استیون اسپیلبرگ
مینی بیوگرافی:
کارگردان 67 ساله امریکایی، بی شک یکی از بزرگ ترین، تاثیرگذارترین و موفق ترین افراد در صنعت و هنر سینمای جهان محسوب می شود. هنرمندی محبوب که تقریبا در هر ژانری که کار کرده است، یک شاهکار خلق کرده است. اسپیلبرگ از همان ابتدا با قدرت در سینما ظاهر شد و وقتی هنوز سی سالش تمام نشده بود، یکی از اولین شاهکارهای خود، آرواره ها را ساخت. کارگردانی که بعدها در ژانر علمی-تخیلی، با آثاری چون ای.تی و برخورد نزدیک از نوع سوم، انقلابی به پا کرد و کمی بعدتر در ژانرهای جنگ، درام، ماجرایی و ... نیز دست به خلق آثار مهم و پرطرفداری زد. او تا کنون 2 جایزه اسکار در مقام کارگردان به دست آورده است (برای فیلم های نجات سرباز رایان و فهرست شیندلر) و بیش از ده مرتبه دیگر هم کاندید دریافت این جایزه بوده است. اسپیلبرگ در حال حاضر چندین پروژه در دست ساخت دارد که از جمله آن ها می توان به تهیه کنندگی قسمت دوم انیمیشن تن تن (با همکاری پیتر جکسون که این بار کارگردانی را برعهده دارد) و ساخت قسمت پنجم ایندیانا جونز (همراه با جورج لوکاس به عنوان تهیه کننده)، اشاره کرد. اسپیلبرگ، عاشق داستان گویی است و عشق به بشریت، طبیعت و زندگی، در اکثر آثار او، نقش پررنگی دارند. واقعا انتخاب فقط 5 فیلم از بین تمامی فیلم های او (52 فیلم به عنوان کارگردان) کار سختی است. اما هر کدام از کارهای او را که ندیدید، حداقل تماشای این 5 فیلم فراموش نشدنی اسپیلبرگ را جزو برنامه هایتان قرار دهید.
E.T. the Extra-Terrestrial -1982
رویکرد قصه گو و سرشار از عاطفه اسپیلبرگ، در این فیلم، واضح تر از آن است که نیازی به تعریف داشته باشد. وقتی بقیه فیلمسازها، موجودات بیگانه را "آدم بد" داستان می دیدند و زمین همواره از طرف آن ها در تهدید بود، اسپیلبرگ، موجود فضایی پیر و دوست داشتنی اش را تبدیل کرد به قهرمان قصه. قصه ای که در آن، آدم بزرگ ها، قطب شر ماجرا بودند و کودکان، در کنار موجود فضایی که بهتر از بزرگ تر ها درکشان می کرد.
Schindler’s List -1993
مرثیه یک کارگردان بزرگ بر کشتارهای وحشیانه جنگ جهانی دوم. فیلمی که تماما به شیوه سیاه و سفید ساخته و اکران شد که برای سینمای معاصر، عجیب به نظر می رسد. اما باید فیلم را دیده باشید تا متوجه شوید که استاد، با همین برهوت رنگ ها، چقدر بر تاثیرگذاری کارش افزوده است. به خصوص با آن تک فریم هایی که رنگ سرخ پالتوی دختر بچه، در آن خودنمایی می کند و صد البته که نمی توان از موسیقی کم نظیر جان ویلیامز، حرفی نزد.
Saving Private Ryan -1998
بعید می دانم فهرستی از بهترین فیلم های ژانر جنگ در جایی از دنیا وجود داشته باشد که نام این فیلم در آن نباشد. یکی از واقع گرایانه ترین تصاویر ارائه شده از جنگ جهانی دوم و یکی از مجموعه همکاری های زوج اسپیلبرگ/تام هنکس. اگر از دیدن این فیلم لذت برده اید، حتما مجموعه 10 قسمتی Band of Brothers از همین کارگردان بزرگ را هم ببینید.
A.I. Artificial Intelligence -2001
اول قرار بود این فیلم را استنلی کوبریک بزرگ بسازد که با مرگش، این پروژه نیمه کاره ماند. تهیه کنندگان برای تکمیل پروژه به سراغ اسپیلبرگی رفتند که از تاثیرگرفتگان مکتب سینمایی کوبریک بود. حاصل این کار، یک فیلم جذاب و به یادماندنی است. روایتی نوین از داستان پینوکیو که مسائلی اساسی چون هویت انسان، پیدایش کائنات و ... در آن مورد بحث قرار می گیرند. کوبریک بی شک اگر زنده بود، از دیدن نتیجه کار لذت می برد.
War Horse- 2011
یک درام دیگر در ژانر جنگ، این بار جنگ جهانی اول، که شخصیت اصلی آن، یک اسب است. روایت سرشار از عاطفه اسپیلبرگ از رابطه این اسب و صاحبش – که هردو ناخواسته، وارد جنگ می شوند.- و فراز و نشیب های آن در بستر یکی از بی رحمانه ترین جنگ های تاریخ معاصر، آن چنان فضای سرشار از تضاد و جذابیتی ایجاد می کند، که باعث می شود کمتر بیننده ای بتواند تجربه دیدن آن را فراموش کند. فیلمی که بعد از گذشت زمان، ارزش های آن بیشتر هم معلوم خواهد شد.
جامانده ها:
فیلم های خوب اسپیلبرگ، واقعا زیاد هستند. واقعا نمی توان "آرواره ها"، رنگ ارغوان"، ترمینال"، "اگه می تونی منو بگیر"، "لینکلن" و ده ها عنوان خوب دیگر را نادیده گرفت (شاید در این میان فقط یکی دو قسمت از ایندیانا جونز، استثنا باشد!). اسپیلبرگ در هر ژانری، دست به خلق فیلم های ماندگار و قابل تحسین زده است. واقعا نمی توان سینما را دوست داشت و اسپیلبرگ بزرگ را تحسین نکرد.
شهاب حبیبی
