللی دوهای شهری هم اتفاق معمولی در کشورهای اروپایی است که به جز تدارک این مسابقات در جزیره کیش تا به حال در ایران برگزار نشده است. این در حالی است که شهرهایی مثل تهران، اصفهان، شیراز و مشهد قابلیت برگزاری این مسابقات را در سطح شهر دارند و علاوه بر اینکه ایران را به کشورهای دیگر معرفی میکنند کمک زیادی به زنده شدن دوومدانی در بین مردم و سلامت جامعه میکند.
کد خبر: 119394