تهران-ایسکانیوز: پس از آشنایی‌اش با او تمامی اموال ۵ میلیاردی اش را به نام او زد اما نمی‌دانست با این کار گور خود را می‌کند.
پنجم تیرماه امسال کشف جسد مردی هشتاد ساله در آپارتمانش واقع در خیابان فاطمی نبش خیابان جمالزاده به کلانتری 125 یوسف اباد اعلام شد و ماموران بلافاصله به محل جنایت رفته و مشاهده کردند تمامی اموال و اسناد او از گاوصندوق خانه دزدیده شده است.
مقتول نیز از ناحیه پیشانی دچار شکستگی و از به وسیله شئ پلاستیکی از ناحیه گردن دچار خفگی شده بود.
به این ترتیب پس از بررسی ماموران کلانتری پرونده قتل عمد تشکیل شد و به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران پرونده جهت رسیدگی در دستور کار اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
در تحقیقات اولیه ماموران به خدمتکاری که در خانه مقتول رفت و آمد داشت مظنون شده و او را مورد بازجویی قرار دادند.
خدمتکار در اظهارات خود به ماموران گفت: «مدتی است که به عنوان خدمتکار به منزل مقتول رفت و آمد دارم و به همین علت، دسته کلید خانه را نیز در اختیار دارم. بعد از ظهر هر روز برای انجام کارهای خدماتی از قبیل نظافت و دادن غذا به خانه مقتول می‌رفتم و آن روز هم طبق روال همیشگی، ساعت هشت شب به خانه مقتول رفتم ابتدا تصور کردم که مقتول در حال استراحت است اما پس از گذشت مدتی، زمانی که از او خبری نشد، برای دادن دارو به داخل اتاق خواب رفتم و در آنجا بود که متوجه شدم، سر ایشان از ناحیه پیشانی شکسته و رشته‌ای پلاستیکی به دور گردنش پیچیده شده است به او نزدیک شدم و پس از باز کردن رشته پلاستیکی چند بار را صدایش کردم اما مقتول نفس نمی‌کشید.»
کاراگاهان پس از اظهارات خدمتکار مطمئین شدند مقتول از سوی فرد یا افرادی به قتل رسیده است که از اوضاع و احوال خانه او و همچنین محتویات گاوصندوق خانه با خبر بوده و به راحتی در خانه رفت و آمد داشته است.
ماموران پس از صحت گفته‌های خدمتکار مطلع شدند خانواده مقتول یعنی دختر و پسر او در امریکا زندگی می کنند و او نیز پس از درگیری که با خانواده خود داشته است به ایران بازگشته و تنها زندگی می کرده است. و در ادامه تحقیقات فردی به نام حسین.ق را شناسایی کردند که در زمینه کارهای ساختمانی فعالیت داشته و مقتول به دلیل حس اعتمدی که به داشته دسته کلیدی تهیه و در اختیار او قرار داده است.
ماموران همچنین مطلع شدند که حسین.ق در روز قتل همراه خانواده اش به شمال کشور سفر کرده است و برای این موضوع نیز شاهدی این موضوع را تایید کرد.
ماموران در بررسی اسناد و مدارک مقتول مطلع شدند که او تمامی اموال خود را به نام حسین.ق کرده است و به این ترتیب انگیزه ای قوی برای به قتل رساندن مقتول داشته است.
با توجه به دلایل بدست آمده در خصوص انگیزه احتمالی جنایت، کارآگاهان به تحقیقات گسترده‌ای در خصوص حسین.ق پرداخته و به نحوه ارتباط حسین با یکی از کارگرانش به نام مجید.ر 27 ساله مشکوک شدند.
در تحقیقات مشخص شد حسین، حمایت مالی ویژه‌ای از مجید انجام می‌دهد. به طور که شرایط را برای اسکان خانواده مجید در تهران فراهم و یک واحد مسکونی در خیابان جیحون برای آنها اجاره کرده بود، حتی میزان حقوق مجید را نیز به میزان قابل توجهی افزایش داده بود.
