پس از چند هفته جار و جنجال درباره سفر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به امریکا و حاشیه‌های بسیار این ماجرا، در نهایت نگرانی‌های این رژیم از مذاکرات هسته‌ای ایران، نتانیاهو را برآن داشت تا برای پیشگیری از یک «توافق بد» به تعریف و تعبیر رژیم صهیونیستی، به واشنگتن سفر کند. سفری که اهمیت آن زمانی بیشتر مشخص می‌شود که نتانیاهو هنگام ترک سرزمین‌های اشغالی فلسطین از آن به عنوان «مأموریتی تاریخی» یاد می‌کند و نگرانی‌های خود از آینده رژیم صهیونیستی را به زبان می‌آورد و هدف خود از این سفر را «متوقف کردن توافق هسته‌ای با ایران» اعلام می‌کند.
در این میان اما برنامه هسته‌ای ایران و مذاکرات اخیر و به گوش رسیدن زمزمه‌هایی از توافق بین ایران و گروه 1+5 زمینه‌ساز چالشی کم‌سابقه در روابط عمیق رژیم صهیونیستی و امریکا شده است، چالشی که نگاه‌ بسیاری از سیاستمداران و محافل رسانه‌ای را به خود معطوف داشته است تا جایی‌که سفر نخست وزیر رژیم صهیونیستی به واشنگتن و حضور و سخنرانی معمول وی در کنگره امریکا و کنفرانس سیاسی سالانه کمیته امور عمومی امریکا و اسرائیل (آیپک) متأثر از مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 شد به طوری‌که سوزان رایس، مشاور امنیت ملی امریکا هفته گذشته در مصاحبه با شبکه پی‌بی‌اس با انتقاد از سخنرانی نتانیاهو در کنگره، این سخنرانی را با تأثیری مخرب بر روابط امریکا و اسرائیل همراه دانست.
البته در نهایت پس از حاشیه‌سازی‌های بسیار و با وجود مخالفت‌های موجود از سوی کاخ سفید و بسیاری از نمایندگان کنگره امریکا، بنیامین نتانیاهو در مجلس نمایندگان امریکا حضور یافت و سخنرانی کرد. سخنرانی‌ای که نتیجه‌ای جز انتقاد مقامات امریکایی را به همراه نداشت تا جایی‌که «اوباما» این سخنرانی را «سیاست‌بازی» نامید و اذعان کرد«سخنرانی نتانیاهو چیز جدیدی نداشته است» و حتی «جاش ارنست» سخنگوی کاخ سفید در کنفرانس خبری روزانه خود با اشاره به اظهارات نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی تصریح کرد که «حرف‌های نتانیاهو رویکرد اوباما به مذاکرات هسته‌ای را تغییر نخواهد داد.»
نگاهی به محتوای سخنان نتانیاهو در این جلسه نشان می‌داد استیصال رژیم صهیونیستی از مذاکرات ایران و گروه 1+5 آنچنان شدید است که نخست‌وزیر این رژیم را به یاوه‌گویی و بیان جملاتی متناقض، واداشته است. کنار تمام اتهامات بدون پشتوانه و فاقد مدرک، این اعتراف هم بر زبان نتانیاهو جاری شد که «اسرائیل و غرب چاره‌ای جز توافق هسته‌ای با ایران ندارند.» از سوی دیگر غیبت اعتراضی 56 نماینده در این جلسه اقدامی بی‌سابقه در تاریخ روابط اسرائیل و امریکا بود که نشان می‌داد مذاکرات و هنر دیپلماسی نوین ایران شکاف روابط میان این دو متحد دیرینه را عمیق‌تر کرده است. سوابقی که از دیرباز زبانزد محافل دیپلماسی غربی بوده است.
بررسی این سوابق نشان می‌دهد روابط امریکا و اسرائیل را می‌توان در ورود یهودیان به خاک امریکا در سال 1790 جست‌وجو کرد، ورودی که به روابط ویژه با «جورج واشنگتن» رئیس جمهوری امریکا منتهی شد و سرآغاز رابطه‌ای گشت که به طور مستمر و براثر اهداف مشترک تقویت شد و زمینه نفوذ بیشتر یهودیان در امریکا و متعاقب آن راه‌اندازی کمیته یهودیان در این کشور (AJC) در سال 1906، تشکیل رژیم صهیونیستی در سال 1948 و تأسیس کمیته روابط عمومی امریکا و اسرائیل موسوم به آیپک در سال 1951 و قدرت‌گیری لابی صهیونیسم را به وجود آورد و در تمام عرصه‌ها گسترش یافت به‌طوری که رژیم صهیونیستی را مشمول کمک‌های بلاعوض امریکا کرد تا جایی که براساس بررسی‌های انجام گرفته یک‌سوم کمک‌های خارجی امریکا در اختیار این رژیم قرار می‌گیرد در حالی که تنها یک هزارم جمعیت جهان را در خود جای داده است. در همین راستا گزارش کنگره امریکا در سال 2014 نیز نشان می‌دهد رژیم صهیونیستی پس از پایان جنگ جهانی دوم تا زمان محاسبات صورت گرفته 120 میلیارد دلار از امریکا کمک دریافت کرده است.
