1)خروجی و حاصل مذاکرات هسته ای از نظر ایران روشن است، چنانچه مقامات ایرانی بارها اعلام کرده اند و آخرین نمونه آن در اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه آمد؛ توافق هسته ای از نظر ایران دارای مختصات سه گانه است که درآن هیچ سایت هسته ای تعطیل نمی شود، غنی سازی ادامه می یابد و تحریم ها برداشته می شود.
چند و چون این سه گانه مهم و این که فعالیت های صلح آمیز هسته ای کشور چگونه ادامه یابد تا هم نیازهای عملی کشور برطرف شده هم ادعاهای ماهیتا سیاسی که قالب فنی دارند پاسخ یافته و رفع شوند و هم این که تحریم ها چگونه برداشته شوند؟ در دستور کار مذاکرات قرار دارند. طبیعی است درچنین شرایطی برای غلبه بر اراده مخالفان بین المللی مذاکرات از صهیونیست ها گرفته که قیل وقال آنها گوش فلک را پر کرده تا برخی رقیبان منطقه ای، تقویت اجماع داخلی نیاز مبرم امروز است؛ امری که در سطح وسیع البته در داخل مورد توجه است و دستگاه های ذیربط با هماهنگی و تقسیم کار مناسب با اتکا به رای و پشتوانه عظیم مردمی دولت درحال پیشبرد امور در چارچوب فوق الذکر هستند. در این میان هستند جریان ها و محافلی که قائل به تقویت این اجماع نبوده، یا حداقل معتقدند همانطور که غرب و آمریکا در موضوع مذاکرات و فعالیت های هسته ای ایران دارای تقسیم نقش و پلیس خوب و بد است، آنها نیز باید با ایفای نقش پلیس بد، امتیازات ایران را در این منازعه افزایش دهند. در بین این عده وضع و حال جمعی نیازمند تامل بیشتر است، آن ها که اتفاقاً در دوره دولت قبلی دست اندرکار مذاکره بوده اند و حالا نه با مذاکره که با مذاکره کنندگان و رای مردمی پشتیبان آن ها مساله دارند و خلاصه این که به شدت از دریچه گروهی و جناحی به موضوع می نگرند، طی هفته های اخیر این گروه و سردمداران رسانه دار آن ها بسیار فعال شده و بیشتر به مثابه رندی عمل کرده اند که تیر وقایع و رخدادها هرجا فرود آمده دور آن دایره کشیده و می گویند این همان جایی است که ما گفته بودیم! آن ها در مقاطعی مذاکره را غیرضروری و تن دادن به بازی دشمن و نشانه تسلیم پذیری و کوتاه آمدن از حقوق ملت معرفی می کردند، اما بعد که اراده ملت و نظام و دولت به طریق مذاکره برای صیانت از حقوق کشور و کاستن از بار فشارهای غیرقانونی و ظالمانه را دیده و تا حدی درک کردند، از مذاکره به شکل و شمایلی خاص حمایت و آن را تبلیغ کردند که وارد بحث و نقد آن نمی شویم، فقط اشاره این که مراد آن ها بیشتر نوعی از مذاکرات بوده است که دکتر ولایتی در جریان رقابت های انتخاباتی آن را نه مذاکره که قرائت بیانیه و اعلام مواضع خواند، سلیقه و طریق مذاکره ای که معتقد بود باید از خلال آن آنقدر قطعنامه علیه ایران صادر شود تا قطعنامه دادن ها پاره شود! اما بعدها اغلب مشکلات کشور را به گردن تحریم انداخته و حامیان خود را دچار سرگشتگی و تشدد ساخت.

با روی کار آمدن دولت جدید مخالفان مذاکرات گفتند این دولت آمده تا حتی خون شهدای گرانقدر هسته ای را هم اکسید کند و همه چیز را واداده و با سر به آغوش غرب و آمریکا برود. آن ها توافق ژنو را مایه تحقیر و ذلت خواندند، اما این روزها با استناد به همان توافق خواهان برداشته شدن تحریم ها هستند، در مقطع آخرین دور مذاکرات وین و آذر ماه گذشته با صدای بلند در تریبون های خود گفتند که این دولت چون قول توافق داده چاره ای جز توافق ندارد و برای تاثیر بر انتخابات آینده مجلس در مقطع 13 آذر توافق سازشکارانه ای خواهد کرد، چرا که اصولا چاره ای دیگر ندارد، اما بعد که توافق نهایی بین ایران و گروه 1+5 حاصل نیامد و مذاکرات به مدت 7 ماه دیگر تمدید شد، گفتند غرب با کش دادن موضوع در بی تاثیر بر ایران و تیم مذاکره کننده است. هه این ها همان مصداق دایره کشیدن به دور تیرهایی است که مهم نیست به کجا اصابت کرده اند! بر این جماعت البته چندان حرجی نیست نگاه و پنجره تنگی که برای نگاه به مسائل انتخاب کرده اند مشخص است، نگاهی که در آن توافق با برزیل و ترکیه برای انتقال بخشی از سوخت هسته ای ایران به روسیه توافقی تاریخی است که آمریکا آن را برهم زده است، اما امروز شایعه این انتقال و طرح آن در رسانه ای غربی شاهد و مصداق وادادگی مذاکره کنندگان! سلیقه و نگاهی که به معطل نگه داشتن ویلیام برنز نماینده آمریکا پشت در اطاق مسئول ایرانی مذاکرات سابق مباهات می کند، اما به روی خود نمی آورد که در همان ایام و همان دولت کانال مذاکرات ایران و آمریکا در عمان با همان آقای ویلیام برنز فعال شده بود که البته اقدام درستی بود و صاحب این قلم هم همیشه حتی در آن مقطع مدافع مذاکره بوده است.

