. طالبان افغانستان در سال 1994 تشکیل شد و با حمایت گروه های وهابی عربستان سعودی بودجه و توان کافی برای جنگیدن بر علیه مجاهدین و دولت وقت افغانستان را پیدا کرد. در ابتدا جمعی از مردم افغانستان، به دلیل فشار و خستگی ناشی از جنگ های داخلی طالبان را ترجیح می دادند اما طالبان با دیدگاهی بسته و افکاری متفاوت، با بازگشت به نگرش های مذهبی افراطی طرفدارانشان را از دست دادند. طالبان، ملا عمر را به عنوان امیرالمومنین معرفی نمودند و علی رغم قطع نامه های مکرر شورای امنیت مجازاتی از قبیل مرگ و قطع دست در این کشور اجرا کردند. همچنین در طول حکومت طالبان، زنان بدون همراهی یک مرد اجازه خروج از خانه را نداشتند. اقداماتی از این قبیل منجر به کاهش محبوبیت طالبان شد. همچنین قتل عام گسترده و نسل کشی هزاره ای ها و تخریب مجسمه های بودای ایستاده بامیان، از دیگر اقدامات این گروه افراطی بود. طالبان از ابتدا با حمایت مالی عربستان سعودی شکل گرفت و در طول حکومت طالبان بر افغانستان، تنهاپاکستان، عربستان و امارات متحده عربی آنها را به رسمیت شناختند.
اما این تنها گروهی در جهان نیست که به نام طالبان شناخته میشود: بعد از شروع جنگ بین نیروهای بین الملل و طالبان در افغانستان، گروهی از سربازان شکست خورده، از طریق مرز بین دو کشور به پاکستان گریختند و در ایالت وزیرستان پناهنده شدند. دولت پاکستان از قبایل منطقه خواست که این افراد را تحویل دهند اما این خواسته با مخالفت این گروه ها روبرو شد. این دولت برای به دست آوردن خواسته های خود، عملیات نظامی در پیش گرفت و بعد از گروگانگیری و افزایش تنش بین دو گروه، در نهایت منجر به اعلام موجودیت گروه تحریک طالبان پاکستان در این کشور شد.
در واقع طالبان پاکستان و طالبان افغانستان علی رغم شباهت اسمی، تفاوت عمده ای در تاریخ، خط مشی فکری و شیوه ی رهبری دارند. این دو گروه هر دو پشتون هستند اما خواسته های متفاوتی دارند. به طور مثال طالبان پاکستان، هدف اصلی خود را مبارزه با دولت این کشور قرار داده است در حالی که ارتش پاکستان از طالبان افغانستان حمایت می کند. سخنگوی طالبان افغانستان در خصوص طالبان پاکستان گفته است: «ما دوست نداریم با طالبان پاکستان درگیر شویم. این دو گروه هیچ وابستگی به همدیگر ندارند و تنها با به عنوان گروهی مسلمان به آنها احترام می گذاریم.»
با اینحال در سال 2009 دو گروه با هم پیمان نامه اتحاد امضا کردند. در این سال طالبان افغانستان از طالبان پاکستان درخواست کرد که اختلافات خود را کنار بگذارند و به هم برای جنگیدن علیه آمریکا در خاک این کشور متحد شوند. در بیانیه ی مشترکی که این دو گروه منتشر کردند، وفاداری خود را به ملا عمر و اسامه بن لادن اعلام کردند و هدف خود را مبارزه با نیروهای خارجی در افغانستان عنوان کردند. با این حال در زمان کوتاهی این ائتلاف در جنگ شکست خورد. هرچند دو گروه به یکدیگر وفادار مانده و بسیاری از رهبران طالبان افغان، در پناهگاه های امن در خاک پاکستان پناه گرفتند. مطابق گزارشات در جنگ بین طالبان با نیروهای بین الملل، چهل درصد از افراد از نیروهای طالبان پاکستان بودند.
طالبان پاکستان، عملکرد خود را تنها محدود به مرزهای پاکستان نکرده است. . در سال 2009 این گروه دست به عملیات انتحاری در تشکیلات سازمان سیا در چپمن افغانستان زد و در سال 2010 تلاش کرد در میدان تایمز بمب گذاری کند. همچنین بعد از کشتار مسلمانان در میانمار، این گروه به دولت برمه هشدار داد در صورت ادامه این روند، در این کشور دست به عملیات تلافی جویانه خواهد زد. همچنین از پاکستان خواست سفارت میانمار در اسلام آباد را تعطیل نماید. با اینکه طالبان یک گروه شورشی در پاکستان است، اما تهدید برای عملکرد در خاک کشوری دیگر، ادعای تازه ای بود که البته مورد سنجش قرار نگرفت.
