تهران-ایسکانیوز: ساعت 8:30 دقیقه، نیم ساعت است که منتظر ایستادهای تا نوبتت شود و همچنان منتظر هستی که قطاری از راه برسد و با هزار مصیبت وارد قطار شوی. آنقدر حجم مسافران زیاد است که مجبور میشوی قطار پشت قطار سوار نشوی. بخت که یارت باشد، میتوانی با فشار دیگران سوار قطار شوی. داخل قطار قیامت است. «جا برای سوزن انداختن نیست.» مقصدت مشخص است. میخواهی مستقل شوی و دستت به جیب خودت باشد ولی همیشه سنگ هست، خصوصا وقتی پای لنگی هم در کار باشد.
شهروندان در کشورهای در حال توسعه با مشکلات زیادی مواجه هستند. مشکلات زنان در مقایسه با مشکلاتی که مردان با آنها مواجهند، بیشتر است. در حالیکه جمعیت جوان ایران در فضاهای شهری، از کمبود و نابهسامانی وسایل نقلیه عمومی رنج میبرند، با وجود فضای تفکیک جنسیتی شده، این شکل از مشکلات برای زنان چندین برابر است. در بسیاری از موارد، زنان از حضور در فضاهای عمومی مشخصی یا حتی در ساعات مشخص از شبانهروز منع میشوند و فضای اختصاص داده شده به زنان در وسایل نقلیه عمومی، کوچکتر از فضایی است که به مردان اختصاص داده میشود. این روند در طی سالهای گذشته همچنان باقی است و علیرغم حضور روزافزون زنان در عرصههای عمومی، صحن خیابانها، پارکها، حتی اتوبوسها و قطارهای مترو، جای کمتری برای زنان دارند.
قمر فلاح، جامعهشناس شهری، درباره عواملی که بر سهم زنان از فضاهای عمومی و شهری تاثیر میگذارد، میگوید: « امنیت، احساس سلامت اجتماعی و آرامش، حفظ هاله فردی، احساس تعلق به فضا از جمله عواملی هستند که مستقیما بر سهم زنان از فضاهای عمومی شهری تاثیرگذارند.»
او همچنین درباره حق استفاده زنان از فضاهای شهری در حالت منفرد و بدون حضور اعضای مرد خانواده یا دوستان خود میگوید: «زنان محق هستند که از تمام فضاهای عمومی بهصورت منفرد استفاده کنند. اما این حق طی روندهای اغلب عرفی و فرهنگی از آنان سلب می شود. زنان در فضاهای عمومی، ممکن است مورد تعرض بدنی یا روحی قرار بگیرند و همین به محدود شدن آنها و عدم حضور آنها در این فضاها منجر میشود.»
فلاح با اشاره به حق زنان در ایجاد ارتباط و تعامل با شهروندان دیگر در فضاهای عمومی میگوید: « جدا از بحث حضور و استفاده فیزیکی از محیط عمومی، زنان حق بر ایجاد تعامل در فضاهای عمومی شهری را نیز دارند. در اغلب موارد تلاش آنها برای برقراری ارتباط در فضاهای عمومی با پشیمانی همراه میشود و در نهایت این زنان هستند که مجبور به عقبنشینی از محیطهای عمومی میشوند.»
این جامعهشناس شهری ضمن تفکیک فضاهای شهری عمومی از فضاهای عمومی مارکدار و بی دفاع، میگوید: «هرچند شاید در وهله نخست، وجود فضاهای بیدفاع و مارکدار ، یک مسئله کاملا عرفی و فرهنگی لحاظ شود، اما در واقع این تعریف قدرت از فضای عمومی است که تعیینکننده است و کنترل نهایی بر فضا را در پی دارد. شهروندان نسبت به شهر حق دارند و در بسیاری از موارد این قدرت است که حق را از شهروندان سلب میکند.»
او همچنین ادامه میدهد: « با وجود تعداد برابر زنان حاضر در اجتماع با مردان، سهم زنان از حمل و نقل عمومی بسیار کمتر از سهم مردان است و این سهم هر روز نیز کمتر و کمتر میشود.»