در مقابل این کمک‌ها باید به این نکته نیز اذعان کرد که 20 درصد از ثروتمندان امریکا را جمعیت یهودی تشکیل می‌دهند که بر اقتصاد این کشور نقش تأثیرگذاری دارند از همین‌رو در کنار نفوذ رسانه‌ای از طریق چاپ و انتشار روزنامه‌های نیویورک تایمز، نیویورک پست و دیلی نیوز و... همچنین راه‌اندازی شبکه‌ای داخلی و ماهواره‌ای، رابطه‌ای نزدیک و تنگاتنگ در حوزه‌های مختلف فرهنگی و اقتصادی و بویژه سیاسی، میان امریکا و رژیم صهیونیستی شکل گرفته که با گذر زمان و با تعیین اهداف مشترک تقویت گشته است تا جایی‌که گمان نمی‌رفت روزی این روابط با چالش روبه‌رو شود.
چیستی و چرایی نگرانی‌های کم‌سابقه رژیم صهیونیستی و اصرار نتانیاهو بر سفری که با مخالفت‌های گسترده نمایندگان دموکرات و اکثریت جمهوری‌خواهان انجام گرفت و با وجود اعلام کاخ سفید مبنی‌بر دیدار نداشتن با نخست وزیر رژیم صهیونیستی را در موارد بسیاری می‌توان جست‌وجو کرد. اما نتیجه واکاوی و ریشه‌یابی این نگرانی‌ها به نقطه‌ای به نام «دیپلماسی» و به عبارتی بهتر «هنر دیپلماسی نوین» منتج می‌شود. هنری که امروزه در عرصه سیاست‌ خارجی یک کشور به ابزاری توانمند جهت دستیابی به اهداف منطقه‌ای و جهانی بدون بهره‌گیری از ابزار نظامی تبدیل شده است و نتایج آن را در سیاست داخلی و عرصه اقتصادی یک کشور و توانمندی در بازدارندگی مقابل تهدیدات نظامی به خوبی قابل مشاهده است.
آنچه در بیان و تعریف هنر دیپلماسی نوین می‌توان اذعان کرد، استفاده از توان برقراری ارتباط و امتداد آن با ایستادگی و مقاومت بر اهداف و منافع ملی بدون عقب‌نشینی از اهداف منطقی و مرعوب نشدن در برابر تهدید‌ها تا دستیابی به نتیجه بر اساس مذاکره است. اقدامی که در مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5، نمونه‌ای از آن قابل مشاهده است. مذاکرات و رایزنی‌هایی که با کاهش تنش‌ها، فرصت‌های پیش‌روی جمهوری اسلامی ایران در عرصه سیاست‌ خارجی و تجارت بین‌الملل را تقویت و با کاستن از کارکردها و روش‌های نامناسب و تأکید بر تعاملات دیپلماتیک و مذاکره محور، زمینه تضعیف تهدیدها، تحدید تحریم‌های ظالمانه و غیرحقوقی، کاهش تحمیل هزینه‌ها و بازگشت از صحنه تنش و تهدید به میز مذاکرات را به دنبال داشته است.
 دیپلماسی فعلی جمهوری اسلامی ایران بویژه در مذاکرات هسته‌ای با پیروی از بیانات رهبر معظم انقلاب و رهنمودهای داهیانه ایشان، همواره در چارچوب حکمت و مصلحت نظام جمهوری اسلامی ایران و با پایبندی به اصول پیش رفته است. تمامی این نکات بیان شده در بیانات رهبر معظم انقلاب درخصوص حرکت پرونده هسته‌ای در مسیر مذاکرات در فروردین سال‌جاری و سایر بیانات ایشان در این‌باره به وضوح قابل مشاهده است. ایشان در جمع مسئولان هسته‌ای کشور فرمودند: «موافقت با مذاکرات هسته‌ای، برای شکستن فضای خصمانه جبهه استکبار بر ضد ایران بود»/ «مذاکرات هسته‌ای باید ادامه یابد»/ «مذاکرات به این معنا نیست که ایران از حرکت علمی هسته‌ای خود کوتاه خواهد آمد»/ «مذاکره کنندگان ایران باید بر ادامه تحقیقات و توسعه هسته‌ای پافشاری کنند»/ «مسئولان نیز باید در مورد دستاوردهای هسته‌ای تعصب داشته باشند.»
