تهران-ایسکانیوزمهدی مطهرنیا با اشاره به مذاکرات وین و گفتگوی کری با وزاری خارجه فرانسه و انگلیس پیش از مذاکرات در وین، گفت: برای ایران یک جبر تاریخی و برای آمریکا به عنوان یک کنشگر جهانی یک الزام عملیاتی است که پرونده هسته ای را از طریق مسالمت آمیز حل نماید. لذا از منظر واقع نگری سیگنال های موجود نشان می دهد دیر یا زود هر دو باید به حداقل های خود برای  رسیدن به یک حداکثر تعریف شده تن در دهند.

مطهرنیا در گفتگو با ایسکانیوز پیرامون حضور وزرای امور خارجه طرف های غربی در وین و دیدارهای کری با آنها و هماهنگی های قبلی، اظهار داشت: تحرک جان کری را باید نماینگر نگرانی آمریکا در مقابل کارشکنی کشورهای پیرامونی دانست.

او افزود: در آغاز دور جدید مذاکرات ایران و 1+5 مشخص بود که 1+5 را باید بر دو دسته تقسیم کرد. کنشگران مرکزی و کنشگران پیرامونی. کنشگر مرکزی در پرونده اخیر ایالات متحده آمریکا است و در مقابل آن ایران قرار دارد. کنشگران پیرامونی عبارتند از فرانسه، انگلیس، روسیه، چین و آلمان.

این تحلیگر سیاسی ادامه داد: کنشگران پیرامونی مانند فرانسه هرگاه پرونده هسته ای به نقطه بزنگاه تاریخی رسیده است در خط مقدم خواهان منافع بیشتر بوده اند. در پشت سر فرانسه هم، انگلیس قرار داشته است.

مطهرنیا در ادامه گفت: در این برهه نیز نگرانی آمریکا و ایران بیش از آنکه متوجه اختلافات موجود و حل باشد متوجه کنشگران پیرامونی در جهت برهم زدن بازی است که از بیرون 1+5 از سوی لابی های اسرائیلی و برخی از دولت های عربی حمایت می شود.

او در ادامه عنوان داشت: باید پذیرفت که تحرک کری تحرکی معقولانه و خردورزانه است به این معنی که نه تنها می خواسته مذاکرات را مدیریت کند بلکه آینده حرکت دیپلماتیک را در چارچوب مدیریت اختلال های قابل ورود از سوی فرانسوی ها و انگلیسی ها یا در کنار آنها دولت عربستان در سفرهای پیش از ورود خود به وین مورد تعمق قرار داده است. از این رو سفر جان کری یک سیگنال مثبت است که نشان می دهد آمریکا بر آن است که مسئله پرونده هسته ای در قالب مذاکرات موجود حل و فصل شود.

او همچنین افزود: این بیم وجود دارد که بار دیگر فرانسه با پشتوانه خاصی که در این زمینه می توان به آن اشاره کرد سمت و سوی تکرار پذیر مانند سمت و سوی تحرک این کشور در پیش از ژنو 3 را تجربه کند.

مطهرنیا در پاسخ به پرسش که حوزه ها منطقه ای و استعداهای تاثیر گذار بر روند رو به پیشرفت مذاکرات در حال حاظر چه می تواند باشد، عنوان داشت: واقعگرایی نشان می دهد که 1+5 بویژه دولتمردان آمریکا در وضعیت کنونی که ابرهای سیاه از capital hall برخواسته است بخرد اندیشانه هرچه زودتر به یک توافق هسته ای دست یابند.

او ادامه داد: ایران باید این واقعیت را قبول کند اگر می خواهد از پیچ خطرناک هسته ای گذر کند باید مقتضیات عبور محتاطانه از آن را پذیرا باشد. اگر ایالات متحده آمریکا نیز گذار از این پیچ خطرناک را برای ساخت و پرداخت نظم نوین جهانی در عبور از منطقه خلیج فارس و خاورمیانه در دستور کار خود قرار داده است، بهتر است هزینه های خود را کاهش و به جای رودروی با ایران به حل و فصل پرونده هسته ای بیاندیشد.

مطهرنیا اضافه کرد: برای ایران یک جبر تاریخی و برای آمریکا به عنوان یک کنشگر جهانی یک الزام عملیاتی است که پرونده هسته ای را از طریق مسالمت آمیز حل نماید. لذا از منظر واقع نگری سیگنال های موجود نشان می دهد دیر یا زود هر دو باید به حداقل های خود برای رسیدن به یک حداکثر تعریف شده تن در دهند.

او در انتها افزود: دو طرف هرچه دیرتر به این موضوع تن در دهند و احیانا مذاکرات را با ناکامی مواجه سازند در آینده مجبور هستند با هزینه های بیشتر به سر خط وین بازگردند و این نه تنها هزینه منطقه ای و بین المللی برای هردو کشور به دنبال دارد بلکه هزینه های داخلی فزاینده ای را نیز امکان وقوع خواهد بخشید. پس به نظر می رسد این جبر تاریخی در این بین وجود دارد.

 
کد خبر: 147691

وب گردی

وب گردی