در می 2014 بعد از اختلافات زیادی که بین سرشاخه های این گروه در نحوه ی مدیریت و اعلام سیاست گذاری ها وجود داشت، شاخه ای از طالبان در وزیرستان جنوبی از طالبان اصلی جدا شد و تحت رهبری خالد محسود اعلام موجودیت کرد. در این بیانیه آمده است: «در نظر ما آدم ربایی و اخاذی و باج گیری و آسیب رساندن به امکانات عمومی و بمب گذاری، غیر اسلامی است. ما معتقدیم راه ما از متوقف کردن ظالم و در حمایت از مظلوم می گذرد.» بعد از این طالبان پاکستان به سه انشعاب اصلی دیگر هم تقسیم شد. همچنین گروهی از طالبان پاکستان برای ملحق شدن به داعش به عراق رفته اند.
همچنین طالبان پاکستان، رابطه ی بسیار نزدیکی با القاعده دارد. در واقع این دو گروه از منابع یکسانی از پول، بمب، کارشناسان و سازندگان استفاده می کنند. جان برنان، مشاور مبارزه با تروریسم اوباما در مورد این دو گفته است: «طالبان پاکستان روابط بسیار نزدیکی با القاعده دارد. آنها با هم آموزش می بینند، برنامه ریزی می کنند و نحوه عملکردشان هم بسیار شبیه هم است. در واقع جدا کردن این دو گروه از هم تقریبا ناممکن است.» در این اتحاد، طالبان پاکستان به سران القاعده امکان استفاده از پناهگاه های امن در مناطق پشتون نشین در امتداد مرز افغانستان و پاکستان را می دهد. در مقابل، القاعده که از نظر ایدئولوژیک و تمرین نظامی قوی تر از طالبان است، عملیات تروریستی را به اعضای طالبان پاکستان آموزش می دهد.
اما این تنها گروه تروریستی نیست که طالبان پاکستان با آن در ارتباط است. نیروهای قاضی عبدالرشید تیپ شهید یا نیروی قاضی کوتاه، در سال 2007 دست به اولین حمله تروریستی خود زد و در سال 2009 به عنوان یک سازمان جهادی اعلام موجودیت کرد. این دو گروه تا به حال در جریان عملیات نظامی دره سوات همکاری داشته اند و در حال حاضر، مشترکا به تاسیسات دولت های غربی در اسلام آباد حمله می کنند.
جنبش اسلامی ازبکستان، گروه تروریستی دیگری است که با طالبان پاکستان همکاری دارد. در این دو گروه، اتحاد در سطح رهبران شکل گرفت به طوری که رهبر سابق جنبش اسلامی ازبکستان، پدر ایدئولوژیک رئیس طالبان پاکستان شد. تحریک طالبان پنجاب، گروه دیگری است که با طالبان پاکستان همکاری می کند. از آنجا که پنجاب یکی از پرجمعیت ترین استان های جنوب پاکستان است. به دلیل ساختار بسیار قبیله ای در پاکستان، همکاری این دو گروه اهمیت سیاسی بسیار زیادی دارد.
طالبان پاکستان، حمله ی دیروز به مدرسه ی پیشاور را به علت عملیات انتقام جویانه برای کشته شدن جمعی از وزیری ها دانسته است و در این خصوص می گوید: «والدین کودکان این مدرسه، ارتشی هستند و آنها باعث کشته شدن کودکان و حملات در وزیرستان شمالی و جنوبی هستند. برای ضربه زدن به آرامش آنها، چنین حمله ای کاملاً انتقام جویانه است.» وی در پاسخ به اینکه کودکان بیگناه هستند پس چرا کشته شده اند، گفت: « پس کودکان ما چطور؟ اینها کودکان ارتش پاکستان هستند که تحت حمایت امریکا است و آنها باید والدین خودشان را از حمله به خانواده و کودکان ما بازدارند». طالبان افغانستان، این حرکت را محکوم کرده است.
