تهران- ایسکانیوز: دکتر بهروز بهزادی، سردبیر ایسکانیوز و از پیش‌کسوتان روزنامه‌نگاری ایران در اولین جلسه از نشست‌های تاریخ شفاهی مطبوعات ایران به توقیف دسته‌جمعی نشریات در سال‌های 77 تا 79 اشاره کرد و وضعیت روزنامه‌ها در آن دوران را توصیف کرد. او در ادامه گفته‌هایش درباره تجربه‌های کاری خود ضمن تقسیم سال‌های فعالیت روزنامه ایران به چهار دوران، گفت: « ایران اول، دوره وردی‌نژاد بود و بعد وصال که البته فرق چندانی با قبل نداشت. ولی در دوران دوم، روزنامه ایران بسیار دولتی‌تر و مشارکتی‌تر شده‌بود. در دوره اول، همه اعضا به مسائل از بالا نگاه می‌کردند و اصولا ابا داشتیم که بگوییم روزنامه دولت هستیم. البته همان دوران هم دولت قصد داشت که برای خود یک ارگان خبری بیافریند. تا اینکه در ایران دوره سوم، که دوره احمدی‌نژاد بود، شیرازه روزنامه از هم پاشید و هنوز که هنوز است روزنامه هنوز روزنامه نشده و خیلی از روزهای قبلش فاصله دارد. حتی از نظر گرافیک هم این روزنامه به وضعیت قبلی خود بازنگشته است.»


بهروز بهزادی، درباره شروع کار خود در روزنامه اعتماد نیز گفت: « تقریبا تمام نیروها را من گرفتم و حضرتی همه چیز را برایم مهیا کرد. روزنامه را تمام رنگی کردیم و علیرغم اینکه هزینه‌ها بالا بود، حضرتی استقبال کرد. حضرتی هم مثل من بود و قصد کار سیاسی تند کردن نداشت. او هم معتقد بود که روزنامه باید، کار اجتماعی قوی‌ داشته‌باشد. ولی به‌طور ناخودآگاه، وجه سیاسی وارد ادبیات اعتماد شد. در واقع جامعه از ما می‌خواست که روزنامه را سیاسی ببندیم. سال 88 بود و شرایط کشور به‌شدت به‌ سمت سیاسی شدن می‌رفت. خود من سهم بخش سیاسی را آگاهانه بالا بردم، ولی باز بخش فرهنگی مهم‌ترین بخش بود و بعد از آن سیاسی. تیترهای اول روزنامه بیشتر فرهنگی بود.» او درباره شیوه مدیریت اعتماد نیز گفت: «الیاس حضرتی خیلی از مدیریت روزنامه سردر نمی‌آورد. خود من نیز مدیریت بر بازاریابی، فروش و چاپخانه را از آقای خدابخش که ناشر شرق بود یاد گرفتم. قبل از آن تصور می‌کردم که فقط تحریریه مهم است. خدابخش به ما یاد داد که حتی آگهی‌ها هم در روزنامه مهم هستند.»


بهروز بهزادی، سردبیر ایسکانیوز، درباره توقیف نشریات بعد از انقلاب نیز گفت: «من شاهد دو توقیف بودم، در مجله ایران جوان مدیرمسئول بودم. زمانی‌که نشریه را تحویل گرفتم 25 عدد تیراژ داشت، ولی به مرور این تیراژ به یکصدهزار رسید. آن زمان آقای شریفی معاون وقت مطبوعاتی ارشاد بود، به من گفت که مجله در خطر است و باید تغییر رویه دهیم. مثلا می‌گفت که عکس روی جلد را با چفیه چاپ کنیم، چون بسیجی‌ها هم جوان هستند. من با این مجله جوانان امروزین را جلب می‌کردم. به آقای شریفی هم گفتم که این چنین است. بیشتر عکس های روی جلدمان، عکس جوان‌های شیک دختر و پسر بود. این جوان‌ها در حال ازدیاد بودند و ما خود را موظف می‌دانستیم که این جوانان را جلب کنیم. توقیف مجله نیز به‌خاطر وزارت کار و بعدتر شکایت مدعی‌العموم، که آقای اژه‌ای بود، اتفاق افتاد. می‌گفتند که چرا عکس سمیرا مخملباف را روی جلد کار کرده‌اید. خود آقای اژه‌ای بعدها به من گفت که اگر مرا از قبل می‌شناخت، مجله توقیف نمی‌شد. چون توقع داشته که تیم این مجله جوانان پر سروصدا باشند.»


بهزادی درباره دومین تجربه توقیف نیز به روزنامه اعتماد اشاره کرد و گفت: « بسته‌شدن اعتماد، یک اتفاق بود. دولت احمدی‌نژاد از قبل قصد توقیف داشت، اما ما بهانه به دستشان نمی‌دادیم. در روزنامه ستون طنزی داشتیم که ابراهیم رها آن را می‌نوشت. می‌گفتند که احمدی‌نژاد شخصا از این صفحه متنفر است. طنزش خیلی غلیظ بود. روزنامه را تهدید کردند، ما هم ستون طنز را حذف کردیم. دولت هم با ما راه آمد. یک روز که خاطرم نیست به چه دلیلی به روزنامه نیامده‌بودم، طنزی را رها گذاشتند. من به نماینده دولت قول داده‌بودم که دیگر این طنز را کار نکنیم. همین هم باعث تعطیلی شد. شاید اگر آن روز آمده بودم و همان یک روز را هم نجات داده‌بودم، باز هم روزنامه توقیف می‌شد، چون در ایران همیشه قصد تعطیلی روزنامه هست.»


بهروز بهزادی ضمن اشاره به تاسیس دانشکده خبر در دانشگاه آزاد، از ساده‌نویسی و کوتاه‌نویسی تجلیل کرد. او گفت: «درست است که مطبوعات دیگر شکل سابق را ندارند و جایگزین آنها، شبکه‌های اجتماعی هستند، باید یاد بگیریم که حتی در فضاهایی که نسبتا غیررسمی نیز هستند، درست، ساده و کوتاه بنویسیم تا درک آن برای همه ساده باشد.»
سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی مطبوعات ایران با همت ماهنامه مدیریت ارتباطات و کتابخانه ملی ایران، دوشنبه اول هر ماه در مرکز همایش‌های کتابخانه ملی ایران، برگزار خواهد شد.

کد خبر: 127248

وب گردی

وب گردی