2) هدف این نوشتار دفاع از تیم مذاکره کننده هسته ای نیست که آن ها خود در این جهت توانا هستند و پاسخگو، مراد مجادله با مخالفان تیم و مذاکره کنندگان نیز نیست، چرا که نقد سازنده و منصفانه می تواند به اصلاح مسیر و ایستادگی مقابل زیاده خواهی طرف مقابل کمک شایان کند و وجود دیدگاه مخالف و مخالف خوانی حتی به شکل تند و تیز آن به هرحال خالی از فایده برای استیفای حقوق ملت نیست؛ مراد اصلی جلب توجه به این مهم است که امیدوار بودن در مباحث هسته ای کشور و مذاکرات مربوط به آن، قطعاً به معنای امید به طرف مقابل و رقیب و دشمن نیست، در واقع این امید ناشی از اتکا به ذات و اصل پتانسیل عظیم موجود در کشور است که اراده ملی و منطق درونی گفتمان ایران اسلامی را شکل داده است. به رسمیت شناخته شدن غنی سازی، فعال ماندن مراکزس هسته ای و رفع تحریم ها حتی در شکل کلی خود از طرف غرب، نه هدیه و احسان طرف غربی که حاصل ایستادگی ملی، خون شهید شهریاری ها و البته چانه زنی و فریاد کشیدن و قدم زدن های ظریف ایران بوده است. ایستادگی و مذاکره توامان و ارائه منطق و حرف مستدل برخوردار از رای و حمایت مردمی تا این جای کار دستاوردهای سترگی برای ملت ایران رقم زده و البته این مسیری طولانی است؛ بی اعتمادی به طرف مقابل هیچ گاه دلیل لازم و کافی برای ترک صندلی مذاکره توسط ایران نبوده و نخواهد بود، تیم دموکرات حاکم بر کاخ سفید همانند جمهوری خواهان آرزومند باز کردن پیچ و مهره های صنعت استراتژیک هسته ای ایران بوده است، در این مسیر اگر ایران از مسیر صلح آمیز منحرف شده بود، قطعاً کار آن ها برای ایجاد اجماع جهانی بیشتر علیه ایران آسان تر بود، اما مسیری که ایران انتخاب کرده و بر سر آن ایستاده همان " انرژی هسته ای آری، سلاح هسته ای نه" است که کار را برای آن ها بسیار دشوار ساخته به حدی که حالا دموکرات های آمریکا می گویند هربار که از مذاکره با ایران فاصله گرفته و به اعمال فشار روی آورده ایم پس از مدتی مجبور به مذاکره با ایرانی پیشرفته تر شده ایم، پس سود و زیان ما حتی از منظر سیاسی حکم می کند زودتر به توافقی با ایران برسیم که حداقل بتوانیم بگوییم فاصله ایران را- به فرض آن ها- با یک گریز هسته ای به سمت سلاح به قدر اطمینان بخشی افزایش داده ایم. غربی های غیرقابل اعتماد قطعاً رفع تحریم ها را در سینی طلایی به ایران هدیه نخواهند داد، این دادی است که ما باید از بیداد آن ها بستانیم، همانطور که دادمان را در نیروگاه بوشهر از آن ها ستاندیم یا در مبنا و چارچوب دادن به مذاکرات که همان برنامه اقدام مشترک است و مطابق آن نیازهای عملی و فنی کشور در غنی سازی و تحقیق و توسعه باید به رسمیت شناخته شود. مبنای یک توافق نهایی و جامع این هاست و نه ضرب الاجل هایی که آن ها تعیین می کنند که براین مبنا هر روز موعد ضرب الاجل است و ایران آماده است در هر مدت کوتاهی به نتیجه برسد. از یاد نبریم که نرمش های ایران قرار است قهرمانانه باشد، حقوق ایران باید به کرسی نشسته و استیفا شود و جز این راه و گزینه ای روی میز نیست.

پس برای ستاندن داد خود از بیداد آن ها چه بهتر که همدل و همصدا پیش برویم. بدون رفع تحریم های ظالمانه هیچ نرمشی از طرف ایران وجود نخواهد داشت و نرمش ما جز قهرمانانه نخواهد بود، این را همه با هم به طرف غربی تفهیم کنیم که ملت ایران پس از 10 سال مقاومت و پیشروی فنی و سیاسی در بحث هسته ای آماده است با منطق و استدلال یک هفته یا یک ماه دیگر و یا حتی 10 سال دیگر پای توافق جامع هسته ای را امضا کرده و داد خود را بستاند.

جلال برزگر
کد خبر: 209363

وب گردی

وب گردی