او با اشاره به رضایت زنان از فضاهای تفکیکشده در وسایل حمل و نقل عمومی میگوید: «فضاهای مورد استفاده زنان هر روز در وسایل نقلیه عمومی در حال کاهش است. مثلا فضایی که در اتوبوسهای بی.آر.تی به زنان اختصاص دادهشده یا فضای واگنهای مترو نیز تداعیکننده تمایل به کمتر شدن مشارکت زنان در جامعه است.»
محمدکریم آسایش، عضو مجمع حق بر شهر باهمستان نیز درباره علت کاهش روزافزون سهم زنان از فضاهای عمومی میگوید: « نظام برنامهریزی فضاهای عمومی به گونهای است که سهمبری بیشتر مردان را تشدید میکند.»
او همچنین با تاکید بر عمیقتر شدن گسست عرصه کار و زندگی در طی این سالها میگوید: « اصلیترین نتیجه این تعمیق شکاف، فروپاشی نظام محلات است. نظام محلات نیز بر امنیت زنان تاثیرگذار است. زنان در فضاهای محلهای امنیت بیشتری دارند، زیرا میتوانند از امکانات همبستگی و بستر حمایتی برای زنان استفاده کنند.»
او درباره توزیع کاربریهای فضاهای شهری توسط نظام برنامهریزی فضا نیز میگوید: « جدایی عرصه کار و سکونت و سیستم دسترسی به فضاهای کاری که اغلب اتومبیل محور است، نظام حمل و نقل را شکل میدهد. نظام حمل و نقل نیز در کم کردن سهم زنان از فضاهای شهری موثر است.»
آسایش با تاکید بر حق حرکت پیوسته در سطح در فضاهای شهری، میگوید: «پلهای عابر پیاده در ظاهر ممکن است که خدمتی از سوی مدیریت شهری، به منظور کنترل حجم ترافیک، دیده شوند. اما این پلها حق شهروندان را در حرکت پیوسته در سطح تضییع میکنند. در اغلب موارد، پلهای عابر با وجود جدارههای آنها مکانهای بسیار نا امنی بهخصوص برای زنان هستند.»
او همچنین درباره طراحی فضاهای عمومی نیز میگوید: « این طراحی بهعلاوه نبود زندگی شبانه، به ناامن شدن فضاهای شهری برای زنان دامن میزند. با وجود طراحی فضاهای شهری ناامن و عدم تعریف زندگی شبانه، شب به خودی خود ناامن است و باعث سهمبری کمتر زنان از محیطهای عمومی میشود.»
آسایش ضمن مثبت تلقی کردن، فضای تفکیک جنسیتی شده در وسایل نقلیه عمومی، میگوید: « حضور فضای تفکیک شده برای زنان، جدا از ایجاد حس امنیت برای آنان، میتواند امکان دستفروشی و کسب درآمد را برای برخی زنان مهیا کند و این امری مثبت است، اما میزان این سهم بهگونهای است که ناعادلانه بودن این سهمبری را تداعی میکند. استدلال مدیران شهری در این مورد به سهم کمتر زنان از اشتغال و حضور در عرصههای عمومی، اشاره دارد. حال اینکه، خود این سهم کمتر زنان از اشتغال نتیجه نظام برنامهریزی فضاهای عمومی است. ساختار نظام حمل و نقل عمومی، طراحی فضاهای عمومی و نبود زندگی شبانه خود باعث کاهش سهمبری زنان از اشتغال و حضور در عرصههای عمومی است.»
امروزه زنان بسیاری سرپرست خانوار هستند و این تعداد روز به روز در حال افزایش است. جدا از این موضوع، زنان بیشتری تمایل خود به استقلال مالی و فکری را در جامعه ابراز میکنند. توزیع ناعادلانه و جنسیتی ثروت یکی از دلایلی است که استفاده زنان از وسایل حمل و نقل عمومی را بیشتر میکند. در این میان، اختصاص فضای تفکیک شده جنسیتی به زنان، به خودی خود از نگاه زنان شهرنشین، امری مثبت است. به نظر میرسد، افزایش سهم زنان از فضاهای فیزیکی و اجتماعی عمومی، به افزایش امنیت آنان و متعاقبا مشارکت نیمی از جمعیت شهرنشینان در اقتصاد، اجتماع و فرهنگ منجر شود.