اهمیت توان و دیپلماسی زمانی عینیت پیدا می‌کند که نگاهی گذرا به نحوه برخورد جامعه جهانی با ایران در چند سال گذشته بیندازیم. در کنار سیاست‌های افراطی جمهوریخواهان و خصوصاً رئیس جمهوری اسبق امریکا که منجر به تحریم‌های ظالمانه و غیرحقوقی بسیاری علیه جمهوری اسلامی ایران گردید، گسترش لحن تهدید و استفاده از جملاتی مبنی بر به‌کارگیری گزینه نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران، صدور تحریم‌های چهارگانه سازمان ملل متحد در بازه زمانی چهارساله 2006 تا 2010، اعمال تحریم‌های اتحادیه اروپا در سال‌های 2003 تا 2013، تشدید تحریم‌های باسابقه امریکا و جامعیت آن در بازه زمانی 2007 تا 2012، تنها بخشی از نتایج نحوه به کار‌گیری نامطلوب دیپلماسی در گذشته بود. البته فارغ از این مسأله که دشمنان جمهوری اسلامی ایران همواره به دنبال تضعیف کشور بوده‌اند می‌توان به انجام و بیان برخی امور هزینه‌بر از سوی مسئولان رسمی کشور مانند طرح مسأله هولوکاست اشاره کرد که علاوه بر سنگین کردن کفه طرف مقابل در مذاکرات هسته‌ای موجب تقویت و همبستگی بیشتر کشورهای غربی و اروپایی با رژیم صهیونیستی شد. بی‌تردید در عرصه مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5، مقاومت و ایستادگی بی‌نظیر ملت و دولت جمهوری اسلامی ایران تحت زعامت رهبر معظم انقلاب، دیپلماسی هسته‌ای ایران با معطوف کردن رسانه‌های جهان به میز مذاکرات موفق شده است تا بسیاری از تهدیدها را از ایران دور کند و مذاکره مبتنی‌بر حفظ مصالح و منافع جمهوری اسلامی ایران را جایگزین مناقشات بی‌هدف و پرهزینه کند.
نگاهی به تفاوت روش و بیان‌ در دفاع از حقوق هسته‌ای کشور در دوره‌های مختلف مذاکرات، بیانگر اهمیت دیپلماسی زبانی و بیانی است، زبانی که در دوره‌ای با استفاده از ادبیات شعاری، تهدید، تحریم و افزایش هزینه‌های مدیریت سیاسی کشور بدون کسب امتیاز و دستاوردی را به همراه می‌آورد و در مقابل آن در دوره فعلی با بهره‌گیری از فن دیپلماتیک در چهره و زبان موفق می‌شود در میز مذاکره با حفظ مصالح و منافع جمهوری اسلامی ایران، زمینه توقف و کاهش تحریم‌ها و شکاف بین دو متحد دیرینه یعنی امریکا و رژیم صهیونیستی به وجود آید. شکافی که از آن در محافل بین‌المللی به عنوان «نگرانی تاریخی» رژیم صهیونیستی یاد می‌شود.مزایا و نتایج دیپلماسی کارآمد را در عرصه‌های مختلف بویژه در حوزه سیاست داخلی و فعالیت‌های اقتصادی می‌توان مشاهده کرد. استفاده از توان دیپلماسی پارلمانی در عرصه دیپلماسی هسته‌ای اقدامی در جهت تعامل و هم‌افزایی دیپلماسی قوا خواهد بود که علاوه بر اثرات آن در سیاست خارجی و روابط بین‌الملل نوعی اعتماد داخلی به اتحاد و تفاهم مسئولان را به دنبال خواهد داشت در حالی که در دوره‌ای ایجاد اصطکاک سیاسی میان دولت و مجلس باعث شد استفاده از حجم عظیم ظرفیت دیپلماسی ایران در پارلمان مغفول بماند و نگاه به توان دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به صورت تک‌بُعدی باشد در حالی که یکی از هنرهای دیپلماسی کارآمد به‌کارگیری همین توان بالقوه است.