مجید زمانی که مورد تحقیق و بازجویی از ماموران قرار گرفت منکر هرگونه آشنایی با مقتول شد. در این شرایط که مجید منکر هرگونه اطلاع از جنایت و مرگ مقتول در خیابان فاطمی شده بود، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که مجید روز جنایت، در خانه مقتول حضور داشته است.
به این ترتیب مجید در 23 مهرماه مجدد به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شد و همچنان اظهار بی گناهی می کرد تا اینکه با دیدن دلایل دادگاه پسند لب به اعتراف گشود.
او در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: «طرح و نقشه اصلی جنایت توسط حسین.ق ریخته شد و قرار بود تا پس از ارتکاب جنایت مبلغ 15 میلیون تومان به من پرداخت کند اما زمانیکه نتوانست این مبلغ را یکجا پرداخت کند ، قرار شد تا حقوق ماهیانه مرا به میزان 300 هزار تومان افزایش دهد.»
متهم در مورد نحوه ارتکاب جنایت نیز به کارآگاهان گفت: «کلید درب ورودی ساختمان و آپارتمان را حسین در اختیار من گذاشت و تمامی اطلاعات لازم در خصوص محل گاو صندوق، محل نگهداری کلید گاوصندوق، زمان خواب و استراحت مقتول را به صورت کامل در اختیارم گذاشت. پس از مشخص شدن زمان جنایت، حسین همراه خانواده‌اش از تهران خارج شد و به شمال رفت. من ساعت دو بعد از ظهر روز جنایت با اطلاع از اینکه مقتول پس از خوردن دارو در حال استراحت است به خانه‌اش رفتم. همانگونه که حسین گفته بود، او کاملا خواب بود. ابتدا با میله آهنی ضربه ای محکم به قسمت پیشانی مقتول زدم اما ناگهان مقتول بیدار شد و با ایجاد سر و صدا قصد کمک گرفتن از همسایگان را داشت. با مقتول درگیر و تسمه پلاستیکی همراه خود را به دور گردنش انداخته و آنقدر تسمه را فشار دادم تا مقتول از نفس کشیدن افتاد. پس از جنایت نیز تمامی اسناد، مدارک و وجوه نقد گاوصندوق را سرقت کرده، وجوه نقد را برای خودم برداشته و اسناد و مدارک را به حسین تحویل دادم.»
با توجه به اعترافات صریح مجید.ر در خصوص آمریت حسین در جنایت، کارآگاهان اداره دهم اقدام به دستگیری حسین . ق در محل سکونتش در خیابان کارگر شمالی کردند و او نیز پس از مواجه حضوری با مجید به ناچار لب به اعتراف گشوده و صحت اظهارات مجید را تأیید کرد.
حسین.ق در اعترافاتش با اشاره به نحوه آشنایی خود با مقتول و انگیزه جنایت به کارآگاهان گفت: «سال 81 زمانیکه همراه خانواده به شمال کشور رفته بودم، در کنار دریا با مقتول آشنا شدم و پس از گذشت مدتی ارتباط مقتول با من و خانواده‌ام بسیار نزدیک شد. آن زمان بود که متوجه شدم مقتول به علت اختلافات شدید خانوادگی، اعضای خانواده‌اش را رد آمریکا ترک کرده و خودش به تنهایی به ایران بازگشته است. پس از گذشت مدتی و به پیشنهاد مقتول، او تمامی اموال خودش به ارزش تقریبی 5 میلیارد تومان را به شرط اینکه تا زمان مرگش اختیار اموالش را به طور کامل در اختیار داشته باشد به نام من کرد. پس از گذشت چند سال از این ماجرا، اخیرا از لحاظ مالی به شدت در تنگنا قرار گرفته بودم و همین موضوع باعث شد تا تصمیم بگیرم تا با مرگ مقتول، اختیار تمامی اموال را بدست بگیرم. به همین علت موضوع را با یکی از کارگران خود به نام مجید.ر در میان گذاشتم و با دادن وعده پول و آوردن خانواده‌اش به تهران، قبول کرد تا مقتول را به قتل برساند.»
پس از اعتراف صریح متهم، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و دو متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.