حفظ اتحاد و پشتیبانی از تیم مذاکره کننده را می‌توان از راهکارهای اساسی و تاثیرگذار در مذاکرات هسته‌ای و دیپلماسی به حساب آورد. رهبر معظم انقلاب بارها با حمایت از تیم مذاکره‌کننده و حرکت آنها در مسیر مصالح جمهوری اسلامی ایران تأکید کرده‌اند. ایشان در آخرین بیانات خویش در این زمینه فرمودند: «من با ادامه و پیشرفت مذاکرات و رسیدن به توافق خوب موافقم و قطعاً ملت ایران هم با هر توافقی که در بر دارنده عزت و احترام او باشد، مخالفتی ندارد.» این حمایت ارزشمند علاوه بر ارتقای روحیه مذاکره‌کنندگان جمهوری اسلامی ایران، حمایت همه جانبه مردم و مسئولان از تیم مذاکره کننده را به دنبال داشته است که در نهایت به وحدتی سیاسی در جامعه منجر شد در حالی‌که مشکلات مدیریتی در دوره قبل و حتی تغییر مسئول دستگاه دیپلماسی خارجی جمهوری اسلامی ایران در یک سفر خارجی، خود ضعفی بزرگ در این حوزه به حساب می‌آمد که در نهایت به تضعیف دستگاه دیپلماسی ایران منجر ‌شد.در دیپلماسی کارآمد توجه به واژگان بیان شده همواره از اهمیت بسزایی برخوردار است، چراکه بیان کلمه یا جمله‌ای خلاف روند دیپلماسی کارآمد، می‌تواند نتایجی نامطلوب به همراه داشته باشد. یکی از دلایل طولانی شدن مذاکرات فعلی با گروه 1+5، تأکید بر تنظیم دقیق واژه به واژه توافق است تا امکان هرگونه سوءبرداشت و تفسیر یک‌جانبه از متن توافقنامه از بین برود. بنابراین توافق تعجیلی در تنظیم موافقتنامه یکی از موارد مخرب و تضعیف کننده توافق خوب و دیپلماسی کارآمد خواهد بود.دیپلماسی نوین و کارآمد مبتنی ‌بر مقاومت در مذاکرات هسته‌ای علاوه بر دستاوردهای ملی و جهانی در بُعد منطقه‌ای نیز اثراتی همراه خواهد داشت که برمذاق برخی کشورها و همچنین رژیم صهیونیستی شیرین نخواهد بود که در نهایت زمینه ناکامی آنها را به وجود خواهد آورد. برای نتانیاهو و همفکرانش در منطقه، هرگونه توافق هسته‌ای میان ایران و گروه 1+5 بد خواهد بود که براین اساس با اقداماتی همچون سفر اخیر به واشنگتن تلاش کرد تا مانع از شکل‌گیری این توافق شود. اقدامی که به نظر می‌رسد در برابر توان و ابزار دیپلماسی نوین ناکارآمد خواهد بود.بی‌تردید دیپلماسی کارآمد و زیرساخت‌های آن نیاز دارند تا از هرگونه تندروی و اقدام عجولانه و بیان‌های شعاری به دور باشند تا نتایج اقدامات دیپلماسی به نتیجه مطلوب و مصالح مدنظر منتهی شود. با این تفاسیر مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 در حالی وارد سیزدهمین سال خود می‌شود که دور جدیدی از دیپلماسی کارآمد بر آن حاکم شده است و دو طرف تلاش دارند تا به دور از اقدامات و نظرات تندروانه و تنها براساس اصول و فنون دیپلماسی نوین حرکت کنند که این اقدام خود یکی دیگر از ظرافت‌های هنر دیپلماسی نوین است که تیم مذاکره کننده ایرانی توانسته است با پاسخگویی مناسب به منتقدان و بدون خروج از خطوط قرمز، تنها در مسیر حفظ مصالح کشور تا دستیابی به توافق نهایی حرکت کند.دیپلماسی کارآمد و مبتنی‌بر مقاومت و اصول قادر خواهد بود با به‌کارگیری ابزارهای کلامی در راستای حفظ منافع و مصالح، در مسیر تنش‌زدایی، تضعیف لابی‌های صهیونیست مؤثر بر مذاکرات، ارتقای روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای جهان به ویژه اتحادیه اروپا، تقویت اتحاد ملی، مدیریت تنش با امریکا و شکست اهداف صهیونیست‌ها گام بردارد.همچنین با وقوع اتفاقات اخیر بین امریکا و رژیم صهیونیستی و ایجاد شکاف در این رابطه، به نظر می‌رسد توافق هسته‌ای ایران و گروه 1+5 با استفاده از قدرت نرم دیپلماسی باعث انزوای بیشتر اسرائیل خواهد شد.
کد خبر: 235155

وب گردی

وب گردی